مهدی نایبی مدیرعامل استارتاپ الو پیک در گفتگو با ماهنامه کارخانه دار

گفتگو با مدیرعامل اولین استارتاپ موتوری ایران

«الوپیک» چند کارخانه را از ورشکستگی نجات داده است

مهدی نایبی مدیرعامل استارتاپ موتوری «الوپیک» در گفتگو با مجله کارخانه دار می گوید که استارتاپ ها رقیب صنایع نیستند بلکه می توانند به رشد صنایع نیز کمک کنند. ما با کارخانه ای نزدیک قم، قرارداد خرید کلاه کاسکت داریم که به صورت هفتگی سه الی چهار هزار کلاه کاسکت موتوری برای ما تولید می کند. کی از قرارداد های ما با کارخانه ساخت باکس پلاستیکی و پی وی سی دو جداره است که الان ما سالیانه ۴۰ الی ۵۰ هزار باکس از آنها خریداری می کنیم

استارتاپ ها (startup) به کسب و کارهایی گفته می شود که از دانش و فن آوری نوین بهره برده اند. این تیپ کارها، کوتاه زمانی است که در ایران شروع به رشد و شکوفایی کرده و در حال غلبه بر بازار سنتی است.

یکی از این استارتاپ ها که در مدتی کوتاه، توانسته ار حیث بسط کار و ایجاد اشتغال، توسعه قابل توجهی پیدا کند، شرکت«الوپیک» است که به گفته مدیرعاملش علاوه بر تهران، در شیراز، اصفهان، کرج، مشهد و تبریز فعال است وهم اکنون۲۰ تا۲۵ هزار نفر از طریق این شرکت درآمد کسب می کنند.

مهدی نایبی کارآفرین ۳۵ ساله ایرانی و موسس شرکت الوپیک است که  از سه سالگی تا پایان تحصیلات در فرانسه بوده و سپس ۱۴ سال در مراکز مهم مالی انگلیس نظیر دویچه بانک و مریلینچ فعالیت کرده است. وی در گفتگو با ماهنامه «کار خانه دار» مراحل و چالش های تاسیس الو پیک به عنوان استارتاپ فعال در حوزه حمل مسافر و اشیاء درون شهری را توضیح داده است. نایبی معتقد است که استارتاپ ها نه تنها به انزوای صنایع موجود منجر نمی شود بلکه می تواند موجب رونق در اقتصاد و صنعت کشور شود.

گفتگو از: علیرضا شاکر 

زیر ساخت کار استارتاپی در ایران فراهم است

جناب نایبی! یک سوالی همیشگی که در جستجوی پاسخ مناسب برای آن هستیم این است که؛ می خواهیم بدانیم کار آفرین شدن به چه میزان با فضای تربیتی و شرایط زیستی افراد ارتباط دارد؟ بنابراین اگر مایلید در شروع مصاحبه قدری ازخودتان بگویید؟ از زندگی، تحصیلات و موقعیت تان قبل از اینکه الوپیک را راه اندازی کنید؟

من از سن سه سالگی به فرانسه رفتم و رشد و تحصیلم در آنجا بود. بعد از آن به مدت چهارده سال برای کار در انگلیس بودم. البته شروع کارم در حوزه اینترنت و فعالیت های استارتاپی نبود. حداقل اولین قسمت زندگی کاری من در بانک و فاینانس بود و برای دویچه بانک و مریلینچ کار کردم. بخاطر موقعیتی که در بانک داشتم، به من اجازه داده بودند که به سایر نقاط دیگر دنیا سفر کنم. در ده الی دوازده سال به هر جا که می رفتم، رویدادها و پدیده های جدید اقتصادی و مالی را می دیدم. بخصوص این موضوع در بیزنس های اینترنتی قابل توجه بود. کار من در بانک، فروش سهم شرکت های راه یافته به بورس بود. طی سالیان سال بررسی اطلاعات شرکت هایی که می خواستند وارد بورس های معتبر همچون نیویورک و لندن و همچنین کشورهای آسیا، خاورمیانه شوند، ما را متوجه این واقعیت کرد که بیشتر این شرکت ها، شرکت های اینترنتی هستند.

یعنی آشنایی با کسب و کار اینترنتی شرکت ها معتبر، شما را به راه اندازی کار استارتاپی در ایران کشاند؟

خیر. صرفا از اینجا شروع نشد. ابتدا من دنبال این بودم که بیزنس مدلی را پیاده سازی کنم که خیلی سریع رشد کند. تهران هم یکی از گزینه های راه اندازی بیزنس جدیدم بود. تا اینکه حدود دو سال پیش، کارهای اولیه را آغاز کردم. در ابتدا حدود شش ماه پتانسیل های رشد در بازار ایران را بررسی کردم. در این مدت بدنبال کانسپت (concept) هایی رفتم که در سایر نقاط دنیا موفق شده ولی هنوز در ایران جا نیفتاده بودند. وقتی که به ایران برگشتم و با یک تیم برنامه نویسی خوب آشنا شدم و کار را شروع کردم. تیم خوب در کسب و کار اینترنتی به شما اجازه می دهد که با سریع ترین زمان ممکن و کمترین هزینه به محصول اولیه برسید.

بر اساس چه مزیتی کار در ایران را انتخاب کردید؟

من متوجه شدم که زیر ساخت های لازم برای کار موفق استارتاپی در ایران در حال فراهم شدن است. سرعت مناسب اینترنت، تعداد گوشی های هوشمند، شناخت آدم ها از طریق آنلاین و همچنین موفقیت سایت های فروشگاهی مانند «دیجی کالا» و سفارش تاکسی مانند «اسنپ»، زمینه ترغیب به سمت حضور در عرصه استارتاپی را در تهران فراهم کرده بود. با بررسی هایی متوجه شدیم که کانسپ های فعال در کار خرید و فروش اینترنتی ملک، فروشگاههای اینترنتی، سفارش آنلاین غذا و لجستیک مانند حمل و نقل و جابجایی بسته و مسافر، بیزنس نسبتا بالایی دارند. مدتی در مورد بازار پیک در تهران تحقیق کردم و دریافتم که تاکنون در این زمینه هیچ کس از تکنولوژی استفاده نکرده و برای سیستم حمل و نقل شهری پلتفورم جدیدی را راه اندازی نکرده است. بنابراین به لحاظ داشتن تجربه دیگر کشورها، تیم حرفه ای و فضای بعد برجام برای جلب سرمایه گذار خارجی، فرصت برای ما فراهم بود. به همین دلیل، بعد از اینکه محصول اولیه را به بازار دادیم و مراحل تست را پشت سرگذاشتیم، کار خیلی سریع موفق شد.

به لحاظ لجستیکی، توانایی کمک به صنایع را داریم

یکی از نگرانی هایی که همزمان با راه اندازی و توسعه استارتاپ ها در جامعه ما بروز کرده، از رونق افتادن و یا تعطیلی کسب و کارهای سنتی و یا صنایع فعلی کشور است. البته استارتاپی مانند دیجی کالا با فروش و توزیع مناسب محصولات تولیدی، به رونق صنعت کمک کرده اند. الو پیک مشخصا چه کمکی می تواند به صنعت بکند؟

ما تا همین حالا کمک های زیادی به بخش صنعت کرده ایم و در آینده بیشتر هم خواهد شد. هم اکنون در تهران روزانه تعداد قابل ملاحظه ای از قطعات صنعتی را جابجا می کنیم. با شرکت های بزرگی مانند قطعه سازان خودرویی قرارداد داریم و قطعات را به دست مشتریان آنها می رسانیم. زیر ساخت لجستیک ما از توانایی لازم برای کمک به صنایع برخودار است و در جلساتی که با ایران و خودرو و دیگر شرکت های بزرگ داشته ایم، توانمندی های خود را به آنها ارائه داده ایم. اما نکته ای که شاید از این توانمندی مهمتر باشد، تهیه برخی اقلام همکاران موتوری شرکت از سوی شرکت های داخلی است. ما با کارخانه ای نزدیک قم قرارداد خرید کلاه کاسکت داریم که به صورت هفتگی سه الی چهار هزار کلاه کاسکت موتوری برای ما تولید می کند. این کارخانه تقریبا در آستانه ورشکستگی بود و با قراردادی که با الوپیک بست از ورشگستگی نجات پیدا کرد و در مدت شش ماه، حجم تولید آن ده برابر شد. این تاثیر مستقیم الو پیک بر صنایع است. همین موضوع برای کارخانه باکس پلاستیک که پی وی سی دو جداره است نیز رخ داد. این کارخانه در سال گذشته شرایط خوبی نداشت؛ اما الان ما سالیانه ۴۰ الی ۵۰ هزار باکس از آنها خریداری می کنیم. همین اتفاق می تواند در آینده برای شرکت های دیگر بیفتد و ما می توانیم قراردادهای کاری با شرکت های تولید کننده موتور و موتورهای برقی داشته باشیم. در نتیجه استارتاپ ها هم از حیث اشتغال زایی و هم فعالیت اقتصادی تاثیر مستقیمی بر صنایع دارند

فرمودید آماده همکاری با کارخانه های سازنده موتور سیکلت هستید. یعنی قصد خرید دارید؟

ما خریدار موتور نیستیم ولی پیک های موتوری ما خریدار هستند؛ ما نقش واسطه را داریم و با ارائه گواهی اشتغال، امکان خرید موتور به صورت اقساطی را فراهم می کنیم. در حال حاضر حجم ناو الو پیک به اندازه ای رسیده که برای یک کارخانه تولید موتور به صرفه است که با ما قرارداد منعقد کند. کارخانه سازنده ممکن است بخواهد بداند اگر موتور را به صورت اقساط با بهره کم یا بدون بهره به همکاران ما بدهد، چگونه پرداخت به موقع اقساط تضمین خواهد شد؟ ما می توانیم گزارش حجم فعالیت و درآمد پیک را  به صورت روزانه، هفتگی یا ماهیانه به آنها بگوییم. در حقیقت ما اعتبار سنجی می کنیم. به کارخانه سازنده موتور می گوییم که فلان شخصی سه میلیون و دیگری دو میلیون در آمد دارد. بدین ترتیب توانمندی اقساط او را مشخص می کنیم. ما در مورد بیمه هم همین کار را می کنیم و بیمه بصورت پکیج به متقاضی ارائه می شود.

می خواهیم قدری درباره روابط کارگر و کارفرما در استارتاپ ها بدانیم. چقدر نیرو دارید و مثلا در حوزه رفاهی چه خدمات خاصی به کارکنان خود ارائه می کنید؟

کارمندان دفاتر ما حدود ۲۵۰ نفر هستند. اما آنهایی که به صورت پیک موتوری، وانت بار، سواری و  غیره وارد سیستم شده اند، ۷۰ الی ۸۰ هزار نفرند. اما اینکه چند نفر از این تعداد موتوی به طور روزانه از الو پیک درآمد دریافت می کنند حدود ۲۰ الی ۲۵ هزار نفر هستند. خدمات متنوعی  هم به کارکنان ارائه می کنیم. مثلا ما طی توافقی با یک سازمان یک «کارت الو پیک» تهیه کرده و در اختیار پیک ها قرار داده ایم که از طریق آن می توانند در هنگام خرید از مغازه ها و فروشگاههای مختلف ۲۰ الی ۵۰% تخفیف بگیرند. همچنین در باشگاه سفیران پیک، هر پیک مسیری را می رود، یک سری امتیاز جمع می کند که می تواند آن را بعد به سرویس یا جنس تبدیل کند  و آنجا هم با اکوسیستم اطراف الو پیک، ارتباط پیدا می کند. مثلاٌ ما با تولید کنندگان پاور بانک، لاستیک موتور و موارد دیگری قرارداد منعقد کردیم  تا جنس خود را به موتوری های ما بفروشند. بدین ترتیب ما از این طریق با صنایع همکاری داریم و موجب رشد آنها می شویم.

 

چشم انداز فعالیت استارتاپی در ایران

در بخش دوم گفتگو با مدیر عامل الوپیک به بررسی موقعیت فعلی و چشم انداز فعالیت استارتاپ ها در ایران پرداختیم که نکات مهم بحث در اینجا برجسته شده است:

  • استارتاپ ها به لحاظ فنی و وجود سرورها در ایران مشکلاتی دارند. یعنی شما در ایران مانند سایر نقاط جهان Cloud ندارید و از سیستم هایی مانند آمازون و مایکروسافت هم نمی توانید استفاده کنید. بنابراین حجم سرورها قابل کاهش نیست و از این ناحیه تولید هزینه می کند.
  • کمک دولت به شرکت های دانش بنیان و نیز عدم حضور شرکت های خارجی به خاطر ریسک کار در ایران، فرصتی برای رشد استارتاپ های داخلی است.
  • وام دادن به استارت آپ ها کار اشتباهی است. در هیچ جای دنیا به استارت آپ وام نمی دهند. باید کار به شیوه ای تنظیم شود که از نظر مالی برای سرمایه گذاران خصوصی جاذبه داشته باشد.
  • تعیین ارزش سهام شرکت های استارتاپی تا زمانی که در بورس وارد نشوند و به شکل paper money خرید و فروش نشود، ممکن نیست. بورس تهران هنوز به قادر پذیرش شرکت هایی مثل الوپیک ، اسنپ و دیجی کالا نیست.
  • چند کشور مثل مصر و ترکیه و نیجریه متقاضی راه اندازی مدل الو پیک در آنجا بودند. البته آنها به دنبال سردرآوردن از کدهای ما ونحوه پیاده سازی نرم افزارها هستند. می خواهند از سافت ویر و نرم افزار ما استفاده کنند و روی آن اسم دیگری بگذارند اما نگران درد سرهای مشارکت هستند.

نسخه کامل گفتگوی مجله کارخانه دار با مدیرعامل الوپیک

 

جناب نایبی! یک سوالی همیشگی که در جستجوی پاسخ مناسب برای آن هستیم این است که؛ می خواهیم بدانیم کار آفرین شدن به چه میزان با فضای تربیتی و شرایط زیستی افراد ارتباط دارد؟ بنابراین اگر مایلید در شروع مصاحبه قدری ازخودتان بگویید؟ از زندگی ، تحصیلات و موقعیت تان قبل از اینکه الوپیک را راه اندازی کنید؟

من از سن سه سالگی به فرانسه رفتم و رشد و تحصیلم در آنجا بود. بعد از آن به مدت چهارده سال برای کار در انگلیس بودم. البته شروع کارم در حوزه اینترنت و فعالیت های استارتاپی نبود. حداقل اولین قسمت زندگی کاری من در بانک و فاینانس بود و برای دویچه بانک و مریلینچ کار کردم. بخاطر موقعیتی که در بانک داشتم، به من اجازه داده بودند که به سایر نقاط دیگر دنیا سفر کنم. در ده الی دوازده سال به هر جا که می رفتم، رویدادها و پدیده های جدید اقتصادی و مالی را می دیدم. بخصوص این موضوع در بیزنس های اینترنتی قابل توجه بود. کار من در بانک، فروش سهم شرکت های راه یافته به بورس بود. طی سالیان سال بررسی اطلاعات شرکت هایی که می خواستند وارد بورس های معتبر همچون نیویورک و لندن و همچنین کشورهای آسیا، خاورمیانه شوند، ما را متوجه این واقعیت کرد که بیشتر این شرکت ها، شرکت های اینترنتی هستند.

یعنی آشنایی با کسب و کار اینترنتی شرکت ها معتبر شما را به راه اندازی کار استارتاپی در ایران کشاند؟

خیر. صرفا از اینجا شروع نشد  .ابتدا من دنبال این بودم که از فرصت استفاده و بیزنس مدلی را پیاده سازی کنم که خیلی سریع رشد کند. تهران هم یکی از گزینه های راه اندازی بیزنس جدیدم بود. تا اینکه حدود دو سال پیش، کارهای اولیه را آغاز کردم. در ابتدا حدود شش ماه پتانسیل های رشد در بازار ایران را بررسی کردم. در این مدت بدنبال کانسپت (concept) هایی رفتم که در سایر نقاط دنیا موفق شده ولی هنوز در ایران جا نیفتاده بودند. وقتی که به ایران برگشتم با آقایی آشنا شدم که در کار برنامه نویسی بود. او سایت های اینترنتی زیادی را راه اندازی کرده و تیم آماده ای داشت. مهمترین موضوع در کار اینترنتی، تیم اولیه است. تیم خوب به شما اجازه می دهد که با سریع ترین زمان ممکن و کمترین هزینه به محصول اولیه برسید.

یعنی تا قبل از راه اندازی الوپیک، شما هیچ فعالیت اینترنتی و استارتاپی نداشتید؟

فعالیت اینترنتی داشتم اما زیاد نبود. در این هشت سال اخیر، حدود ۷۵% زندگی کاری من در لندن و در فعالیت بانکی گذشت و ۲۵% آن را صرف راه اندازی یک شرکت اینترنتی کرده بودم. در این مدت خیلی از مشکلات و موقعیت های بیزنس های اینترنتی را متوجه شدم.

بر اساس چه مزیتی کار در ایران را انتخاب کردید؟

من متوجه شدم که زیر ساخت های لازم برای کار موفق استارتاپی در ایران در حال فراهم شدن است. سرعت مناسب اینترنت، تعداد گوشی های هوشمند، شناخت آدم ها از طریق آنلاین و همچنین موفقیت سایت های فروشگاهی مانند دیجی کالا و سفارش تاکسی مانند اسنپ ، زمینه ترغیب به سمت حضور در عرصه استارتاپی را در تهران فراهم کرده بود. در این مرحله باید بدانید که چه کانسپت هایی در دیگر نقاط دنیا توانسته اند به حجمی از بیزنس های خیلی بالایی برسند. در دنیا صد نوع کانسپت وجود دارد. یا اینکه در کار ملک و سایت های خرید و فروش هستند، یا فروشگاههای اینترنتی و سفارش آنلاین غذا یا اینکه در کار لجستیک مانند حمل و نقل و جابجایی بسته و مسافر هستند. وقتی موضوع مشخص تر شد، مدتی در مورد بازار پیک در تهران تحقیق کردم و دریافتم که تاکنون در این زمینه هیچ کس از تکنولوژی استفاده نکرده و برای سیستم حمل و نقل شهری پلتفورم جدیدی را راه اندازی نکرده بود.

این کار شما در دیگر کشورها هم نمونه موفقی داشت؟

البته در این زمینه نمونه های متعدد بین المللی داریم که دو مورد از آنها یکی در برزیل و دیگری در اندونزی به رشد قابل ملاحظه ای رسیده و از شرکت های خیلی موفق در زمینه جابجایی با موتور به حساب می آیند. این شرکت ها در زمینه حمل کالا یا بار فعال شده و توانستند به صورت پاره وقت صدها هزار نفر را استخدام کنند و شرکت های آنها ارزش چندین میلیاردی پیدا کنند.

به هر حال زمانی که الوپیک را می خواستیم راه اندازی کنیم، در تهران رقیب جدی نداشتیم و پیک های سنتی هم از تکنولوژی استفاده نمی کردند. بنابراین بهترین فرصت و بازار برای ما فراهم بود. هم الگوی بین المللی را پیش چشم داشتیم و هم تیم حرفه ای همراه داشتیم و بستر لازم هم در ایران فراهم بود. همچنین سرمایه اولیه، شامل سرمایه گذاری داخلی و خارجی را فراهم کرده بودیم. به همین دلیل بعد از اینکه محصول اولیه را به بازار دادیم و مراحل تست را پشت سرگذاشتیم، کار خیلی سریع موفق شد.

درباره شرکتی که در اندونزی فعال است، لطفا مقداری توضیح دهید تا ببینیم کار شما چه شباهت ها و تفاوت هایی با آن شرکت دارد؟

در بسیاری از کشورهای آسیای شرقی، تعداد قابل توجهی از مردم برای جابجایی مسافر از تاکسی موتوری استفاده می کنند. شرکتی در اندونزی بنام «گوجک» با این هدف راه اندازی شد تا به مسافران بصورت آنلاین خدمات موتوری ارائه کند. این شرکت بعد از مدتی بیزنس های آنلاین دیگری را هم فعال کرد. بطوریکه هم اکنون جابجایی بسته، سفارش غذا، گل، شیرینی و هر چیز دیگری را که شما در جاکارتا لازم دارید، از اپلیکیشن گوجک می توانید سفارش دهید. آنها هم نهایتا در مدت نیم ساعت سفارش را به شما می رسانند.

یکی از نگرانی هایی که همزمان با راه اندازی و توسعه استارتاپ ها در جامعه ما بروز کرده، از رونق افتادن و یا تعطیلی کسب و کارهای سنتی و یا صنایع فعلی کشور است. البته استارتاپی مانند دیجی کالا با فروش و توزیع مناسب محصولات تولیدی به رونق صنعت کمک کرده اند. الو پیک مشخصا چه کمکی می تواند به صنعت بکند؟

ما تا همین حالا کمک های زیادی به بخش صنعت کرده ایم و در آینده بیشتر هم خواهد شد. هم اکنون در تهران روزانه تعداد قابل ملاحظه ای از قطعات صنعتی را جابجا می کنیم. با شرکت های بزرگی مانند قطعه سازان خودرویی قرارداد داریم و قطعات را به دست مشتریان آنها می رسانیم. زیر ساخت لجستیک ما از توانایی لازم برای کمک به صنایع برخودار است و در جلساتی که با ایران و خودرو و دیگر شرکت های بزرگ داشته ایم، توانمندی های خود را به آنها ارائه داده ایم.

اما نکته ای که شاید از این توانمندی مهمتر باشد، تهیه برخی اقلام همکاران موتوری شرکت از سوی شرکت های داخلی است. ما با کارخانه ای نزدیک قم قرارداد خرید کلاه کاسکت داریم که به صورت هفتگی سه الی چهار هزار کلاه کاسکت موتوری برای ما تولید می کند. این کارخانه تقریبا در آستانه ورشکستگی بود و با قراردادی که با الوپیک بست از ورشگستگی نجات پیدا کرد و در مدت شش ماه، حجم تولید آن ده برابر شد. این تاثیر مستقیم الو پیک بر صنایع است. همین موضوع برای کارخانه باکس پلاستیک که پی وی سی دو جداره است نیز رخ داد. این کارخانه در سال گذشته شرایط خوبی نداشت؛ اما الان ما سالیانه چهل الی پنجاه هزار باکس از آنها خریداری می کنیم. همین اتفاق می تواند در آینده برای شرکت های دیگر بیفتد و ما می توانیم قراردادهای کاری با شرکت های تولید کننده موتور و موتورهای برقی داشته باشیم. در نتیجه استارتاپ ها هم از حیث اشتغال زایی و هم فعالیت اقتصادی تاثیر مستقیمی بر صنایع دارند

فرمودید آماده همکاری با کارخانه های سازنده موتور سیکلت هستید. خود شما قصد خرید دارید؟

ما خریدار موتور نیستیم ولی پیک های موتوری ما خریدار هستند؛ ما نقش واسطه را داریم و با ارائه گواهی اشتغال، امکان خرید موتور به صورت اقساطی را فراهم می کنیم. در حال حاضر حجم ناو الو پیک به اندازه ای رسیده که برای یک کارخانه تولید موتور به صرفه است که با ما قرارداد منعقد کند.

کارخانه سازنده ممکن است بخواهد بداند اگر موتور را به صورت اقساط با بهره کم یا بدون بهره به همکاران ما بدهد ، چگونه پرداخت به موقع اقساط تضمین خواهد شد؟ ما می توانیم گزارش حجم فعالیت و درآمد پیک را  به صورت روزانه،  هفتگی یا ماهیانه به آنها بگوییم. در حقیقت ما اعتبار سنجی می کنیم. به کارخانه سازنده موتور می گوییم که فلان شخصی سه میلیون و دیگری دو میلیون در آمد دارد. بدین ترتیب توانمندی اقساط او را مشخص می کنیم. ما در مورد بیمه هم همین کار را می کنیم و بیمه بصورت پکیج به متقاضی ارائه می شود.

می خواهیم قدری درباره روابط کارگر و کارفرما در استارتاپ ها بدانیم. مثلا در حوزه رفاهی چه خدمات خاصی به کارکنان خود ارائه می کنید؟

خدمات متنوعی ارائه می کنیم. مثلا ما طی توافقی با یک سازمان یک «کارت الو پیک» تهیه کرده و در اختیار پیک ها قرار داده ایم که از طریق آن می توانند در هنگام خرید از مغازه ها و فروشگاههای مختلف ۲۰ الی ۵۰% تخفیف بگیرند. همچنین در باشگاه سفیران پیک، هر پیک مسیری را می رود، یک سری امتیاز جمع می کند که می تواند آن را بعد به سرویس یا جنس تبدیل کند  و آنجا هم با اکوسیستم اطراف الو پیک، ارتباط پیدا می کند. مثلاٌ ما با تولید کنندگان پاور بانک، لاستیک موتور و موارد دیگری قرارداد منعقد کردیم  تا جنس خود را به موتوری های ما بفروشند. بدین ترتیب ما از این طریق با صنایع همکاری داریم و موجب رشد آنها می شویم.

مگر تعداد همکاران الوپیک چقدر است که توانسته اید با سازمان های مختلفی چنین توافقات را انجام دهید؟ مشخصا چند نفر حقوق بگیر دارید؟

ما دو مجموعه همکار داریم. یک مجموعه دفتری که مستقیما از الوپیک حقوق می گیرند و گروه دوم هم ناوگان موتوری ما هستند که به نسبت کاری که می کنند دریافتی دارند. کارمندان دفاتر ما حدود ۲۵۰نفر هستند. اما آنهایی که به صورت پیک موتوری ، وانت بار، سواری و  غیره وارد سیستم شده اند،  ۷۰ الی ۸۰ هزار نفرند. اما اینکه چند نفر از این تعداد موتوی به طور روزانه از الو پیک درآمد دریافت می کنند حدود ۲۰ الی ۲۵ هزار نفر هستند. یکی از ویژگیهای کار کردن در الوپیک این است که فرد هر زمانی که آنلاین است، فعالیت کند. در وضعیتی که اشتغال نیست این گونه کارآفرینی خیلی عالی است

فقط در تهران فعال هستید؟

خیر. در حال حاضر دفاتر ما علاوه بر تهران در شیراز، اصفهان، کرج، مشهد و تبریز فعال هستند و طبیعتا چون در ابتدای کار هستند، رشد زیادی ندارند.

یکی از بحث هایی که بعد از مسدود شدن تلگرام در رابطه با پیام رسان های داخلی مطرح شد، ضعف زیر ساختی آن شرکت ها بود. در حال حاضر استارتاپ های مطرح مانند الو پیک آیا در زمینه فنی و زیرساختی توسعه لازم را پیدا کرده اند؟

خیر. ایران از نظر سروری کمبودهایی را دارد. برای اینکه « ابر» ندارد. یعنی شما در ایران مانند سایر نقاط جهان Cloud ندارید و از سیستم هایی مانند آمازون و مایکروسافت هم نمی توانید استفاده کنید. بدین معنا وقتی که خلوت است نمی توانید بگویید که حجم سرور را کم کند و سرورهای شما را به دو سرور بیاورند و وقتی که شلوغ است آنها را به شکل لحظه ای به اندازه بیست سرور اضافه کند. در ایران متاسفانه باید به اندازه حداکثری که تصور می کنید نیازتان هست، پیش خرید کنید. مثلاٌ ما الان در «افرانت» که یکی  از دیتا سنترهاست، چهل عدد سرور داریم.

که بیشتر اوقات هم ممکن  است خالی باشند؟

بله. دقیقا. شب ها و روزهای تعطیل خالی هستند. در تعطیلات نوروز از آنها استفاده ای نداشتیم. این موضوع، موجب بالارفتن هزینه استارتاپ ها می شود. در ایران آن گونه که شما در خارج می توانید، سرورهای خودتان را تنظیم نمایید، نیست. بخصوص از نظر دسترسی به سیستمی که بتواند آن را به صورت لحظه ای انجام دهد و اینکه سرورها را کم و یا زیاد کنند. بنابراین محدودیت هایی وجود دارد. خیلی از شرکت های خارجی بخاطر دلایلی از این دست، نخواستند وارد ایران شوند. موضوع دیگر این است که در هر نقطه دیگری از دنیا ، شرکت های بزرگ، یک چارچوب دارند و همیشه از یک تکنولوژی استفاده می کنند. با شرایطی که در ایران هست، آنها هیچ گاه نمی توانند وارد بازار ایران شوند. زیرا که تجربه آنرا ندارند و ریسک آنرا هم نمی توانند، بپذیرند.چنین موضوعی البته برای استارتاپ هایی مانند ما خیلی اجازه رشد کردن را می دهد.

چرا یک محدودیت اینترنتی می تواند منجر به رشد شما شود ؟

 برای اینکه اگر کسی بخواهد وارد بازار ایران بشود، با مشکلاتی مانند فیلتر بودن سرویس های خارجی از جانب ایران یا خارج از ایران، مواجه می شود. مثلاٌ استفاده کردن ایرانی ها از سرورهای آمازون در ایران، بلاک است. من اینها را فرصت می بینم.زیرا شما در داخل می توانید سیستم خودتان را به شکلی پیاده سازی نمایید و پاسخگوی تقاضاها باشید، در حالیکه خارجی ها چنین توانایی را ندارند.

منظور شما این است که خودتان را با محدودیت های ایران تطبیق داده و در حال رشد هستید؟

بله. این خود یک هنر است. یعنی با محدودیت هایی که در اینجا دارید، سیستمی را پیاده سازی می کنید که وقتی کاربر اپلیکیشن شما را باز می کند، احساس نکند سیستم داخلی شما دچار کمبود است. ولی اگر کسی بخواهد این کار را در خارج انجام دهد، هیچ گاه نخواهد توانست، زیرا با محدودیت های مختلفی درگیر می شود. بخاطر اینکه فرد اصلاٌ متوجه نمی شود که موضوع چیست. مانند این است که به بیست سال پیش در اروپا یا آمریکا برگشته باشید. ایران یکی از کیس های محدود در دنیا است که زیرساخت های این گونه دارد. یعنی اینکه سیستم فیلتر شود یا اینکه دسترسی نداشته باشیم. در ماه گذشته بود که صبح بیدار شدیم و دیدیم، اپلیکیشن ما را اپل حذف کردند. در هیچ جا از دنیا چنین اتفاقی نمی افتد که شما این اندازه سرمایه گذاری و انرژی بگذارید ، بعد هم بدون اینکه خودتان اشتباهی کرده باشید، ضربه بخورید.

البته شما الان در اپ استور هستید؟

 سیستم های ما در ایران، این مزیت را دارند که همه را به شکلی دور بزنند. ما به گونه ای در اپ استور برگشته ایم، ولی اپل نمی داند که ما برگشته ایم. وقتی که ما روی اپ استور می رویم، ما را پیدا می کنند و مجدداٌ به شیوه ای دیگر ما خودمان را وارد  اپ استور می کنیم.

شما برای این  کارآفرینی از دولت امکانات و تسهیلاتی را هم دریافت کرده اید؟

خیر، این گونه نبود که برای دولت استراتژی بیزنس پلان خودمان را توضیح دهیم، بعد هم آنها به ما بگویند که این کمک ها را می توانند به ما ارائه دهند. ولی شناخت کلی از برنامه های دانش بنیان آنها داشتیم و تا حدی توانستیم از این برنامه استفاده کنیم. دفتر ما که در خیابان مطهری است، از یک کاربری مسکونی ،استفاده اداری می کنیم. این یکی از فرصت هایی است که طرح دانش بنیان به شرکت هایی همچون ما ارائه می دهند.

فقط در این حد بوده  ؟

شاید این امکان از نگاه بیرونی زیاد مهم  نباشد، اما برای ما خیلی مهم بود. چون توانستیم در یکی از مناطق خوب تهران، پارکینگ مانند بزرگی را اجاره کنیم و از آن به عنوان دفتر استخدام، استفاده کنیم.

به شرکت های دانش بنیان ها وام با درصد پایین می دهند، اینکار چقدر در رشد استارتاپ ها مفید است؟

وام دادن به استارت آپ ها کار اشتباهی است. در هیچ جای دنیا به استارت آپ وام نمی دهند. اصول آن اشتباه است. شما باید در استارت آپ ها یک سری سرمایه گذارهای خصوصی داشته باشید. باید کار از نظر مالی به گونه ای برای سرمایه گذاران سودآور باشد.

شما خودتان چنین کردید؟ یعنی سرمایه گذار خصوصی جلب کردید؟

ما از ابتدا سرمایه گذار داشتیم. من در لندن کار اینترنتی داشتم. از سرمایه گذاران مختلف پول جمع آوری کرده بودم. بنابراین آن اعتماد وجود داشت. به طور کلی وضعیت بعد از برجام در ایران خیلی مثبت بود. خیلی از اشخاص می دانستند کانسپت و بیزنس مدل هایی که می خواستند در ایران راه اندازی کنند، رونق پیدا می کند.

الان همه علیه برجام حرف می زنند! یعنی شما، خود را محصول برجام می دانید؟

بله، به نظر من این موضوع ۱۰۰% تاثیر داشت. اگر این موضوع نبود، سرمایه گذاران در الو پیک سرمایه گذاری نمی کردند، قطعاٌ من هم نمی توانستم با این سرعت این شرکت را تاسیس نمایم.

پس سرمایه گذاران موفق بوده اند و به سودشان هم رسیده اند؟

قطعاً ارزش شرکت چندین برابر شده است، اما تا زمانی که شما سهم خودتان را در شرکت به فروش نرسانید، سود واقعی به شکل paper money مشخص نخواهد شد.

به فکر بورس هم هستید؟

قطعاٌ هدف هر شرکتی است که نهایتاٌ وارد بورس شود. البته با مشکلاتی که در ایران داریم، بورس تهران هنوز قادر به تامین حجم سرمایه گذار برای شرکت هایی مانند ما و دیجی کالا نیست.

شما در حوزه بورس و  بانک فعالیت داشته اید. به نظرشما شرکت هایی مانند شما تا چه میزان این امکان را دارند که در بورس های بین المللی عرضه گردند؟

صفر است.

چرا؟

بخاطر اینکه بیشتر از سه الی چهار مورد از بورس های بین المللی معتبر نیستند. برای ورود به بورس باید به بورس های نیویورک ، لندن، سنگاپور یا هنگ کنگ وارد شد. قطعاً نیویورک که نمی شود. اروپا هم خیلی مشکل است که بتوانید وارد بورس بشوید، برای اینکه بایستی از یک کارگزاری اروپایی استفاده نمایید. اصولاٌ آنها به یک دلیل ایرانی بودن شرکت و ریسک ناشی از تحریم ها به این سمت نمی روند.

پس مشکل سیاسی و بین المللی و از نوع تحریم هاست؟

بله درست است. کاری که کشورهایی مانند ایران و کشورهای دیگر در خاورمیانه و آسیا و افریقای جنوبی انجام می دهند،  به آن  Dolesling می گویند. یعنی یک قسمت از سهم شان را در بورس داخل کشورشان و قسمت دیگر آن را در بورس نیویورک به فروش می رسانند. یعنی در دو جا لیست می شوند. در اسرائیل چون حجم سرمایه در کشور خودشان به اندازه کافی نیست، خودشان را در بورس آمریکا لیست می کنند  و این یعنی دسترسی به صدها میلیون کار است.

از کشورهای منطقه ما کدامیک این کار را انجام داده اند؟

در مصر دو الی سه شرکت بودند که این کار را انجام دادند. مثلاٌ ایرانسل مصر یا اورازکام این کار را انجام داد. هندوستان، روسیه این کار را انجام دادند. در کشورهای حوزه خلیج فارس استارتاپ های موفق خیلی کم است

شما بعنوان یک متخصص بانکی، باید پیش بینی از بازار سهام استارتاپ ها را داشته باشید. مکانیزم قیمت گذاری سهام شرکت هایی مثل شما چگونه خواهد بود؟

یک فرمول دارد. موضوع این نیست که ارزش آن چه میزانی است. بلکه موضوع این است که چگونه می توان آن زمان یک ارزش به آن داده شود. مثلاٌ در دو هفته گذشته اسنپ ارزش خود را یک میلیارد و اندی دلار اعلام کرد که  نشانه خام بودن بازار ایران است. چنین چیزی در هیچ جای دیگر از دنیا نمی تواند اتفاق بیفتد. تنها زمانی شما می توانید ارزش شرکت خود را با مبلغی بیان کنید که خرید و فروش اتفاق بیفتد و بعد شما اعلام کنید که اگر باقی سهام را بفروشید کلیت شرکت هم این مقدار ارزش خواهد داشت؛ نه اینکه بعنوان مدیر عامل شرکت بگویم که شرکت من دو میلیارد دلار ارزش دارد.

به عنوان آخرین سوال می خواهم بپرسم، برنامه شما برای آینده چیست؟ برای مثال آیا در فکر گسترش کارتان به کشورهای همسایه هم هستید؟

 در حال حاضر چندین کشور خاورمیانه با ما مذاکره کرده اند و از ما دعوت کرده اند که به کشورهای آنها برویم و سیستم الو پیک را در آنجا راه اندازی کنیم. البته آنها در پشت پرده بدنبال موتور یعنی کد ما هستند. اینکه از نظر فنی ما چگونه توانسته ایم این سیستم را پیاده سازی کنیم. اینکه آنها بیایند و از سافت ویر و نرم افزار ما استفاده کنند، و روی آن اسم دیگری را بگذارند. حال بخواهد این برای ترکیه یا سایر کشورهای دیگر مانند مصر باشد. امکان انجام آن، همان داستان است. اینکه اگر ما الان با یک شرکت ترک همکاری داشته باشیم، اگر زمانی بدنبال سرمایه گذار بروند و سرمایه گذار آن متوجه شود که نیمی از شرکت و کل موضوع فنی آن ایرانی است ، مجدداٌ برای آنها باعث دردسر خواهد شد. برای اینکه خیلی از سرمایه گذاران می گویند نمی توانند در شرکت ترکی سرمایه گذاری کنند که پشت سر آن از تکنولوژی ایرانی استفاده می شود. زمانی که به تهران آمدم، گفته بودم که هدف الو پیک این نیست که فقط یک سیستم درخواست پیک آنلاین در ایران ایجاد کند. دقیقاٌ موضوع این بود که می خواستیم شرکتی را ایجاد کنیم که از نقاط دیگر دنیا به ما مراجعه کنند و بگویند شرکتی مانند ما می خواهند که در کشورشان ایجاد کنند. یعنی اینکه سیستم ما به این اندازه پیشرفته است که آنها هم می خواهند از آن استفاده کنند. در سه هفته گذشته حتی از نیجریه هم آمده بودند. اینکه چگونه می توانند آن را در لگوس پایتخت نیجریه پیاده سازی کنند. مجدداٌ همان مشکل وجود دارد. طرف ما می گوید که چگونه می تواند ما را به صورت پارتنر یا شریک داشته باشد، اما از آن سمت هم کسی مطلع نشود که شما ایرانی هستید، این نمی شود.

یعنی به لحاظ فنی و نرم افزاری شرکت شما قابلیت هایی دارد که خارجی ها به دنبال آن هستند؟ به قول جوانان امروزی مگه میشه ؟ مگه داریم ؟!

بله، ما در همین زمینه یکی از پیشرفته ترین سیستم های دنیا را درست کرده ایم. این افرادی که به ما مراجعه کردند، قطعاٌ به کشورهای دیگری هم رفته اند و صحبت کرده اند. ولی گزینه نهایی آنها الو پیک بود. برای اینکه کیفیت نرم افزار ما خیلی بالا است.

از وقتی که در اختیار ما گذاشتید بی نهایت سپاسگزاریم

 

این گفتگو در شماره اول ماهنامه کارخانه دار به تاریخ ۱۰ شهریور ۹۷ چاپ شده است

 

در همین باره

Sorry, we couldn't find any posts. Please try a different search.

پیشنهادها

خوانده شده ها