پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
کارشکنی ها در مسیر تاسیس ذوب آهن اصفهان از زبان مرحوم تقی توکلی:
با خارجی ها کار کنید اما بدانید که آنها به دنبال منافع خود هستند و برادر شما نیستند !
از جمله مخاطرات صنعتیکردن ایران در آن دوره، ریسکهای سیاسی و امنیتی مذاکره و قرارداد بستن با روسها و همکاری اقتصادی با کمونیستها، در مناسبات بینالمللی و شرایط داخلی آن روزگار بود. ما در همان دهه ۴۰ تعارض با ایدئولوژی شوروی هم داشتیم، غائله روسها و فرقه آنها در آذربایجان و وقایع شوم دوره اشغال کشور را هم از یاد نبرده بودیم، ولی قبول کردیم که کارخانه و تکنولوژی ذوبآهن از روسها در برابر گاز بگیریم؛ ذوبآهنی که در آغاز تا ۶۰۰ هزار تن، و قابل ترقی به ۹۰۰ هزار تن ظرفیت بود.
حداقل از آغاز دهه ۴۰ شمسی، صنعتی شدن ایران، آرزوی بسیاری از ما بود. همه ما هم می دانستیم که برای صنعتی شدن به ذوب آهن و خط آهن نیازداریم ، اما در مسیر تحقق این آرزو، با انواع فشارهای خارجی و داخلی مواجه شدیم. چون این هدف ما با اهداف آنها منطبق نبود
این کارشکنی خارجیها در دوره رضاشاه هم بود. ذوبآهن آرزوی ایرانیها بود. رضاشاه رفت و قرارداد تاسیس ذوبآهن برای تولید ۷۰ هزار تن با کروپ آلمان بست. قرار بود در کرج ذوبآهن ساخته شود که جایش البته غلط بود. اما در جنگ دوم جهانی، انگلیسیها پیروز شدند و پروژه ذوبآهن انجام نشد.
در دهه ۱۳۴۰، دولت ایران به آلمانها فشار آورد که مدیرعامل [کروپ] را بفرست و آن معامله ما را برگردان! اینبار به تولید ۲۰۰- ۳۰۰ هزارتن. بالاخره قرار میشود رئیس کروپ به ایران بیاید. درست در این زمان، آمریکاییها به آلمانیها فشار آوردند که کار را متوقف کنند. این خطِ منافع آمریکاییها بود. تا انقلاب هم همینطور بود. اساس حرفشان به شاه این بود که نمیشود هم ایران را صنعتی کنید و از لحاظ صنعتی بینیاز شوید، هم اینکه به ما نفت بفروشید!
از جمله مخاطرات صنعتیکردن ایران در آن دوره، ریسکهای سیاسی و امنیتی مذاکره و قرارداد بستن با روسها و همکاری اقتصادی با کمونیستها، در مناسبات بینالمللی و شرایط داخلی آن روزگار بود. ما در همان دهه ۴۰ تعارض با ایدئولوژی شوروی هم داشتیم، غائله روسها و فرقه آنها در آذربایجان و وقایع شوم دوره اشغال کشور را هم از یاد نبرده بودیم، ولی قبول کردیم که کارخانه و تکنولوژی ذوبآهن از روسها در برابر گاز بگیریم؛ ذوبآهنی که در آغاز تا ۶۰۰ هزار تن، و قابل ترقی به ۹۰۰ هزار تن ظرفیت بود.
تا قبل از آن، در مملکت خبری از صنعت فولاد نبود. قدرت ریختهگری چدن در ایران پنج هزار تن در سال بود و در سال ۵۷ که انقلاب شد به بیش از ۷۰۰۰۰۰ تن رسیده بود. برنامهریزی شد تا از ۱۶ میلیون تن آهن حدود ۴ میلیون تن از طریق برج بلند و ۱۲ میلیون تن از طریق احیاء مستقیم با گاز تولید شود. همچنین برنامهریزی شد تا یک میلیون تن ورق برای ماشینسازی، ۳۰۰ هزار تن فولاد مخصوص برای ماشینسازی یا ۴۰۰ هزار تن مس، تولید شود و اهداف هم محقق شد.
نتیجه همان اقدامات منجر به جهش صنعتی در کشور شد. سرعت صنعتیشدن واقعا بالا و وحشتناک بود. به قدری سرعت صنعتی مملکت جلو رفت که هر ماشینی، هر تکنیکی وارد میشد، آن را میخورد.
من از آن دوره بود که اعتقاد پیدا کردم باید برای صنعتی کردن کشور از توان خارجی ها هم استفاده کرد اما باید بدانید که هیچ دولتی، هیچ ملتی، با هم برادر نیستند. وقتی دوست میشوند که منافعشان همراه هم باشد. اگر نباشد برخورد ایجاد میشود. الان هم همینطور است.
بخشی از گفتگوی مرحوم تقی توکلی مدیر کارخانه کبریت توکلی و مسئول پروژه مس سرچشمه و ماشین سازی تبریز با شماره اول مجله کارخانه دار در تابستان ۹۷