پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی اقدامات و خدمات سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران

آشنایی با سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی

جورجیس-بن-بُختیشوع

تاریخ پزشکان ایرانی

جورجیس بن بُختیشوع وپزشکان خاندان بُختیشوع در ایران

بر اساس منابع تاریخی به جا مانده از دوره ساسانی و دوره اسلامی می‌توان گفت پزشکی در دوره ساسانیان به تدریج رشد کرد. دانشگاه گندی شاپور یکی از مراکز مهم پیشرفت دانش پزشکی در این دوره محسوب می‌شد و دانشمندان و پزشکان ایرانی در گندی شاپور به تحصیل و پژوهش در زمینه پزشکی مشغول بودند که این میراث به دوران اسلامی نیز منتقل شد و متاثر از آن ما شاهد رشد و ظهور پزشکان سرشناسی در تاریخ ایران و اسلام هستیم

امین داودی:

خاندان بُختیشوع یکی از مهم‌ترین خاندان‌های پزشک ایرانی در قرون اولیه اسلامی است که در رشد و پیشرفت تاریخ پزشکی تاثیر زیادی داشتند و در در این عصر از پزشکان سرشناس جهان اسلام و ایران محسوب می‌شدند.

در سده پنجم میلادی مسیحیان نسطوری به گندی‌شاپورمهاجرت کردند و دانش پزشکی بُقراطی را در بیمارستان گندی‌شاپور استوار کردند. دربارۀ این‌که آیا پزشکان گندی‌شاپور نسطوری خاندان بختیشوع در دورۀ اسلامی، از بازماندگان همان مهاجران مسیحی به گندی‌شاپور بوده‌اند، یا از ایرانیانی که مسیحی نسطوری شده بودند، کاملا با قطعیت نمی‌توان اثبات کرد. هرچند امروزه ما این آگاهی را داریم که در ایران اواخر ساسانیان مذهب نسطوری در غرب ایران رشد و پیش‌رفت چشمگیری داشته است .

جورجیس بن بُختیشوع اولین فردی است که از خاندان بُختیشوع به دربار خلافت راه یافت و مورد توجه خلافت قرار گرفت.  وی رئیس بیمارستان گندی‌شاپور در زمان ابوجعفر منصور، خلیفه عباسی (158 – 136 ه.ق) بود.

خلیفه عباسی شیفته اخلاق و دانش جورجیس قرار گرفته بود و از وی حمایت می‌کرد. در منایع تاریخی نقل شده است که که در سال 151 وقتی خلیفه عباسی آگاه شد که همسر جورجیس سالخورده و ناتوان شده است و شاگردان جورجیس کارهای خانه او را انجام می‌دهند، سه کنیز رومی و سه هزار دینار برای او فرستاد، اما جورجیس کنیزان را به خلیفه بازگرداند و به او یادآور شد که او نمی‌تواند بیش از یک زن داشته باشد. خلیفه عباسی از پایبندی جورجیس خوشحال شد و اجازه داد تا وی زنان دربار خلافت را نیز درمان کند.

در سال 152 ه.ق جورجیس بیمار شد و از خلیفه اجازه گرفت که به بیمارستان گندی شاپور و زادگاه خود برگردد و خلیفه نیز موافقت کرد و شاگرد جورجیس جانشین وی در دربار خلافت شد. اگرچه چند سال بعد خلیفه در پی این بود تا جورجیس را به بغداد فراخواند ولی به دلیل بیماری جورجیس نتوانست به بغداد برگردد و یکی دیگر از شاگردانش به نام ابراهیم را پیش خلیفه فرستاد.

بر اساس منابع تاریخی و پزشکی می‌توان گفت جورجیس نخستین پزشکی است که آثاری از زبان یونانی به عربی برای خلیفه ترجمه کرده بود. به نظر می‌رسد وی به زبان سریانی نیز ترجمه‌هایی داشته است چون حُنَین بن اسحاق، کتاب «کُنّاش» (مجموعۀ یادداشت‌های پزشکی) جورجیس را به عربی ترجمه کرده بود و این نخستین کتاب پزشکی بود که در دوره عباسیان به عربی ترجمه شد. البته این کتاب امروزه در دسترس نیست ولی بر اساس متون پزشکی دیگر پزشکان و دانشمندان ایرانی می‌توان به بخش‌هایی از آن پی برد. نقل و قول‌های متعددی از آن در کتاب «الحاوی فی الطب» نوشتۀ محمد بن زکریای رازی آمده است. ابوریحان بیرونی نیز در کتاب «الصیدنه فی الطب» اشاره‌هایی به کتاب کُناش جورجیس دارد. علاوه بر آن یکی از شاگردان جورجیس شرحی بر این کتاب نوشته بود که امروزه در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. همچنین محمد بن زکریای رازی از دو کتاب دیگر جورجیس به نام‌های  «الاخلاط» و «دیابیطا» یاد می‌کند.

بعد از مرگ جورجیس افراد دیگری از خاندان وی به ریاست بیمارستان گندی شاپور رسیدند که می‌توان این افراد را نام برد: بُختیشوع بن جورجیس، جبرائیل بن بختیشوع بن جورجیس، بختیشوع بن جبرائیل بن بختیشوع، عبیدالله (عبدلله) بن بختیشوع بن جبرئیل، یوحنا بن بختیشوع، بختیشوع بن یوحنا، جبرئیل بن عبدلله بن بختیشوع و ابوسعید بن جبرائیل بن بختیشوع. این افراد تا اواخر قرن چهارم به پزشکی در ایران پرداختند و در تاریخ پزشکی در ایران نام این خاندان جاودانه شد.

در همین باره

Sorry, we couldn't find any posts. Please try a different search.

پیشنهادها

خوانده شده ها