نیکولا تسلا؛ ابتکاراتش در صنعت برق و اختلافاتش با ادیسون

او که  مهمترین اختراعاتش را در جریان همکاری با شرکت ادیسون در امریکا ثبت کرد در  روز ۱۰ جولای سال ۱۸۵۶ میلادی در صربستان متولد شد. او که از همان اوایل کودکی به عنوان یکی از دانش آموزان با نبوغ بالا معرفی می شد ، برای تحصیلات تکمیلی در سال ۱۸۷۵ وارد مدرسه پلی تکنیک اتریش شد ولی قبل از پایان تحصیلاتش ، دانشگاه را رها کرد و شغلی که در اسلوانی به او پیشنهاد شده بود را پذیرفت.

در تاریخ از او به عنوان فردی عصبی نام برده شده است که البته پیشینه خانوادگی  او و سطح بالای فقر در خانواده تسلا هم به مشکلات عصبی او دامن زده بود. گفته می شود او در دوران کودکی با مشکلات جسمی زیادی روبرو بوده است و حتی در دوره ای از مشکلات بینایی هم رنج می برده است ولی هیچ یک ازاین مشکلات سبب نشد تا در فرایند مطالعات و فعالیتهای نواورانه او اختلالی ایجاد شود.

 تسلای جوان در آن روزگار در شهرهای مختلف اروپایی کار می کرد و در سال ۱۸۸۲ وارد پاریس شد و در شرکت ادیسون در اروپا مشغول به کار شد. در این دوره او تجهیزات الکتریکی زیادی اختراع کرد و استفاده از تجهیزات چرخنده مغناطیسی را در وسایل  الکترونیکی و شروع کرد.

این دوره از فعالیت او در تاریخ به عنوان یکی از دوره های کاری درخشان تسلا ثبت شده است و همین مساله سبب شد تا با یک پیشنهاد کاری از دفتر اصلی شرکت ادیسون وارد امریکا شود. او از سال ۱۸۸۴  کار خود را در شرکت ماشین های الکترونیکی ادیسون در امریکا شروع کرد و با گذشت مدت زمان کوتاهی به یکی از مهندسان ارشد و طراحان برجسته این شرکت تبدیل شد.

 از تسلا نقل شده است که به او قول پرداخت ۵۰ هزار دلار در ازای تکمیل پروژه موتورهای ژنراتورها داده شده است ولی زمانیکه این طرح با موفقیت به پایان رسید، شرکت ادیسون از پرداخت این مبلغ کلان به به عنوان پاداش به تسلا امتناع کرد.همین مساله باعث شد تا رابطه این دو به شدت تیره شود و برخی از تحلیل گران همین اختلافات را عامل اصلی عدم دریافت جایزه نوبل توسط ادیسون و تسلا برای کشف انرژی برق  و لامپ  اعلام کردند.

تسلا همیشه  به این مساله اعتراض می کرد که با وجود نقش مهمی که در شرکت ادیسون داشته است،  هیچ گاه دستمزدش افزایش نیافت و پاداشی برای ساعتهای طولانی کارش در شرکت دریافت نکرد. همین مساله سبب شد تا  استعفا بدهد.

او در سال ۱۸۸۶ شرکت خود را راه اندازی کرد ولی این شرکت موفق نبود  اما در همین دوره کوتاه کارش  به تحقیق در مورد  ایجاد دستگاه های X_Ray پرداخت و در ان زمان توانست از استخوان های دستش عکس برداری کند.

 او در مورد عوارض جانبی استفاده از امواج در فرایند عکس برداری آگاه بود و نتایج تحیقاتش در گزارشهای مفصلی نوشته شده بود.گزارشهایی که هیچ گاه به مراجع علمی عرضه نشد و در یک آتش سوزی در نیویورک بخش زیادی از آن از بین رفت. همان بخش باقی مانده از گزارشها باعث شد تا  دنیا از این کشف بزرگ آگاه شود.

در کتابهای تاریخی او را یکی از تاثیر گذارترین افراد در صنعت برق می دانند و بسیاری کشف لامپهای حبابی را نیز به او نسبت داده اند. 

این دانشمند برجسته دنیا تمامی پیشرفتهای خود را به کارزیاد نسبت می داد. گفته می شود او ساعات کوتاهی در طول روز می خوابید و بقیه ساعات روز را مشغول به کار و مطالعه بود. او هیچ گاه ازدواج نکرد و در سالهای اخر زندگیش  به گیاهخواری روی اوری از  مصرف انواع گوشت ها سرباز زد. او در سال ۱۹۴۳ میلادی و در زمانی که ۸۶ سال داشت در امریکا از دنیا رفت و در همین کشور به خاک سپرده شد.