پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی اقدامات و خدمات سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران

آشنایی با سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی

چه کار آفرینانی زمین می خورند؟ کدامها بلند می شوند؟
انجام دهنده گفتگو

صدیقه موسوی

نویسنده

چه کارآفرینانی زمین می خورند ؟ کدام ها دو باره بلند می شوند؟

کسانی که در بخش خصوصی به‌ویژه بخش فروش کار می‌کنند معمولا اعتماد به نفس بالایی دارند. اینها معمولا شکست را نمی‌پذیرند. افرادی که پرورش یافته بخش خصوصی باشند ممکن است زمین بخورند اما بلند می‌شوند. ممکن است این چرخه ۱۰ بار هم تکرار شود ولی شکست نمی‌خورد.

این روزها کتب زیادی با موضوع شیوه‌های آموزش کسب و کار منتشر می‌شود که در حقیقت مبانی نظری کارآفرینی است و هیچ آموزشی درباره چالش‌هایی که در عمل یک سرمایه‌گذار و صنعت‌گر با آن مواجه می‌شود نمی‌دهد. برخی هم کارآفرینی را نتیجه شاگردی و آموزش تجربی می‌دانند و از مبانی تئوریک آن بی‌اطلاعند. 

اما  سعید افشار به عنوان  یکی از کارآفرینانی که هم دارای دانش نظری و هم تجربه عملی در صنعت است درباره علل موفقیت و یا شکست در کارآفرینی می‌گوید:

اگر بخواهم خلاصه بگویم برای ورود موفق به امر صنعت و کارآفرین شدن، سه شرط لازم است: شاگردی کردن، پذیرش منطق علوم انسانی و فهم اصل تغییر. اگر کسی این لوازم را فراهم سازد، امکان ندارد شکست بخورد. بنابراین شروع کار فقط با آموزش و کسب مهارت است.

یک اشتباهی که برخی ها دارند این است که تصور می‌کنند با وام دادن می‌توانند کارآفرین تولید کنند. در حالیکه کارآفرین باید آموزش ببیند و شاگردی کند. تبدیل شدن یک فرد به کارآفرین و صاحب کسب و پیشه یک روند و پروسه است، پروژه نیست.

به صنعت نمی‌توان صرفا از منظر فنی و حتی پزشکی نگاه کرد. به صنعت باید با نگاه حکیم نگریست. اینها آموزش‌هایی است که باید در فرایند کار ببینند. در جامعه ما بسیاری از افرادی که وارد صنعت می‌‌‌شوند با این آموزش و نگرش میانه‌ای ندارند. به همین دلیل می‌‌بینیم که متاسفانه در حال حاضر فاصله بین تاسیس و تعطیل یک واحد صنعتی به کمتر از ۶ ماه رسیده است. چون بسیاری از اینها یکی از الزامات مهم کارآفرینی که اصل «تغییر» است را نادیده می گیرند. به این معنا که سیر تحولات صنعتی را درک نمی کنند.

برخی هم به غلط فکر می کنند که با وام دادن و وام گرفتن کارآفرین ساخته می شود! میلتون فردیدمن، اقتصاددان مشهور توصیه می کرد که از دولت نباید وام گرفت در عمل هم بهره بانکی هزینه تولید و قیمت را افرایش می‌دهد.

برای شروع کار باید از صفر شروع کرد. اینهایی که به دنبال وام بدون سرمایه هستند، اشتباه می‌کنند، با وام ۳۰-۲۰ درصدی نمی‌شود تولید کرد

ورشکستگی و نجات از ورشکستگی یک پدیده عام و جهانی است.البته افتادن و بلند شدن در اقتصاد کار ساده‌ای نیست اما این کار در بخش خصوصی شدنی‌تر است.

کسانی که در بخش خصوصی به‌ویژه بخش فروش کار می‌کنند معمولا اعتماد به نفس بالایی دارند. اینها معمولا شکست را نمی‌پذیرند. افرادی که پرورش یافته بخش خصوصی باشند ممکن است زمین بخورند اما بلند می‌شوند. ممکن است این چرخه ۱۰ بار هم تکرار شود ولی شکست نمی‌خورد.

اگر این دیدگاه حاکم باشد امکان رشد و توسعه وجود دارد. البته زمین خوردن بخش خصوصی در حال حاضر هم عمدتا ناشی از سطح دانش پایین و یا بی‌اطلاعاتی از تئوری‌های جدید مدیریتی است.

ما صاحبان صنایع باید متوجه باشیم که حداقل ۵۰ درصد ورشکستگی‌‌ها مستقیما متوجه خود ماست، ۵۰ درصد هم ممکن است به قوانین و مشکلات دولتی برگردد. چون به منطق علوم انسانی و اصل تغییر توجهی نداریم

از گفت‌وگوی “سعید افشار” مدیرعامل صنایع الکترونیک افشار( هوراند) با مجله کارخانه دار

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها