پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
اقتصاد سياسي صنعت در گفتگو با هوشنگ امير احمدي(بخش اول)
ازکارکنان کارخانه قند یاسوج بودم، «رستاخیزی» نشدم و از ایران رفتم
در تابستان ۱۳۵۸ در جلسه ای در سازمان برنامه و بودجه شاهد گفتگویی بودم در باره اینکه « با صنعت وابسته کشور چه باید کرد؟». آن خاطره را هیچوقت فراموش نکرده ام. اکثریتی در آن جلسه اعتقاد داشتند که تنها راه رهایی از این "وابستگی" نابود کردن این صنایع است. یک نفر حتی پیشنهاد کرد که این صنایع بولدوزر زده شوند.
اشاره :
با آقای دکتر هوشنگ امیر احمدی به عنوان یک فعال و یا صاحبنظر در حوزه روابط بین الملل، سالهاست که دورادور و عمدتا از طریق رسانه ها آشنایم و به عنوان یک روزنامه نگار، بعضا دیدگاهها و نوشته های او بویژه در زمینه روابط ایران و آمریکا و مسائل مرتبط باسیاست خارجی ایران را تعقیب کرده ام. اما امیر احمدی به عنوان یک کارشناس و صاحب تحلیل در حوزه توسعه اقتصادی و صنعتی را با تاخیر و بویژه با مطالعه مقاله تاثیر گذار «انقلاب های طبقه متوسط در جهان سوم»، شناختم. او در این مقاله، گرفتاریهای اقتصادی بعد از پیروزی انقلاب ایران را نیز از جمله مصائب طبیعی انقلاب های طبقه متوسط می داند. این گونه انقلاب ها با بن مایه بومی و ناسیونالیستی و در ضدیت با سرمایه داری و مرزبندی با سوسیالیسم شکل می گیرند و به دنبال ایجاد یک اقتصاد مستقل و عادلانه و ایجاد طرحهای بزرگ اقتصادی و صنعتی هستند. استقلال خواهی برای انقلابیون آرمان خواه و پر هیجان، کار چندان غامضی نیست اما بزودی در می یابند که دشوار ترین کار بعد از انقلاب، دگرگونی اقتصاد است. بنابراین با حرکت از آرمان گرایی اولیه به عمل گرایی و اصلاح طلبی نهایتا در تحقق اهداف اقتصادی و صنعتی خود شکست می خورند.
با این دیدگاه امیر احمدی می توان موافق و یا مخالف بود اما آنچه مشخص است همه دولت های بعد از انقلاب، علیرغم نمایندگی گفتمان های مختلف، در حوزه صورتبندی نظری توسعه و ایجاد تغییر عملی در اقتصاد کشور با چالش جدی مواجه بوده و شوربختانه در زمینه توسعه صنعتی و بویژه کمک به احیا و تحرک بخش خصوصی عمدتا به ناکامی های مشترک رسیده اند. در باره خاستگاه فکری عملکرد صنعتی دولت موسوی، هاشمی و خاتمی کمابیش مطالبی موجود است، بنابراین ما ابتدا بنا داشتیم تا با آقای دکتر امیر احمدی مشخصا در باره دستاوردها و ناکامی های صنعتی دولت احمدی نژاد از منظر نوع ارتباط با صاحبان صنایع، گفتگو کنیم اما به تدریج دریافتیم که پرداختن دقیق و منصفانه به این موضوع، بدون انجام مقایسه اجمالی با دولت های قبل و بعد از آن، ممکن نخواهیم بود. به همین دلیل محور اساسی این گفتگو بررسی انتقادی برنامه توسعه صنعتی دولت ها و نحوه مواجه با سرمایه صنعتی در ایران است. بنابراین ضمن تشکر از ایشان ، این گفتگو را پی می گیریم:
جناب آقای دکتر امیر احمدی ! ضمن تشکر از اینکه تقاضای مصاحبه با مجله «کارخانه دار» را پذیرفتید، ما می دانیم که شما در زمینه صنعت و توسعه صنعتی کتاب ها و مقالاتی دارید اما بعضا ممکن است با این دست فعالیت های شما اشنایی نداشته باشند. در ابتدا مایلیم بدانیم علاقه شما به حوزه صنعت از کجا ناشی شده است؟
علاقه من به صنعت و توسعه اقتصادی در راستای مطالعات من در باره علت عقب ماندگی ایران شکل گرفت. این علاقه مرا بسوی مطالعه در باره اقتصاد سیاسی دوره قاجار کشاند.
در شروع، من تز دکتری خودم را در دانشگاه «کرنل» آمریکا در این زمینه نوشتم و متعاقبا و بعد از تکمیل مطالعاتم آنرا بصورت یک کتاب به انگلیسی و فارسی با عنوان«اقتصاد سیاسی ایران در دوره قاجار » منتشر کردم.
در همین حال چون در باره توسعه بین الملل تخصص یافته بودم و در دانشگاه، خودم هم همین موضوع را تدریس می کردم، مطالعه، تحقیق، نوشتن و نشر در زمینه سیاست صنعتی برای من عمده شد. چون بدون توسعه صنعتی، توسعه اقتصادی غیر ممکن است. این را هم اضافه کنم که اگر چه در ایران مهندس کشاورزی شده بودم اما استخدام در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و کار در دو کارخانه قند در لرستان و بویر احمد هم در ایجاد علاقه ام به توسعه و صنعت بی تاثیر نبود.
در واقع، در آمریکا قبل از اینکه در برنامه ریزی و توسعه بین المللی (با گرایش جهان سوم) دکترا بگیرم در رشته مدیریت صنعتی فوق لیسانس گرفتم. هدفم برگشتن به ایران و فعالیت در بخش صنعت کشور بود که متاسفانه نشد و مسیر زندگی من به دانشگاهی در آمریکا تغییر یافت.
فرمودید متاسفانه مسیر زندگی من تغییر کرد. چرا تاسف؟ از زندگی در غربت به تنگ آمده بودید و یا واقعا شوق کار در وطن داشتید؟
برای ایرانی وطن دوستی مانند من، زندگی در غربت بهرحال ایده آل نیست. با ماندن در غرب خیلی چیزها بدست آوردم اما خیلی بیشتر از دست دادم که خدمت مستقیم به مردم من در صدر آن قرار دارد. سوای این احساس کلی، ماجرای آن تاسف مشخص به همان سالهای نخست پیروزی انقلاب مربوط می شود. دو حادثه و یا خاطره مانع برگشت من به کشور شد. هر دو هم به نوع نگرش مدیران انقلابی به صنعت در کشور مربوط می شد.
اول اینکه در تابستان ۱۳۵۸ در جلسه ای در سازمان برنامه و بودجه شاهد گفتگویی بودم در باره اینکه « با صنعت وابسته کشور چه باید کرد؟». آن خاطره را هیچوقت فراموش نکرده ام. اکثریتی در آن جلسه اعتقاد داشتند که تنها راه رهایی از این “وابستگی” نابود کردن این صنایع است. یک نفر حتی پیشنهاد کرد که این صنایع بولدوزر زده شوند.
خاطره دوم من هم در همان روزها در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، یعنی سازمان خود من بود. از امریکا برگشته بودم و به دیدار مدیرعامل جدید سازمان رفتم. زمان دولت موقت بود. به مدیر عامل جوان گفتم که کارمند اینجا بودم و فوق لیسانس مدیریت صنعتی از امریکا گرفته ام وعلاقمندم به سازمان کمک کنم. این فرد جوان و نادان بدون مکث گفت که “آقای امیراحمدی برگردید به همان امریکا چون ما به تحصیل کرده آنجا نیاز نداریم!.”
این دو حادثه دلم را شکست و قانع شدم که ایران جای صنعت نخواهد بود و من بهتر است برگردم به امریکا و دوره دکترای را تکمیل کنم، که همین کار را هم کردم. تصادفا رفتنم به امریکا هم معترضانه پیش آمد. در کارخانه قند یاسوج رئیس قسمت کشاورزی بودم. نظام شاهنشاهی مقرر کرده بود که “روسای دولتی” عضو حزب رستاخیز بشوند و یا استعفا بدهند که من دومی را امنتخاب کردم و از کشور رفتم.
دکتر هوشنگ امیر احمدی نویسنده و صاحبنظر ایرانی مقیم آمریکاست. وی متولد ۱۳۲۵ در شاندرمن گیلان است که تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه تبریز آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و از دانشگاه دالاس مدرک کارشناسی ارشد و از دانشگاه کرنل در ایالت نیویورک در رشته برنامه ریزی و توسعه بین المللی مدرک دکتری گرفت. امیر احمدی بیش از ۲۰ کتاب و ۲۰۰ مقاله به زبان فارسی و انگلیسی منتشر کرده است. کتاب های «ابزارهای توسعه صنعتی»،«انقلاب و گُذار اقتصادی: تجربه ایران» ،«جامعه سیاسی، جامعه مدنی، و توسعه ملی»و اقتصاد سیاسی ایران در دوره قاجار» و نیز مقاله «انقلاب های طبقه متوسط در جهان سوم» از مهمترین آثار او در ارتباط با توسعه اقتصادی و صنعتی در ایران است. او هم اکنون استاد دانشگاه راتگرز (دانشگاه ایالتی نیوجرسی) و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه است.
این گفتگو در سال ۹۷ و به مناسبت انتشار کتاب اقای امیر احمدی با عنوان « اقتصاد سیاسی ایران در دوره قاجار» انجام شده و بخش هایی از آن در شماره اول مجله کارخانه دار (شهریور ۹۷) چاپ شده است. نسخه کامل این گفتگوی تفصیلی به تدریج در سایت مجله کارخانه دار منتشر خواهد شد
در همین باره
پیشنهادها
خوانده شده ها
آخرین خبرها
مطالب مرتبط
تبلیغات