پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی فعالیت ها و خدمات انجمن حامی

خاطره آزاده سنی مذهب ایرانی
نویسنده

قاسم خرمی

مديرمسئول

خاطره یکی از هموطنان سنی مذهب از سالهای اسارت در زندانهای صدام

افسر عراقی دید من خیلی حرف می زنم از مترجم پرسید که این چی میگه؟ گفت: «میگه سنی مذهب هستم مثل خود شما». خلاصه نمی دانم به زبان عربی چه گفت ولی آنچه مترجم به من فهماند اینکه « ایشون را ببرید و بیشتر بزنید !» در عمل هم همین اتفاق افتاد و در طول مدت اسارت اگر من سنی مذهب بیشتر از بقیه اذیت نشده باشم، کمتر نشدم. تازه فهمیدم که صدام حسین نه مذهب دارد و نه مروت !

 


♻️ با اینکه جنگ تحمیلی سال ۶۷ تمام شده بود اما دو سالی طول کشید تا توافقنامه آزادی اسرای جنگی بین ایران و عراق امضاء شد و بالاخره در مرداد ماه ۱۳۶۹ اولین گروه از آزادگان وارد کشور شدند.

♻️ آن زمان من و خانواده ام در تایباد زندگی می کردیم. در تایباد هم مثل همه جای کشور، از ورود آزاده ها به کشور استقبال می شد، استقبال خیلی گسترده ای که حتی خود آنها هم تصورش را نمی کردند

♻️ برخی از اسرا در دوران اسارت مقاومت شدیدی می کردند که بعضا به قیمت جان و یا نقص عضوشان تمام می شد. برخی هم بصورت طبیعی و مثل خیلی از انسان ها، در مواقعی زیر فشارها کوتاه می آمدند و یا حرفی می زدند که با عقاید و باورهایشان سازگار نبود.

♻️ بعد از ظهر یکی از همان روزهای مردادی سال ۶۹ به اتفاق تعدادی از دوستان، به دیدار سربازی رفتیم که به تازگی از اردوگاههای عراق آزاد شده بود. شاید ۴ یا ۵ سالی در اسارت بود اما خیلی چروکیده و لاغر شده بود و در سن ۲۵ سالگی شبیه یک انسان ۴۰ ساله، می نمود

♻️ بعد از احوال پرسی، به رسم معمول شروع کرد به خاطره گویی و اینکه چگونه اسیر شده و چه سختی ها و مشقت هایی را تحمل کرده است و از این داستانها. آدم بی ریا و راحتی بود. خاطره ای تعریف کرد که شاید آنروز حرفی پیش پا افتاده ای به نظر می رسید اما نکته و حکمت پنهانی در خود داشت که گمانم به درد این روزهای ما هم بخورد.

♻️ او می گفت: وقتی عرصه تنگ آمد و من تسلیم عراقی ها شدم، دلم خوش بود که سنی مذهب هستم، صدام و اغلب فرماندهان ارتش عراق هم سنی هستند و لابد مشکل حله و خیلی سخت نخواهد گذشت. به همین دلیل در اولین برخورد با عراقی ها، بدون اینکه از زبان عربی چیزی بفهمم و اصلا متوجه سوال آنها بشوم، گفتم: « من سنی هستم، اهل تایباد»! اما کسی توجهی نکرد

♻️ تا اینکه تحویل یک اردوگاه شدیم و مثل بقیه، برای بازجویی و یا تشکیل پرونده ،مجددا احضار شدم. در کنار افسر عراقی یک مترجم فارس زبان بود که به عراقی ها در تخلیه اطلاعاتی اسرا کمک می کرد. در آنجا، بعد از معرفی اجمالی، دوباره شروع کردم به تکرار همان جملات که من سنی هستم و سرباز هستم و مجبور شدم به جبهه ها بیایم و از این حرف ها…

♻️ افسر عراقی دید من خیلی حرف می زنم از مترجم پرسید که این چی میگه؟ گفت: «میگه سنی مذهب هستم مثل خود شما». خلاصه نمی دانم به زبان عربی چه گفت ولی آنچه مترجم به من فهماند اینکه « ایشون را ببرید و بیشتر بزنید !» در عمل هم همین اتفاق افتاد و در طول مدت اسارت اگر من سنی مذهب بیشتر از بقیه اذیت نشده باشم، کمتر نشدم. تازه فهمیدم که صدام حسین نه مذهب دارد و نه مروت !

♻️ سخن ساده و بی ریای آن آزاده تایبادی سرشار از پند و عبرت بود. صدام حسین و حزب بعث که بر عراق حکومت می کرد به هیچ دین و مذهب و اخلاقی پایبند نبود،الا به مذهب قدرت و سرکوب و وحشت! صدام انسان واقعا دیوانه و ایران ستیزی بود که از تحقیر ایرانی ها و فارس ها و یا بقول خودش «مجوس ها» لذت می برد.

♻️ شبیه همین سخن را من یک بار دیگر از زبان یکی از آشنایان در دهه ۷۰ شنیدم . آن سالها، به خاطر تسلط طالبان بر افغانستان ،منطقه ما شدیدا ناامن شده بود. او می گفت :من یک شب با لباس آخوندی و قرآن در جیب ،در بین راه تربت جام به کوه سفید گرفتار اشرار مسلح شدم. هر چه تاکید کردم که من سنی و مولوی هستم، به خرج آنها نرفت. هرچه داشتم از من گرفتند و تاجایی که ممکن بود مرا کتک زدند

♻️ این خاطره را عرض کردم که قدر «ایران » را بیشتر بدانیم و با حرفهای نسنجیده و جنگ افروزانه، امنیت ملی را به خطر نیندازیم. بیرون از این سرزمین، مذهب سپر و پناه ما نیست. شاید بشود در ممالک مسیحی اروپایی و آمریکایی با دردسر و درد به دری زندگی کرد اما قطعا در هیچ جای خاورمیانه علی الخصوص ممالک عربی و اسلامی، از عراق و سوریه و لبنان گرفته تا اردن و امارات و سعودی، برای ما و شماجایی نیست.

♻️ اگر روزی موجودیت ایران در خطر افتاد، سنی باشیم، شیعه باشیم، حجه الاسلام و آیت الله و مولوی و مولانا باشیم، باز هم برای آنها مهاجر و بیگانه ای بیش نیستیم همچنان که شوربختانه افغان های مهاجر و مسلمان و فارس زبان، اکنون برای ما، چیزی بیش از این نیستند!

♻️ خلاصه هر دین و مذهبی دارید یا ندارید، گوارایتان باد اما کاری کنید که ایران بماند و شما به تمام معنا «ایرانی باشید» و ایران تبدیل به سرزمین امن و آزاد برای همه رنجدیدگان و رانده شدگان عالم شود…


💢 یاد همه مدافعان ایران، بویژه آزادگان سرافراز گرامی باد. آنهایی که می دانم این روزها، جسمشان رها اما آزادگی و شرافتشان در تنگناست 🌿

 

نویسنده : قاسم خرمی مدیرمسئول نشریه کارخانه دار

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها