شاه ترکان فارغ است از حال ما، کو رستمی؟

 از خوشحال كننده ترين تصاوير و اخباري كه طي روزها و حتي ماههاي اخير، ديدم و شنيدم، همين عكس و خبر احداث بناي « خردسراي فردوسي» در مشهد است؛ چه اسم زيبا و با معنايي ! «خرد سراي فرودسي».

 در باره سراينده و خالق شاهكارِ «شاهنامه» بويژه نقش بي بديل او در «احياي هويت ايراني» بسيار شنيده ايم. ترديدي هم نداشته باشيد كه اگر فردوسي نبود، از جامعه زير سلطه حكومت هاي عربي و تركي، چيزي به نام « زبان فارسي» باقي نمي ماند؛ همانطور كه زبان مصري ها با هزاران سال قدمت تمدني، عربي شد و عربي ماند

 اما با همه اينها، به نظر مي رسد كه پند و پيام اصلي فرودسي، يعني دعوت به «خردورزي» و «انديشيدن»، هنوز به تمامي، مورد توجه و اقبال عام قرار نگرفته است. هزارسال بعد از فرودوسي، ما در عوض، جستجوي علم و و دانش و خرد، هنوز در بند خرابات و «كراماتيم». شوربختانه خط فكري و فلسفي فرودسي در تاريخ ادبيات و حتي زندگي ايرانيان، آنگونه که باید، پي گرفته نشد و چنان شد كه مي دانيد و مي بينيم!

 فردوسي از زمانه خودش، روي خوش نديد؛ نه حكومت سلطان محمود او را در صدر نشاند و نه از مردم قدر ديد. اما خوشحالیم و خرسندم كه غبار تيرگي ها در حال پاك شدن است. آنها كه خود افتخار ادب و هنر بودند، امروز افتخار مي كنند كه در كنار فردوسي آرميده اند و نسلي نو از مردان و زنان نيك انديش و حتي كودكان و نوجوانان نیک نفس ايراني، در جستجوي ميراث فروسي اند.

 آئين كلنگ زني بناي خردسراي فردوسي از معدود مراسم و برنامه‌هايي بود كه دوست داشتم، در آن بودم. اما خوشحالم كه عاشق تر از من، آنجا بودند . اين عكس در تاريخ و یا در حافظه ما خواهد ماند حتي اگر کار سخت این بنای سترگ، به دشواری و آرامی پیش رود و یا اصلا به سرانجام نرسد. پنهان نمي كنم اين شعف روستايي و عشيره اي را كه مي بينم تعدادي از همشهريان من از جام و تايباد و باخرز هم در اين ايده ايده آل، هم پيمان و دخيل اند.

«همه یک دلانند یزدان شناس/ به نیکی ندارند از بد هراس»

 در اين عكس خانم شالچيان از شهرداری مشهد و آقايان لباف خانيكي، مستشاري، زماني، محقق نيشابوري، قيامتي، مشايخي و واحدي حضور دارند که همگی از فرهیختگان و فرهنگ دوستان و نیکوکاران خراسانی اند. یک نفر از سروران را هم حقیر نشناختم که معرف حق باد

 همشهري ديگري كه در اين «كادر» نيست اما در این «كار» هست، سركارخانم شكفته است. از همه بايد تشكر كرد اما در باره او بايد اعتراف كرد که :

🔹تو صمیمی تر از آنی که دلم می پنداشت
🔹دل تو با همه ي آینه ها، نسبت داشت …

 كانال #بامهای_کاهگلی ( نوشته و دلنوشته هايي در باره ديروز، امروز و فرداي جام ، باخرز ،تايباد و صالح آباد)
@malinebakharz