پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
اهمیت «دید بازرگانی» در صنعت
برای توسعه صنعتی در ایران، صاحبان صنایع مهم ترند یا بازرگانان و یا کارگران؟
اگر در گذشته نگاه مهندسی و فنی عامل تاسیس کارخانههای بود اکنون این دید و نگاه تجاری است که بقاء کارخانهها را تضمین خواهد کرد. توسعه صنعتی اکنون نه با حضور صرف صاحبان صنایع و بازرگانان بلکه با «دید بازرگانی» شروع میشود. هر کالایی قبل از تولید باید چشمانداز درستی از هزینه تولید، میزان فروش و رقابت در بازار و بویژه بازارهای صادراتی ارائه کند. در غیر اینصورت تاسیس کارخانه و واحد تولیدی اتلاف وقت، نیرو و منابع است.
📌نقش و سهم هریک از طبقات و نیروهای اجتماعی در روند توسعه اقتصادی وصنعتی همیشه محل منازعه بوده است. از میان نیروهایی که نقش مستقیمتری در رشد و توسعه صنعتی دارند میتوان به کشاورزان، صاحبان صنایع، بازرگانان و کارگران اشاره کرد. هریک از اینها در بخشی از فرایند تولید و فروش محصولات صنعتی نقش دارند.
📌کشاورزان برخی از مواد اولیه مورد نیاز کارخانهها را تامین میکنند. صاحبان صنایع مسئولیت تامین سرمایه و اداره واحدهای تولیدی را بر عهده دارند. کارگران بخشهای فنی و تکنیکی امور را به پیش میبرند و بازرگان در روند توزیع و فروش کالاهای تولیدی شده ایفای نقش میکنند.
📌با این حال درباره اهمیت و میزان تاثیرگذاری هریک از این نیروها در روند تولید، اختلاف نظرهای بعضا ایدئولوژیک پدید آمده است.
📌مارکسیستها به اهمیت بیبدیل کارگران تاکید میکنند، طرفدران اقتصاد ملی، کارخانهداران را برجسته میکنند و مرکانتیلیستها و لیبرالها بازرگانان را نیروی پیش برنده صنعت و توسعه صنعتی میدانند.
📌مجادله بر سر میزان نقشآفرین نیروهای اجتماعی در توسعه اقتصادی و صنعتی سالها در ایران نیز جریان داشت. حکومت پهلوی معتقد به حمایت از صاحبان صنایع و شکل دادن به یک بورژوازی صنعتی محلی بود. بنابراین کشاورزی را تعطیل کرد، کارگران را با اعطای سهام کارخانجات فریفت و بازرگانان را تضعیف کرد.
📌این اقدام البته مقدمات تولید صنعتی را فراهم ساخت اما به دلیل نبود شبکه کارآمد تجارت به توسعه صنعتی منجر نشد. حکومت بزودی متوجه شد که به دلیل قطع ارتباط صاحبان صنایع و بازرگانان امکان توزیع بهنگام محصولات با قیمت مناسب وجود ندارد. به همین دلیل تعدادی از کارخانهداران اقدام به تاسیس نمایندگیهای متعدد فروش ایجاد نمایشگاهها و به دستگرفتن شبکه توزیع کردند. کفش ملی از نمونه کارخانههایی است که بازرگانی و فروش محصولات خود را مستقیما عهدهدار شده بود.
📌وارد شدن کارخانهداران به امر تجارت تا زمانیکه تولید با استراتژی جایگزینی واردات در حد مصرف داخلی انجام میشد، مشکلی نداشت اما گسترش تجارت خارجی و صاردات نیازمند تجار حرفهای بود. بنابراین محصولات صنعتی ایران حتی در اوج قدرت سالهای ۵۳-۱۳۴۹به دلیل بالابودن قیمت ناشی از هزینه حملونقل توان صادرتی نداشت.
📌در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اگر چه بازرگانان مورد توجه حکومت قرار گرفتند اما درعوض صاحبان صنایع منزوی شدند. در وضعیت جدید شبکه توزیع احیاء شد اما دیگر کالای چندانی برای توزیع و صدر و تولید نمیشد.
این بحث که در روند رشد و توسعه صنعت امروز ایران صاحبان صنایع بیشتر اهمیت دارد یا بازرگان؟ بحثی بینتیجه و غیرضروری است. آنچه مسلم است در شرایط بازشدن مرزهای تجاری کشور بر روی کالاهای خارجی، دیگر در داخل ایران امکان تولید کالا بدون لحاظ کردن مقتضیات تجارت داخلی و خارجی وجود ندارد. اینجا دیگر بینش تولیدی جایگزین نیروی تولیدی شده است.
📌اگر در گذشته نگاه مهندسی و فنی عامل تاسیس کارخانههای بود اکنون این دید و نگاه تجاری است که بقاء کارخانهها را تضمین خواهد کرد. توسعه صنعتی اکنون نه با حضور صرف صاحبان صنایع و بازرگانان بلکه با «دید بازرگانی» شروع میشود. هر کالایی قبل از تولید باید چشمانداز درستی از هزینه تولید، میزان فروش و رقابت در بازار و بویژه بازارهای صادراتی ارائه کند. در غیر اینصورت تاسیس کارخانه و واحد تولیدی اتلاف وقت، نیرو و منابع است.
در همین باره
پیشنهادها
خوانده شده ها
آخرین خبرها
مطالب مرتبط
تبلیغات