IMG_20200825_121156_028
نویسنده

قاسم خرمی

مديرمسئول

تحلیل علل وقوع انقلاب اسلامی ایران با نظریه «توسعه وابسته»

نویسنده کتاب «مقاومت شکننده» یکی از مهمترین وقایعی که بر جهت‌گیری مبارزه گروه‌ها علیه حکومت تاثیر گذاشت را راهپیمایی بزرگ و تعیین کننده در روزهای تاسوعا و عاشورای ۵۷ می‌داند که رهبری ائتلاف علیه شاه و کلیت فرهنگ سیاسی مقاومت را در اختیار روحانیون و نیروهای مذهبی قرار داد.

 

موضوع تاثیر نیروهای مذهبی و بوی‍ژه راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورایِ سال ۱۳۵۷ بر سرنگونی حکومت پهلوی دوم، در آثار اغلب نویسندگان و پژوهشگران مرتبط با تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، مورد اشاره قرار گرفته است، اما پرسش اساسی این است که چگونه می‌توان از منظر یک نظریه و الگوی تحلیلی مارکسیستی، تحت عنوان «توسعه وابسته» به تحلیل و توضیح رابطه محرم و وقوع انقلاب پرداخت؟


«توسعه وابسته» نظریه و الگوی تحلیلی شماری از مارکسیست‌ها و یا چپ اندیشان بزرگ نیمه دوم قرن بیستم نظیر گوندر فرانک، سمیر امین و والرشتاین بود که معتقد بودند تعدادی از کشورهای توسعه نیافته جهان سومی هم ممکن است حول محور نظام جهانی سرمایه داری، رشد کنند و حتی تبدیل به کشورهای نیمه صنعتی شوند، اما این رشد باثبات و مستمر نخواهد بود. چرا که ادغام تدریجی این کشورها در اقتصاد جهانی، باعث نابودی صنایع بومی و شروع التهاب و اعتراض در میان نیروهای اجتماعی و در نتیجه، وقوع بحران و انقلاب در این کشورها خواهد شد. 


جان فوران با استفاده از همین الگو، به تحلیل تحولات سیاسی و اقتصادی ایران از دوره صفویه تا انقلاب اسلامی پرداخته است، اما برخلاف سایر رویکردهای مارکسیستی، تحلیل صرفا ساختاری و طبقاتی ارائه نکرده و عنصر بسیار اساسی تحت عنوان «فرهنگ سیاسی» را نیز در تحلیل خود دخیل کرده است تا نشان دهد که تحولات اجتماعی در ایران، حاصل مجموعه پیچیده از روابط میان بازیگران، ساختار داخلی و خارجی، دیالکتیک اقتصاد سیاسی، فرهنگ و بازی متقابل منطق داخلی و خارجی بوده است (ص ۱۶ و ۲۳).


از نظر فوران، رشد اقتصادی و صنعتی دهه ۴۰ تا ۵۰ شمسی در دوره حکومت محمدرضا پهلوی مصداقی از توسعه وابسته بوده. چرا که یک بورژوازی نوظهور مورد حمایت دولت و در پیوند با سرمایه داری جهانی و در یک فضای آلوده به فساد و تبعیض، به موقعیت ممتاز و رشک‌انگیزی رسید، بطوری که اغلب طبقات از این نوع توسعه احساس خسران و زیان کردند و خود را قربانی این رشد اقتصادی تلقی کردند.

 
البته تحلیل فوران از وابستگی بورژوازی صنعتی نوخاسته ایران به حکومت و سرمایه‌داری بین المللی، چندان قرین واقعیت نیست. اما نکته متمایز در تحلیل او این است که برخلاف پیش بینی مارکس و اغلب نئومارکسیست‌ها، نشان می‌دهد وقوع انقلاب و دگرگونی سیاسی در جامعه‌ای مثل ایران، صرفا نتیجه نزاع بورژوازی و طبقه کارگر نبود، بلکه ائتلاف گسترده‌ای از طبقات، نیروهای اجتماعی با ایدئولوژی و فرهنگ‌های متفاوت، در مقابل حکومت دست به مقاومت و مخالفت زدند.


او این گونه دگرگونی‌ها را «انقلاب‌های تمام خلقی» می‌داند که طیف از نیروها در مقطعی، علیه حکومت بسیج می‌شوند، اما میان آن‌ها انسجام و اتحاد مستحکمی وجود ندارد. به همین دلیل عنوان کتاب خود را «مقاومت شکننده» نامیده است. چون به نظر او این ائتلاف فراگیر اما سست و شکننده است و بزودی دچار تفرقه و فروپاشی خواهد شد و از دستیابی به اهداف تعیین شده برای انقلاب باز خواهند ماند.  


فوران یکی از اضلاع ائتلافی که به سرنگونی حکومت محمدرضاشاه منجر شد را نیروهای مذهبی متشکل از مردم، روحانیون و احزاب با ایدئولوژی اسلامی می‌داند که ریشه در فرهنگ سیاسی تشیع داشتند. به نظر او فرهنگ سیاسی شیعه بر مبنای مبارزه با ظلم و ستم و بی‌عدالتی، حول محور واقعه شهادت امام حسین در کربلا و مراسم عزاداری دینی و نیز اعتقاد به رستگاری اخروی، دست کم از اوایل صفویه به بعد، در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران تاثیر داشته است «مذهب شیعه به پیدایش و تحول طیفی از ارزش‌ها، کنش‌ها و اخلاقیات دینداران کمک کرد. ایمان، محبت و عشق برادرانه و یاری دادن به همکیشان، جزو فضیلت‌های مهم نجات‌بخش قلمداد شدند»(۸۵).


فوران با اینکه برای فرهنگ سیاسی شیعه در تحولات دویست ساله ایران نقش و اهمیت زیادی قائل است، اما برای انقلاب ۵۷ ریشه‌های مذهبی را پی‌جویی نمی‌کند. به نظر او، به مقتضای رشد اقتصادی و صنعتی به رهبری شاه و اقلیتی از نخبگان متصل به حکومت، سایر طبقات آسیب‌دیده از این مدل توسعهِ وابسته، شروع به مقاومت کردند. اگر چه تقریبا همه روحانیون از بابت کنترل بر آموزش و پرورش، موقوفات و دادگستری، از حکومت دلخور بودند، اما روحانیون سنتی در مقابل سیاست‌های شاه، سکوت پیشه کرده و محافظه کاری برگزیدند.


از این رو فرصت در اختیار نسل جدیدی از روحانیون مترقی با بینش متفاوت قرار گرفت که مساجد، تکیه‌ها و وجوه شرعی را در اختیار گرفتند و از طریق عزاداری‌ها به بسیج طبقات پایین بویژه زاغه‌نشینان پرداختند. «قطع شدید مستمری{شماری از} روحانیون در سال ۱۳۵۶ بر زندگی آنان تاثیر عمیقی نهاد و بر نارضایتی‌ها افزود»(ص ۵۵۲) و همه آن‌ها را ذیل چتر ائتلاف مقاومت علیه حکومت قرار داد.


نویسنده کتاب «مقاومت شکننده» یکی از مهمترین وقایعی که بر جهت‌گیری مبارزه گروه‌ها علیه حکومت تاثیر گذاشت را راهپیمایی بزرگ و تعیین کننده در روزهای تاسوعا و عاشورای ۵۷ می‌داند که رهبری ائتلاف علیه شاه و کلیت فرهنگ سیاسی مقاومت را در اختیار روحانیون و نیروهای مذهبی قرار داد.


به نوشته فوران در راهپیمایی روز عاشورا در ۱۳ آذر ۵۷ که به دعوت آیت‌الله خمینی صورت گرفت حدود ۲ تا ۳ میلیون نفر در تهران، ۷۰۰ هزار نفر در مشهد و ۵۰۰ هزار نفر در اصفهان راهپیمایی کردند. در پایان همین راهپیمایی اعلامیه ۱۷ ماده‌ای با موضوع برچیده شدن نظام شاهنشاهی قرائت شد و مورد تایید تظاهر‌کنندگان قرار گرفت.


بعد از راهپیمایی میلیونی عاشورا، رژیم از نفس افتاد و کنترل بر اوضاع از بین رفت. دستگاه سرکوب تضعیف شد، ژنرال ازهای رئیس دولت دچار حمله قلبی شد، تولید نفت به ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسید، فعالیت‌های اقتصادی متوقف شد و حکومت رو به سقوط قرار نهاد. به این ترتیب فرهنگ سیاسی شیعه در بزنگاهی خاص، بر بازیگران اصلی و جهت گیری انقلاب ایران تاثیر گذاشت و فرهنگ سیاسی مقاومت را در کنترل نیروهای مذهبی قرار داد.


کتاب «مقاومت شکننده» با ترجمه احمد تدین در سال ۱۳۹۲ از سوی انتشارات موسسه خدمات فرهنگی رسا، برای بار چهاردهم تجدید چاپ و روانه بازار شده است.

نویسنده : قاسم خرمی مدیرمسئول نشریه کارخانه دار

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها