پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
حاج زینالعابدین تقیاوف؛ کارآفرین و هم پیمان آزادی خواهان دوره مشروطه
یکی از تلخترین وقایع تاریخ ایران را میتوان جدایی بخشی از قفقاز جنوبی از ایران دانست که بر اساس قرارداد ترکمن چای به روسیه واگذار شد. ولی از نکات جالب این عصرِ جدایی، توجه و حمایت مردم ایران از سوی دو طرف مرز بوده است. یکی از این افراد حاج زینالعابدین تقیاوف کارآفرین ایرانی ساکن باکو بوده است
امین داودی:
تقیاوف در سال 1838 میلادی در بادکوبه به دنیا آمد، پدر وی به شغل کفشدوزی مشغو ل بود. در همان کودکی تقیاوف به کارگری پرداخت و توانست بنا شود و به تدریج به حوزه معماری وارد شد و یکی از معماران سرشناس منطقه گردید و از این راه ثروت خوبی به دست آورده بود.
در همین عصر آذربایجان باکو اولین منطقهای در خاورمیانه بود که به نفت رسید و به یکی از معروفترین مناطق نفتی جهان تبدیل شد. نفت توجه گردشگران و شرکتهای خارجی را جلب کرده بود. به گونهای که در سال 1898 میلادی میزان تولید نفت از چهارصد میلیون پوند عبور کرد و میزان تولید نفت قفقاز از میزان تولید نفت سراسر آمریکا بیشتر شد و در سال 1901 به یازده میلیون تن رسید؛ به شکلی که 50 درصد نفت دنیا در باکو تولید میشد.
در همین عصر تقیاوف تصمیم گرفت که به این حوزه وارد شود و با خریداری بخشی از سهام یک شرکت نفتی و استخدام کارگر در پی کشف نفت برآمد. ولی بعد از مدتی موفق نشدند. تقیاوف ناامید نشد و با تمام ثروتی که داشت باقی سهام شرکت را به صورت خیلی ارزان خرید و با تشویق کارگران به کار کشف نفت ادامه داد تا سرانجام به نفت رسید و این آغازی برای ثروتمند شدن تقیاوف بود.
تقیاوف بعد از چند سال ثروتاندوزی در حوزه نفت، تمام چاههای نفت خود را فروخت و به تاسیس کارخانه نساجی پرداخت. به تدریج فعالیتهای خود را افزایش داد و نخستین کارخانه پنبه پاککنی را در آذربایجان دایر کرد و بعد از آن به کشت توتون و پنبه روی آورد. تقییوف پیش بینی کرده بود که دوازده هزار نفر در این کارخانه مشغول به کار شوند و به تدریج شاهد این هستیم که تعداد کارگران وی به اندازه ای بود که گروههای رادیکال چپ در کارخانههای وی کارگران را دعوت به اعتصاب میکردند.
تقیاوف در کنار کارآفرینی و فعالیت اقتصادی به حوزه اجتماعی نیز توجه ویژهای داشت. وی با مشاهده تمدن جدید غرب و شکلگیری شیوههای مدرن آموزش درصدد بود تا مدارس نوینی به سبک جدید آموزشی به جای مکتبخانههای قدیمی دایر کند که در این زمینه نیز موفق بود. وی با هزینه شخصی کودکان دختر مسلمان را در این مدارس نام نویسی میکرد و درصدد بود تا از این راه مسلمانان و هموطنانش بتوانند با دنیای جدید آشنا شودند. علاوه بر مدرسه نوین، وی به حوزه هنری نیز توجه داشت و با تاسیس یک سالن تئاتر به شکل گیری تئاتر در آذربایجان کمک کرد.
تقیاوف دغدغههای اجتماعی خود را فراتر برد و توانست روزنامه کاسپین را راهاندازی کند. این روزنامه به صاحب امتیازی وی و سردبیری علی مردان بیگ توپچی باشی به زبان روسی در سال 1881 تاسیس شد و تا سال 1917 کار میکرد. لازم به ذکر است که کتاب اکثر روشنفکران ایرانی منطقه قفقاز همانند فتحعلی آخوندهزاده با کمک مالی تقیاوف چاپ میشد.
از دیگر اقدامات تقیاوف در حوزه اجتماعی کمک به زلزلهزدگان شهر شماخی در سال 1902 و کمک به درمان بیماری همهگیر در باکو بود. وی همچنین در تاسیس دانشگاه باکو کمک قابل توجه کرده بود.
تقیاوف در عصر مبارزات مشروطه نیز به مشروطهخواهان ایرانی کمک زیادی کرده بود و اسلحههایی که برای مشروطه خواهان ارسال میشد از طریق کشتیهای تقیاوف به دست مشروطه خواهان میرسید.
از دیگر فعالیتهای اجتماعی تقیاوف در ایران خرید روزنامه حبلالمتین فارسی و توزیع آن در ایران و قفقاز جنوبی بود تا از این راه به روشنگری هموطنان خود کمک کند و به حسن رشدیه برای اداره مدرسه رشیده چهار هزار منات و همچنین به مدرسه سادات تهران نیز مقداری کمک کرد.
در سال 1917 با وقوع انقلاب مارکسیستی، توسط حزب کمونیست به رهبری لنین، دیگر جایی برای سرمایهداران و کارآفرینان توانمند باقی نمانده بود و آغاز شوروی پایان کار تقیاوف بود. تقیاوف هرچند سواد نداشت ولی با هوش بالا و توانایی که داشت توانست از کارگری و بنایی به یکی از ثروتمندترین مردان قفقاز در قرن 19 و اوایل قرن 20 تبدیل شود و علاوه بر کارآفرینی، وی نشان داده بود که دغدغه اجتماعی نیز دارد و با کمک به روشنفکران و مطبوعات درصدد وحدت و پیشرفت مسلمانان درعصر خود بود.