زنگنه کرمانشاه
نویسنده

قاسم خرمی

مديرمسئول

« زنگنه ها» ؛ كردتبارهاي مقيم باخرز و خواف

 اگر چه صفوي ها در چند نوبت به شكست ازبك ها مبادرت كرده بودند اما در طول حكومت صفويه همواره خطر هجوم مجدد آنها وجود داشت. به همين دليل، شاه عباس دوم تعدادي از جنگ آوران را به همراه خانواده و به  فرماندهي  « دوستعلي خان زنگنه» براي هميشه به مرزهاي شرقي كسيل داشت و  حكومت ماروچاق (در حدود هرات) را به آنها سپرد و (در سال 1055 ق) ولايت «خواف» و «باخرز»  را به عنوان تيول در اختيار آنها، قرار داد. دو سال بعد كه دوستعلي خان به همراه سپاه شاه عباس، هرات را محاصره و تصرف كرد، بخشهاي زيادي از خراسان به قلمرو حكومت او افزوده شد.

 

ايل زنگنه يكي از ايلات بزرگ و كرد تبار ايران است كه پيشينه تاريخي آن به قرن ها پيش مي رسد و بعضا، حتي نام «زنگنه» به معني «زنده»، «جاويد» و « نيرومند» را بر گرفته از شخصيت هاي باستاني و  اساطيري ايران مي دانند.

 

خاستگاه اين ايل بزرگ ، شمال عراق کنونی  (پنجوین ، سلیمانیه، حلبچه و خانقین) است كه از زمان آغاز حكومت صفويه به ايران كوچ كردند. ناگفته نماند كه برخي محققين، ورود اين ايل به ايران را به ادوار جلوتر و همزمان با حمله مغولها مي دانند كه به قول آن ها «در این زمان مجموعا سیصدهزار نفر بودند، که به صحراى قراباغ در شمال آذربایجان کوچیدند و در آن جا حکومتى تشکیل دادند». 

 

سكونت گاه اصلي و فعلي ايل زنگنه ايران، استان كرمانشاه است اما شاخه هايي از آن  به كل غرب ايران شامل استانهاي همدان،كردستان، ايلام، فارس، چهارمحال بختياري و خوزستان گسترش يافته است. طوايفي از زنگنه ها همچنان در كردستان عراق زندگي مي كنند و جلال طالباني زنگنه، رهبر اتحاديه ميهني كردستان و رئيس جمهور فقيد عراق، از ايل زنگنه ساكن عراق بود.

 

طوايف ديگري از اين ايل در كشور آلمان و سوئد ساكن هستند. اغلب طوايف زنگنه شيعه اثني عشري هستند، تيره هايي از آن شيعه غالي( اهل حق) و برخي تيره هاي ساكن عراق ( كه در محلی به نام علیای آوه سپی زندگی می‌کنند) سني مذهب هستند.

 

نقش ايل زنگنه در  به قدرت رسيدن شاه اسماعيل صفوي

مناقشه تجاری ایران و عثمانی در دوره صفویه

در هر صورت، ايل زنگنه(   و بنی اسد) از حاميان اصلي شاه اسماعيل صفوي به حساب مي آمدند و از همراهان او در جنگ ناكام «چالدران» بودند و بعد از آن، به عنوان مانعي در مقابل تهديدات عثماني ها، از مرزهاي غربي كشور محافظت مي كردند.

 

 در زمان شاه تهماسب صفوي چندتن از سرداران کرد زنگنه از جمله  سلیم خان زنگنه و حیدرخان زنگنه به فرماندهى اسماعیل میرزا  با عثمانى ها جنگیدند. حكومت صفوي از ايل زنگنه تا حدودي براي كنترل ايل بومي غرب ايران، يعني «ايل كلهر» استفاده مي كرد كه سيادت و رهبري صفوي ها را نمي پذيرفتند. . سپس طوايفي از اين ايل ، برای تقویت مرزهای شرقی ایران در مقابل تهاجمات ازبک‌ها، به خراسان منتقل شدند

 

شاهقلی‌خان زنگنه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

وزارت زنگنه ها در زمان شاه سليمان صفوي

 

بسياري از سران اين زنگنه در طول دوران صفويه، به مناصب مهم حكومتي حتي وزارت رسيدند. اكبر علي بيك مشهور به  «علی بالی بیک» از رهبران ايل زنگنه، در سال 1028 هجری قمری  و در دوره حكومت شاه عباس اول از مقام« جلودارى» به منصب«امیرآخورباشى»رئیس اصطبل اسبان مخصوص شاه ) ارتقا یافت كه منصب مهمي بود. او همچنين مدتي والي خراسان شد و در نهايت كل كرمانشاه به عنوان املاك خاصه او در آمد. املاك خالصه، زمين هاي خاص حكومت بود كه به افراد صاحب قدرت يا فرماندهان نظامي، فروخته يا بخشيده مي شد

 

پسران علي بالي بيك، در ميشخان و شاهرخ سلطان (در سال ۱۰۳۹قمري) به ترتيب حكم اميري خواف را دريافت كردند كه حاكم «باخرز» نيز به حساب مي آمد. شاه صفي در سال 1044 ه ق لقب امیر آخور باشی را به شاهرخ سلطان اعطا كرد  و با مرگ او  در 1049، اين لقب به برادر ش يعني« نجفقلى بیک» رسید كه فرمانده سپاه صفوي در شرق ايران شد.

 

نجفقلي بيك در جنگ هاي شاه عباس دوم با افغانها، در ركاب او بود و جنگاوري او مورد توجه شاه قرار گرفت اما در نهايت از چشم شاه عباس افتاد و تا هنگام روي كار آمدن شاه سليمان، مغضوب حكومت بود. در حدود ۱۰۷۵، شاه عباس دوم شيخعلي خان زنگنه را، كه در آن زمان حاكم كرمانشاه و نواحى همجوارش بود، در رأس لشكرى، كه بسيارى از نيروهايش از ايل زنگنه بودند، براى محافظت از خراسان در برابر حملات مكرر ازبكان به آنجا فرستاد . اين امر جايگاه زنگنه هاى مقيم خراسان را تثبيت كرد، چنانكه حكومت آنها بر خواف و باخرز و نواحى اطراف آن تا پايان حكومت صفويان تداوم.

 

در زمان شاه سلیمان صفوي، كوچكترين فرزند علي بالي بيك يعني همان «شیخعلى خان زنگنه» بالاترين مقام در حكومت صفوي ( در سال 1079) را بدست آورد وزير اعظم شد. او كه وزير مقتدري از كار درآمد، تمام ايلات متمرد غرب كشور را به اطاعت واداشت و ایل زنگنه موقعيت دست بالا را در عرصه سياست ايران پيدا كرد. بطوريكه بسياري از كارگزاران ايالات مختلف كشور، از ميان زنگنه ها انتخاب مي شدند.

 

 سرنوشت زنگنه ها بعد از صفويه

 

 با حمله محمود افغان و شكست حكومت صفوي، ايل زنگنه به همراه ديگر ايلات بزرگ كشور به حاشيه رانده شد. بعد از شكست افغان ها به دست نادر شاه، زنگنه ها در صدد بازيابي قدرت گذشته خود بر آمدند، نادر شاه، گروهي از زنگنه ها را به نواحي اطراف هرات كوچاند. در زمان به قدرت رسيده نادر قلي ميرزا، حسين خان زنگنه، با حمايت ايل زنگنه، توانست كرمانشاه را از عثماني ها پس بگيرد.

 

با پايان سلسله افشاريه، زنگنه ها به حمايت از كريم خان زند برخاستند و در سال 1176 حكومت كرمانشاه به الله قلي خان زنگنه سپرده شد. حكومت زنديه هم در مناطق مركزي ايران، از ايل زنگنه براي كنترل دو ايل بختياري و قشقايي استفاده مي كرد. از اينرو، طوايفي از ايل زنگنه را به شيراز كوچ داد.

 

با روي كار آمدن قاجارها به جلوداري آغا محمدخان، تا مدتي با ايل زنگنه مدارا شد اما در زمان فتحعلي شاه (كه خواهان كاهش قدرت ايلات بود) حكومت بر ولايت كرمانشاه از مصطفي قلي خان زنگنه گرفته شد و به فرد ديگري واگذار شد. در زمان ناصرالدين شاه قاجار اگرچه برخي از سران ايل زنگنه مثل چراغعلي خان به مناصب مهم حكومتي رسيدند اما موقعيت ايل زنگنه در سراسر كشور ضعيف شد و در كرمانشاه، تحت كنترل ايل كلهر قرار گرفت.

 

در دوره رضاشاه پهلوي، با اجراي سياست يكسان سازي ملي و تخفيف هويت هاي قومي، فرصتي براي عرض اندام ايل زنگنه و ديگر ايلات ايران پديد نيامد. به تعدادي از افراد اين ايل شناسنامه با نام فاميلي «زنگنه» اعطا شد و برخي ديگر با نامهاي خانوادگي ديگر، شناخته شدند كه نامهاي آنان برگرفته از محل سكونت آنها بود.

 

تاریخچه ایل زنگنه :: کورده‌واری

 

تيولداري زنگنه ها در خواف و باخرز

 اگر چه صفوي ها در چند نوبت به شكست ازبك ها مبادرت كرده بودند اما در طول حكومت صفويه همواره خطر هجوم مجدد آنها وجود داشت. به همين دليل، شاه عباس دوم تعدادي از جنگ آوران را به همراه خانواده و به  فرماندهي  « دوستعلي خان زنگنه» براي هميشه به مرزهاي شرقي كسيل داشت و  حكومت ماروچاق (در حدود هرات) را به آنها سپرد و (در سال 1055 ق) ولايت «خواف» و «باخرز»  را به عنوان تيول در اختيار آنها، قرار داد. دو سال بعد كه دوستعلي خان به همراه سپاه شاه عباس، هرات را محاصره و تصرف كرد، بخشهاي زيادي از خراسان به قلمرو حكومت او افزوده شد. سرکوب ازبک ها و ترکمن ها در شرق خراسان، جملگی با قدرت جنگ آوری هزاره ها اتفاق افتاد. 

 

لازم به ياد آوري است كه تيول داري يا «اقطاع داري» ، گونه از زمينداري در ايران بود كه به موجب آن، اراضي وسيعي از يك منطقه كشور در اختيار يكي از فرماندهان قرار مي گرفت كه عايدات آنرا خرج تجهيز سپاهيان و مرزبانان كند. به عبارتي سپاهيان حقوقي از دولت نمي گرفتند و در عوض زمين ها را كشت و از عايدات آن بهره مي بردند. تيموري ها و هزاره ها هم در باخرز و جام داري اراضي تيول بودند

 

زنگنه هاي خراسان عمدتا در شهرهاي تربت حيدريه ( بخش بايگ)، تايباد، باخرز و خواف سكونت دارند.  هم اكنون  تعدادي از خانواده هاي زنگنه خواف در بخش ها و روستاهاي نيازآباد، قاسم آباد، علي آباد و اسد آباد زندگي مي كنند..  افراد  ایل زنگنه در سال 1304 هجری شمسی در خواف شناسنامه در یافت كردند . عده ای پسوند های چکنی و اسدی به دنبال زنگنه افزودند. امروزه پسوندهای ( فر ، ثانی و مقدم ) و همچنین نام روستاهای محل سکونت خود را به نام خانوادگی افزوده اند .

 

 در باخرز هم خانواده هاي زيادي با نام فاميلي «زنگنه» و « كرد زنگنه» سكونت دارند كه به مرور،  زبان محلي و كردي خود را از ياد برده اند.  يك ايل ديگر به نام «بني اسد» هم از هم پيمانان ايل زنگنه بودند كه شايد حضور برخي اسدي ها در منطقه با خرز به همين دليل باشد. طايفه كرد زنگنه اكنون شاخه اي از ايل چهارلنگ بختياري هم به حساب مي آيد كه علت آن كوچ دادن زنگنه اي به منطقه فارس در زمان نادر شاه است و در واقع اين طايفه در ايل چهارلنگ ادغام شده است.

 

به تاريخچه ايل بني اسد بعدا پرداخته خواهد شد.

 

 

منابع:

1-كتاب « ایل زنگنه در گذر تاریخ» نوشته ناصر زنگنه، ناشر: مرکز آموزشی و پژوهشی شهید سپهبد صیاد شیرازی، سال 1397

2-ابراهيم زنگنه« ايل زنگنه و مهاجرت آن به شرق خراسان»، فصلنامه عشايري ذخاير انقلاب، شماره 14، بهار 1370

2- مقاله« ایل زنگنه»، نوشته محمد زنگنه، دبیر زبان و ادبیات فارسی دبیرستان های خواف

3- مقاله «تاريخچه ايل زنگنه»، مندرج در تارنماي اينترنتي كورده واري به تاريخ 5 ديماه 96

4-مرتضی دانشیار  : زنگنه:  دانشنامه جهان اسلام. سال 95 

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها