سرنوشت ژنرالي كه دستش به خون شهداي باخرز، تايباد، جام و صالح آباد آغشته بود

ايامي كه در آن قرار داريم، مصادف با سي و پنجمين سالگرد عمليات پيروزمندانه والفجر 8 است كه از روز 20 بهمن 1364 آغاز شد و تا بهار سال بعد ادامه يافت.

  اين عمليات كه يكي از فني ترين و ماهرانه ترين نبردهاي نظامي ايران و عراق محسوب مي شود با همكاري ارتش، سپاه و بسيج انجام و به غافلگيري ارتش صدام و  عبور از اروند رود و تصرف سريع شهر فاو منجر شد

در اين عمليات هم تعداد  زيادي از سپاهيان و نيروهاي بسيجي منطقه باخرز، تربت جام، تايباد و صالح آباد (كه در جنوب كشور مستقر بودند)، حضور داشتند كه  تعداد زيادي از آنها مجروح و شهيد شدند.

 در تصوير زير اسامي تعدادي از شهداي سر افراز  باخرز، در يك قاب قرار گرفته اند كه با يادي از شهيدان قربانعلي آيش، غلامعلي ترابي، علي چرمه، سليمان خرمي، غلامعلي عليزاده، محمد ابراهيم فتحي، محمد گلابي و عبدالحسين مودودي، به روح پاك آنها درود مي فرستيم.

انجام موفقيت آميز عمليات والفجر 8، اعتبار و حيثيت ارتش عراق را مخدوش كرد. از اينرو، حدود 70 پاتك سنگين براي بازپسگيري آن انجام داد كه توفيقي حاصل نكرد.  در باره اهميت نظامي، استراتژيك و سياسي فاو عراق، شايد بتوان گفت كه يكي از دلايل تمايل ايران براي ادامه جنگ، پيروزي شگفتي ساز والفجر 8 و فتح فاو و يكي از دلايل پذيرش قطعنامه و پايان جنگ هم، از دست دادن فاو در 27 فروردين 1367 بود.

موضوع از دست رفتن فاو در سال 67 نيز از جمله شكست هاي بسيار ناگوار ما در جنگ 8 ساله بود كه واكنش هاي زيادي بر انگيخت. بسياري از فرماندهان ايراني متهم شدند كه در هنگام حمله ارتش عراق به  فاو، در منطقه جنگي حضور نداشته اند. اين حمله مصادف با برگزاري سومين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بود.

 عمليات باز پس گيري فاو، با طراحي خود صدام، حضور گارد رياست جمهوري و مشاركت يكصد هزار نفر از نيروهاي زبده عراقي انجام شد.  فرماندهي اين عمليات را اسطوره عراقي ها يعني ژنرال ماهر عبدالرشيد (فرمانده لشكر هفتم عراق)  بر عهده داشت كه فتح فاو را هديه اي براي صدام به مناسبت ازدواج دخترش سحر با قصي پسر صدام ناميد!

سپهبد عبدارشيد( بعد از عدنان خيرالله) دومين ژنرال قدرتمند و پر نفوذ ارتش عراق به حساب مي آمد كه به دليل همشهري بودن با صدام مورد علاقه و اعتماد او قرار داشت. عبدالرشيد در عمليات خرمشهر(سال61)، والفجر 8 (سال 64)  و كربلاي 5 (سال 65)  فرماندهي نيروهاي عراقي در جبهه جنوب را بر عهده داشت و دست او به خون اغلب شهداي منطقه ما آغشته بود.

ماهر عبدالرشید بعد از جنگ، همانند سایر ژنرال های ارشد ارتش عراق، قدرت و محبوبیتش مورد سوظن صدام قرار گرفت و تحت نوعی بازداشت خانگی قرار گرفت. در جريان حمله عراق به كويت، مجددا به فرماندهي لشكر محافظ بصره منصوب شد و بعد از حمله آمريكايي ها و سقوط صدام، در شهر تكريت بازداشت و 5 سال را در زندان گذراند و سرانجام 7 سال پيش (سال 92) در سکوت خبری در بیمارستانی در سلیمانیه عراق درگذشت.

جنگ ايران و عراق ناگفتني هاي زيادي دارد كه بايد توسط محققين بي طرف و منصف مورد بررسي و ارزيابي دقيقتر قرار بگيرد. اينكه در سخنراني ها و فيلم هاي تبليغاتي، تمام ارتش عراق را آدمهاي ترسو و بي عرضه اي قلمداد كنيم، سواي تحريف واقعيت، كم اهميت دادنِ حماسه و جان فشاني رزمندگان و شهداي آن دوران افتخار آميز است.

 با مطالعه سوابق فرماندهان خونريز ارتش بعث و توان تسليحاتي عراق كه حتي در سال پايان جنگ، چهارمين ارتش قدرتمند جهان بود، در مي يابيم كه فتح فاو در عمليات والفجر 8 ، نيازمند چه دلاوري ها و رشادت هايي بوده است.

روح همه شهدا شاد و گرمترين درودها نثار رزمندگان دلاور آن نبرد بزرگ باد.

براي اطلاع بيشتر در باره زندگي و مرگ ماهر عبدالرشيد، مطلب زير را بخوانيد.

ماهر عبدالرشید؛ اسطوره عراقی ها در جنگ با ایران

ماهر عبدالرشید از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ فرمانده سپاه سوم عراق بود که لشکرهای اصلی عراق در جبهه جنوب زیر مجموعه آن بودند. نام ماهر عبدالرشید با جنگ آزادی خرمشهر در ۱۳۶۱ وعملیات والفجر ۸ و فتح فاو در ۱۳۶۴ و نبرد کربلای پنج در ۱۳۶۵ در هم آمیخته است

سپهبد ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه های سوم و هفتم عراق بود. او بدون تردید یکی از دو فرمانده اصلی عراقی ها در جبهه جنوب محل نبردهای اصلی و سرنوشت ساز نیروهای ایران و عراق به حساب می آمد؛ آن دیگری عدنان خیرالله بود.

او پس از پایان دوره تحصیلات به دانشکده افسری راه یافت. او مسؤول شعبه پنجم اداره اطلاعات ارتش بود. بعد، افسر ستاد در سازمان امنیت شد که بعد از یک افتضاح جنسی در دفتر کارش با یکی از خوانندگان زن که هم‌زمان با برپایی جشنهای هفتم آوریل سالگرد تأسیس حزب بعث بود، به فرماندهی تیپ ۱۲ زرهی موسوم به ابن ولید رسید. پس از آن فرماندهی لشکر پنج مکا نیزه را به عهده گرفت.

ماهر عبدالرشید از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ فرمانده سپاه سوم عراق بود که لشکرهای اصلی عراق در جبهه جنوب زیر مجموعه آن بودند. نام ماهر عبدالرشید با جنگ آزادی خرمشهر در ۱۳۶۱ وعملیات والفجر ۸ و فتح فاو در ۱۳۶۴ و نبرد کربلای پنج در ۱۳۶۵ در هم آمیخته است

او در بهار ۱۳۶۷ فرمانده سپاه هفتم عراق شد و عملیات بازپس گیری فاو را فرماندهی کرد..او که پدر زن قصی پسر صدام بود گفته بود بازپس گیری فاو از ایرانی ها، هدیه ای است به صدام به مناسبت ازدواج دخترش سحر با قصی….

ماهر عبدالرشید بعد از جنگ، همانند سایر ژنرال های ارشد ارتش عراق قدرت و محبوبیتش مورد سوظن صدام قرار گرفت و تحت نوعی بازداشت خانگی قرار گرفت. همان زمان که عدنان خیر الله نیزدر سقوط مشکوک هلیکوپتر در راه بازگشت از موصل کشته شد…عدنان خیر الله برادرزن صدام و وزیر دفاع از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ بود

ماهر عبدالرشید دو سال بعد برای سرکوب قیام عراقی ها بعد از جنگ کویت بار دیگر به خدمت فراخوانده شد. در سال ۲۰۰۳ و در آستانه حمله آمریکا به عراق نیز هنگامی که صدام کل عراق را به چهار منطقه نظامی تقسیم کرد ماهر عبدالرشید فرمانده منطقه جنوبی عراق شامل سپاه های سوم و چهارم و هفتم شد که ماموریت آنها دفاع از بصره و خط مقدم نبرد با نیروهای آمریکایی و انگلیسی در مرز کویت بود

پس از سقوط حکومت صدام حسین، ماهر عبدالرشید در فهرست سران حکومت بعث قرار گرفت که دستور بازداشت آنها از سوی پل برمر حاکم آمریکایی عراق صادر شد. در آوریل ۲۰۰۳ مخفی شد ولی چهار ماه بعد در جولای ۲۰۰۳ در زادگاهش تکریت بازداشت شد

او پنح سال همراه افسرانی چون ارتشبد سلطان هاشم آخرین وزیر دفاع صدام، در بازداشت آمریکایی ها بود اما سپس آزاد شد و به تکریت بازگشت.

سرانجام اسطوره عراقی ها در جنگ با ایران در  ۲۹ ژوئن ۲۰۱۴  در سن ۷۲ سالگی و در سکوت خبری در بیمارستانی در سلیمانیه عراق درگذشت .نام او بخشی از تاریخ فراموش نشدنی ملت ما و یادآور استقامت رزمندگان ایرانی در مقابل سپاهیان پر قدرت سوم و هفتم عراق است