photo_2021-01-27_08-47-48
نویسنده

قاسم خرمی

مديرمسئول

«سياست» و سود و زيان رفت و آمد جناح ها براي منطقه تايباد، باخرز، جام و صالح آباد

آيا در تربت جام و تايباد و باخرز و صالح آباد، زمينه ايجاد احزاب سياسي وجود دارد؟ در پاسخ بايد بگويم اگر مي خواهيد حزب تاسيس كنيد كه همان حرف هاي رسمي و حكومتي را بگوييد، تاسيس چنين احزابي لزومي ندارد چون همه مقامات و دستگاهها و تريبون ها، همين كار را مي كنند اما اگر مي خواهيد نقد قدرت بكنيد و يا به نمايندگي از جامعه سخن بگوييد، بعيد مي دانم بي هزينه باشد. فكر همه جوانب را بكنيد

تعدادي از همشهريان جوان بويژه مخاطبان محترم كانال «بامهاي كاهگلي»  از طريق ارسال پيام، كامنت يا تماس هاي تلفني، بعضا از بنده در باره سياست اعم از حرفه سياست يا رويدادهاي سياسي و تاثير آن بر اوضاع منطقه، سوال مي كنند كه در حد وسع بصورت جداگانه پاسخگو هستم اما وجه مشترك همه اين پرسش ها اين است كه آيا به سياست بپردازند يا از آن دوري كنند؟ يا اينكه اصلا سياست چيزي خوبي هست يا خير ؟ و از اين قبيل پرسش ها…

به اين پرسش ها، شايد از زواياي مختلفي بشود نگاه كرد و پاسخ داد اما من سعي مي كنم قدري از تجارب و برداشت هاي خودم را با شما در ميان بگذارم كه شايد نكته آموزنده و فراتر از اين پرسش و پاسخ در آن باشد و در جهت گيري آينده يك جوان علاقمند به سياست نيز موثر تر باشد. اين پرسشها و پاسخ ها را مرور مي كنيم:

1- آيا «سياست» چيز بد و مضري است؟

خير! سياست هم يك  نوع علم و دانش است مثل رياضي، پزشكي، مهندسي، حقوق و غيره… كه داراي مفاهيم تخصصي و نظريه ها و مباني تاريخي است. اِشكال كار اين است كه در كشور ما سياست تبديل به يك كالاي عام شده و هر كسي در هر حدي از دانش و آگاهي در باره همه ابعاد سياست نظر مي دهد و حتي گاه سعي مي كند مانع بيان نظرات ديگران نيز بشود. برداشت من اين است كه در كشور ايران كه هر تصميم سياسي مي تواند روي قيمت شام و ناهار ما تاثير داشته باشد، هيچ آدمي نمي تواند نسبت به سياست بي تفاوت بماند و نبايد هم بي تفاوت باشد.

2- آيا «سياست» پديده «مقدسي» است؟

خير سياست امر قدسي  و ازلي و ابدي نيست. لزوما مبتني بر حقيقت هم نيست و بيشتر از تاكتيك و مصلحت پيروي مي كند. پس بنابراين، همه دانسته هاي امروز ما ممكن است با مطالعه بيشتر و دست يابي به منابع و مستندات جديد تر تغيير كند. پس بنابراين، حرف سياسي يك فرد در هر مقامي را وحي مُنزل تعبير نكنيد! به گمان من سياست ارزش آن را ندارد كه به خاطر آن به يك دوست و همشهري و يا اعضاي خانواده خود، اهانت كنيم. مواضع سياسي تغيير مي كند اما مباني اخلاقي، تغيير ناپذير است.

3-آيا «صداقت» در سياست معني دارد؟

بله. صداقت با حقيقت دو موضوع متفاوتي است. اگر صداقت از سياست رخت ببندند، سياست مترادف مي شود با فرصت طلبي و شارلاتان بازي و طرفداري هميشگي از جريان پيروز. اما اينكه كسي در همين جامعه ما از طريق سياست ورزي صادقانه بخواهد به جايي برسد، من ترديد دارم. سخني منسوب به دكتر مصدق است كه مي گويد: « جهان سوم جايي است كه اگر بخواهي براي كشورت كاري كني، خودت و خانواده ات را بيچاره كرده اي و اگر بخواهي براي خودت و خانواده ات كاري كني، بايد مردم و مملكتت را بيچاره كرده اي!».

  4- «چه كنيم كه هم سياست ورز مستقل و آزاده بمانيم و هم از نعمات قدرت سياسي برخوردار شويم؟».

جمع اين دو در جامعه ايران ممكن نيست. اما اگر مي خواهيد با هراس كمتري سياست ورزي و نقد قدرت كنيد، بهتر است كه كارمند دولت يا نهاد حاكميتي نباشيد و شغل آزاد و يا منبع درآمد ديگري داشته باشيد. يك سياست ورز صادق بايد آمادگي فدا شدن به خاطر مردم و كشورش را داشته باشد و اغلب قربانيان سياست هم از ميان باورمندان واقعي است. سودآني را فرصت طلبان و بي اعتقادان مي برند. سيستم سياسي ما هم فعلا براي باورمندان سياسي، حسابي باز نكرده است

5- آيا در تربت جام و تايباد و باخرز و صالح آباد، زمينه ايجاد احزاب سياسي وجود دارد؟

در پاسخ بايد بگويم اگر مي خواهيد حزب تاسيس كنيد كه همان حرف هاي رسمي و حكومتي را بگوييد، تاسيس چنين احزابي لزومي ندارد چون همه مقامات و دستگاهها و تريبون ها، همين كار را مي كنند اما اگر مي خواهيد نقد قدرت بكنيد و يا به نمايندگي از جامعه سخن بگوييد، بعيد مي دانم بي هزينه باشد. فكر همه جوانب را بكنيد. چون در آن منطقه حتي دولت هاي اصلاح طلب هم نتوانستند امنيت فعاليت احزاب اصلاح طلب را تامين كنند! پيشنهاد من اين است كه فعلا به كارهاي فكري و مطالعاتي بپردازيد كه هر وقت جامعه به شما نياز داشت، از صلاحيت و آمادگي لازم برخوردار باشيد

6- آيا آمدن و رفتن اين جناح يا آن جناح براي مردم منطقه مفيد است يا مضر؟

اين بستگي به نوع نگاه ما به سياست و حكومت دارد. به نظر من مردم منطقه ما بايد سعي كنند از طريق افراد و نخبگان و مسئولان بومي كه در هر يك از جناح هاي سياسي دارند، از آنها براي بهبود اوضاع اقتصادي و معيشتي منطقه كمك بگيرند. يعني با آمدن جناح اصلاح طلب به تحقير اصولگرايان منطقه مبادرت نكنند و اگر جريان اصول گرا به قدرت رسيد به دنبال انتقام از جريان اصلاح طلب نباشند. براي اين منظور نمونه مردم كرمان، مثال خوبي است كه در هر دو جناح آدم دارند و احترام آنها را هم حفظ مي كند و از آنها در مسير توسعه اقتصادي كمك مي گيرند.  بنابراين، بايد مراقب باشيم كه نماينده مجلس و عضو شوراي شهري كه اكنون در قدرت نيست هم مي تواند براي منطقه ما يك سرمايه انساني ارزشمند باشد

7- «مواضع سياسي» افراد هم پديده هاي مادرزادي و هميشگي نيستند و درست اين است كه در گذر زمان صيقل بخورد و مبتني بر واقعيت هاي جامعه تغيير كند. مقامات سياسي ما هم در همه سطوح، طي 42 سال بعد از انقلاب( به خاطر همان واقعيت هاي جامعه) مواضع سياسي متفاوتي اتخاذ كرده اند. به عنوان مثال در سالهاي نخست پيروزي انقلاب، سخن گفتن در باره اقتصاد را دور از شان مي دانستند و يا از دولتي شدن كل اقتصاد ايران سخن مي گفتند اما گذر زمان ثابت كرد كه اين برداشت درست نيست و امروز شاهديد كه همه در باره اقتصاد و لزوم پيشرفت اقتصادي صحبت مي كنند.

8- وجود «جناح ها و احزاب و گروههاي سياسي» هم بر خلاف آنچه از تريبون هاي سياسي تبليغ مي شود، پديده هاي بد و مضري نيستند. اگر در يك كشور احزاب سالم و مقتدري وجود داشته باشد و حكومت هم حاضر به تقسيم قدرت سياسي با احزاب باشد، شاهد اين همه هرج و مرج در عرصه سياست نخواهيم بود. اما مشكل اينجاست كه برخي مقامات ما شب روز عليه حزب بازي و جناح بازي حرف مي زنند اما خودشان تصميمات اساسي كشور را به نفع يك جناح و جريان و احزاب خاص اتخاذ مي كنند. به نظر من جامعه بدون حزب، هيچ وقت به توسعه سياسي و مدني دست پيدا نمي كند

9- آيا سياست ورزي فقط از طريق پيوستن به احزاب و جناحهاي فعلي ( اصولگرا و اصلاح طلب) ممكن است؟

مسلما خير! هركسي مي تواند براي خودش معرفت و موضع خاص سياسي داشته باشد. سياست ورزي لزوما دفاع همه جانبه از حكومت يا ضديت كامل با آن نيست. ما الان متفكران و روشنفكران زيادي در جامعه داريم كه عضو هيچ عضو و جناحي نيستند اما كار آنها « نقد قدرت» است. به عبارتي مراقب هستند كه حكومت يا جناح هاي سياسي به حقوق قانوني مردم دست اندازي نكنند

10-آيا درس خواندن در رشته علوم سياسي ما را افراد آگاه تر و سياسي تري بار مي آورد؟

علوم سياسي رشته براي جذاب و عميقي است كه تركيبي از رشته هاي تاريخ، جامعه شناسي، روانشناسي و اقتصاد را در خود دارد اما در كشور ما متاسفانه هنوز در جايگاه واقعي خودش قرار نگرفته است. حوزه بسيار محدودي هم براي جذب كار دارد. پيشنهاد من اين است كه اگر به اين رشته علاقمنديد، حتما به شكل منابع در آمدي غير از كارمندي باشيد. اغلب كساني كه در علوم سياسي درس مي خوانند به خاطر نيازهاي معيشتي در مشاغل غير مرتبط مشغولند. يا در رشته هاي ديگري درس بخوانيد و كار داشته باشيد و سياست را به عنوان يك دلمشغولي شخصي دنبال كنيد

منتظر پرسش هاي بعدي شما هستم

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها