پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
غلام حيدرخان اصلاحات
حضور شخصي مثل ابراهيمباي سلامي در قامت استاندار يكي از استانهاي شرقي مي تواند بسيار موثر باشد. البته مطمئن نيستم خود او آماده پذيرش چنين مسئوليتي باشد اما حداقل بد نخواهد بود اگر در انتخاب استانداران اين مناطق، از مشورت و نظرات او استفاده شود.
در نزد مردم شرق خراسان، بویژه مناطق سنی نشین، به تنهایی یک جبهه است. جبهه نواندیشی، اصلاح طلبی، ایران دوستی؛ پشتوانه است براي نيروهاي سياسي تحول خواه و خاکریزی است مقابل تندروی های مذهبی اعم از غالیان شیعه و تکفیری های سنی
غلام حیدر ابراهیمبای سلامی از خاندان اصیل و کشاورز خواف خراسان رضوی است که با تلاش و کوشش شخصی به مدارج علمی و دانشگاهی رسید و دو دوره هم نماینده مجلس شد. از معدود نخبگان شیعه مذهب است که مورد وثوق جامعه اهل سنت شرق کشور قرار دارد و در واقع بدون حمایت سنی مذهبان خواف نمی توانست از این شهر به مجلس راه یابد.
ابراهیمبای حتی قبل از اینکه دوم خردادی ایجاد شود و جنبش اصلاحاتی شکل بگیرد، اصلاح طلب بود. در مجلس پنجم از آندسته نيروها و نمایندگانی بود که از کاندیداتوری آقای خاتمی حمایت کرد، آنهم در زمانی که خاتمی اصلا بختی برای پیروزی نداشت و حتی حمایت از او بخصوص در شهرهای مرزی و دورافتاده کشور، عاري از گرفتاري هم نبود!
غلامحیدر خان ما، بر خلاف ذهن شفاف و روشنش، زبان چرب و نرمی ندارد، اهل لابی و بندبازي و كرنش و تملق و باج دهي هم نیست. در دولت روحانی خیلی قدر او را ندانستند؛ در عوض تندروها و افراطی ها، كاملاحواسشان به او بود، به همین دلیل، در دولت سیزدهم، از دانشگاه تهران اخراج و خانه نشینش کردند!
در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری، او مسئوليت کمیته گردشگری ستاد دکتر پزشکیان را بر عهده داشت و به دلیل سابقه کار و تخصص اش در این امر، تا روزهای آخر کار شورای راهبری، شایع بود که یکی از گزینه های مطرح برای وزارت گردشگری است؛ هر چند در نهایت برای این منظور معرفی نشد و مثل بقیه روسا و فعالان ستادهای انتخابات آقاي پزشكيان، سهمشان از كابينه، همین احساس آرامش و خرسندی حاکم بر جامعه شد که البته سهم کمی هم نیست.
ابراهيم باي، خوشبختانه اخیرا با رای دیوان عدالت اداری ظاهرا به دانشگاه برگشته و قطعا به کار مورد علاقه اش یعنی تدریس و تحقیق خواهد پرداخت. مي دانم كه به خاطر خلقيات خاص اش، نخود هر آشی و يا كانديداي خود خوانده هر پست و منصبي نمی شود. رهبران احزاب و گروههاي اصلاح طلب هم شوربختانه به آن درجه از تكامل كه هواي شريف زاده ها و خلوت گزيده ها را داشته باشند، نرسيده اند! البته فعلا دستشان هم زياد به جايي بند نيست، هر چند در كل كشور هم دوره اينكه دنبال اين تيپ آدم ها بروند و از آنها تقاضاي پذيرش مسئوليت بكنند، به پايان رسيده است. الحمدالله صف شيفتگان خدمت طولاني است!
با همه اينها، من اگر به جاي تصميم سازان و تصميم گيران دولت وفاق ملي بودم، براي تحقق همين شعار هم كه شده، دامنه اين قبيل افراد را رها نمي كردم. او از سياستمدارن باهويت كشور و از آشنايان به مختصات فرهنگي و جغرافياي تاريخي شرق كشور و حتي چالش هاي مرزي و امنيتي همسايه شرقي ( افغانستان) است.
حد او فراتر از اين حرفهاست اما براي شرايط فعلي كشور ما كه جامعه اهل سنت به صورت مشروط در انتخابات شركت كرده اند و جداي از اين، اگر براي توسعه اقتصادي و رفاهي شهرهاي مرزي كشور چاره اي عاجل انديشيده نشود، با بحران هاي قابل انتظار، مواجه خواهد شد، حضور شخصي مثل ابراهيمباي سلامي در قامت استاندار يكي از استانهاي شرقي مي تواند بسيار موثر باشد. البته مطمئن نيستم خود او آماده پذيرش چنين مسئوليتي باشد اما حداقل بد نخواهد بود اگر در انتخاب استانداران اين مناطق، از مشورت و نظرات او استفاده شود.
گذشته همه اينها و ضمن اعتقاد و احترام به ايجاد وفاق ملي در كشور، نبايد فراموش كنيم كه پيكره دولت چهاردهم بر استخوان اصلاح طالبان باورمندان و باثبات استوار است و در روزهاي دشوار، ريگ كف رودخانه سياست، همين ها خواهد بود.