پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
فلزکاری در دورۀ سلوکی، اشکانی و ساسانی
هنر فلزکاری یکی از قدیمی ترین و زیباترین هنرهای ایرانیان است که از زمان های بسیار قدیم در این کشور وجود داشته و ذهن هنرمندان و صنعتگران زیادی را به خود مشغول ساخته است. در این مطلب در مورد هنر فلزکاری در دوره های سلوکی، اشکانی و ساسانی صحبت می کنیم
فلزکاری در دوره سلوکی و اشکانی
در زمان جانشینان اسکندر (سلوکیان) شهرهای جدیدی مانند مرو و نسا ایجاد شد که در آنها کارگاهها و مراکز صنعتی و هنری استقرار یافت.
عوامل هنری و فرهنگی یونانی بسیاری با هنر ایرانی درآمیخت و هنری ایرانی- یونانی را به وجود آورد. تأثیرات هنر هلنی در تمامی رشتهها اعم از معماری، سفالگری، فلزکاری و … کاملا محسوس است. آثاری که از کاوشهای مرو و نسا به سرپرستی ماسون و ماروچنکو به دست آمد ویژگیهای هنری این دوران را نشان میدهند. در این کاوشها باستانشناسان بقایای محله صنعتگران و فلزکاران را نیز به دست آوردهاند.
با از هم پاشیده شدن سلوکیان و قدرت یافتن پارتها، حکومت اشکانیان تشکیل شد (۲۵۰ ق.م – ۲۲۴ م.). در این دوران هنر فلزکاری با تغییراتی نه چندان زیاد ادامه یافت. با وجود اینکه در دورهی سلوکی هنر هلنی یونان آشکارا در ایران نفوذ کرد و تاثیرات چندی بر آن گذاشت، با بررسی آثار فلزی باقیمانده از دوره اشکانی میتوان به این نتیجه رسید که هنر فلزکاری این دوره بیشتر به هنر دوره هخامنشی نزدیک است تا به هنر یونانی. شکل ظروف به همان شکلی است که در دوره هخامنشی متداول بوده است (کاسهها، ريتونها و …) و فقط تغییراتی جزئی در نقش و شکل آنها دیده میشود. مثلا نقوشی به شکل قلب، جایگزین نقشهای تخم مرغی شکل هخامنشی شده است، و گلبرگ گلهای لوتوس باریکتر و نوک تیزتر شدهاند.
ساختن زیورهایی مزین به سنگهای قیمتی در دوره اشکانی نیز مانند دوره هخامنشی ادامه پیدا کرد. همچنین پیکره سازی در دوره اشکانی از جایگاه ویژهای برخوردار است و آثار باقیمانده نشان میدهد که این مجسمهها از فلزات گوناگونی مانند مفرغ، طلا، نقره و … با روش قالب ریزی ساخته شدهاند.
فلزکاری در دورهی ساسانی
اردشیر بابکان حکومت ساسانیان را در سال ۲۲۴ میلادی تأسیس کرد که تا سلطهی کامل مسلمانان در ایران ادامه داشت.
شواهد باستانشناسی موجود، سکهها و کتیبههای به دست آمده، حاکی از آن است که سرزمینهای وسیعی زیر تسلط پادشاهان ساسانی بودهاند. در این دوره تولید انبوه اشیاء فلزی در کنار دیگر هنرها باعث گسترش امر تجارت و در نتیجه موجب پیشرفت اقتصادی شد. با روابط بازرگانی و جنگهای مداوم ایرانیان و رومیان عوامل هنری روم در ایران نفوذ کرد و این تأثیرات در بعضی از اشیاء دوره ساسانی به وضوح مشاهده میشود، به عنوان نمونه میتوان از تصاویر زنان رقصنده نام برد که مکرراً روی ظروف نقرهای ساسانی نقش شده است. همچنین تنگی با نقش مرد نیرومندی (احتمالا هرکول) که در حال نبرد با یک قوچ است نیز دیده میشود که نقش این تنگ تأثیر هنر یونانی و رومی را در هنر ساسانی به وضوح نشان میدهد.
هنر ساسانی و به خصوص هنر فلزکاری آن هنری درباری است. احتمالا در کنار کاخهای سلطنتی کارگاههایی برای ساختن این اشیاء گرانبها و تجملاتی وجود داشته است. در این کارگاهها از نقره برای ساختن ظروف مختلف و از طلا برای زراندود کردن آنها استفاده میشد. هنر مردمی نیز تحت تأثیر این هنر درباری بوده است و در مواردی که توانایی استفاده از فلزات طلا و نقره برای ساخت ظروف نبود هنرمندان آلیاژهای کم بها از جمله سفید روی را به کار میگرفتند و با پیروی از همان شیوه تجملاتی، آثار زیبایی میساختند که در جای خود شواهدی در این زمینه ارائه خواهد شد.
مهمترین آثار فلزی که از دوره ساسانی باقی مانده، ظروف نقرهای هستند که شماری از آنان زراندود شدهاند. برخی از این ظروف نقرهای دارای خط نوشته هستند که بیان کنندهی نام صاحب ظرف و مشخصه وزن آن است. این ظروف که تاکنون اطلاع دقیقی از محل ساخت آنها به دست نیامده دارای شکلهای مختلفی هستند که رایجترین آنها عبارتاند از:
۱. بشقابها: این بشقابها دارای دیواره کوتاه هستند و منقوش به تصاویر گوناگونی مانند شکار شاهان، شاه و ملکهی بر تخت نشسته، شاه بر تخت نشسته همراه با ملازمان، حيوانات ترکیبی زمینهی این نقوش با پیچکها، برگهای مو، نقوشی به شکل قلب (این نقش از دورهی اشکانیان متداول شده و چنان که قبلا ذکر شد میتوان آن را تأثیر هنر هنلی دانست) و پرندگان و بوتهی انار و میوه آن و… تزئین شده است.
۲. کاسههای نیمکرهای: با نقوش مختلفی مانند: نوازندگان، رقاصان و… همراه با نقوش زمینهی متداول در این دوره.
۳. تنگها: از نظر شکل بسیار متنوع هستند و اکثر آنها زراندود شدهاند. به طور مثال تنگهایی با بدنه گلابی شکل، دهانهی دارای آبریز منقار مانند، دستهی بلند با تزیین بالای دسته، پایهی بلند حلقوی و یا قیفی شکل. همچنین تنگهایی بدون دسته و پایه که دهانهی آن ساده و بدون آبریز است و بر آنها نقوش متنوعی مانند: حیوانات ترکیبی، زنان رقصنده، سایر نقوش مرسوم در دورهی ساسانی ترسیم شده است.
۴. ظروف کشکولی شکل با نقشهای متنوع.
۵. ريتونها: ظروفی هستند که مانند لیوان برای آشامیدن مایعات از آنها استفاده میشد و به شکل مجسمه حیوان، و یا انتهای آنها به شکل نیمتنه حیوان ساخته میشد. ساختن این گونه ظروف از زمانهای پیشین مرسوم بوده است و نمونههای زیبایی از آن به شکل بز کوهی، قوچ و … همراه با نقوش متداول این دوره در دست است.
۶. ظروفی به شکل مجسمهی کامل حيوان.
لازم به توضیح است که به علت جنگهایی که بین خسرو دوم و هراکلیوس (هرقل) امپراطور روم اتفاق افتاد، و سپس با آمدن اعراب به ایران، مقادیر متنابهی از اشیاء سیمین و احتمالا زرین به غارت رفت و یا برای ساختن سکه ذوب شد، به همین علت تعداد اشیاء نقرهای که از دوره ساسانی به دست آمده بسیار محدود است. اکثر ظروف نقرهای این دوره در خارج از مرزهای کنونی ایران کشف شدهاند و آن تعدادی که در ایران به دست آمده به علل مختلف تاریخ و منشأ درستی از آنها در دست نیست.
در دورهی ساسانی از طلا بیشتر برای زراندود کردن ظروف نقرهای و همچنین روکش اشیایی مانند غلاف چوبی شمشیر، دهنهی آهنی اسب، روکش کمربند و غیره استفاده شده است.
با در دست بودن نمونهای از جامهای طلایی ساسانی که با سنگهای قیمتی و رنگین ترصیع شده و به نام جام خسرو اول مشهور است میتوان گفت که ساختن این گونه جامها از فلز طلا نادر بوده است و اگر هم به میزان فراوان تولید میشدهاند به دلیل ذکر شده هم اکنون نمونهای از آنها در دست نیست.
در دورهی ساسانی از آلیاژ مفرغ برای ساختن اشیاء گوناگون استفادهی بسیار شده است. اشیایی مانند، جنگ افزار، مجمسههای کوچک، قطعات پایهی تخت به شکل گیریفن (حیوان ترکیبی با سر پرنده)، احتمالا با تزیینات طلا که اکنون اثری از آن تزیینات باقی نمانده است.
در اواخر دورهی ساسانی کاربرد سفید روی برای ساختن ظروف مورد توجه بیشتری قرار گرفت. دلیل این امر رنگ و شفافیت طلا و نقره مانند سفید روی است که موجب میشد آن طبقاتی که نمیتوانستند از نقره استفاده کنند، ظروف ساخته شده از سفید روی را جایگزین آن کنند.
از انواع آلیاژهای مورد استفاده در اواخر دوره ساسانی که دارای ظاهری نقره مانندند از آلیاژ سرب و روی میتوان نام برد. با این الیاژ در سده ششم -هفتم میلادی ظروفی با همان شکلهای متداول دوره ساسانی ساخته میشد. به کارگیری این دو آلیاژ- سفید روی و سرب و روی – از یک طرف درباری بودن هنر ساسانی را مشخص میکند و اینکه چگونه مورد تقلید و پیروی حکام محلی و دیگر طبقات جامعه قرار گرفته، و از طرف دیگر بیانگر این مطلب است که ضعف دولت مرکزی و کاهش قدرت سیاسی در اواخر دوره ساسانی سبب کاهش توان اقتصادی آنان شده است.
با توجه به توسعه فلزکاری طی این ادوار، و با بررسی نمونههای ارزنده و زیبای به جای مانده از دوره ساسانی که حاکی از پیشرفت تکنیک ساخت و روشهای متنوع تزیینی است، و با مطالعه اشیاء فلزی باقیمانده از دوره اسلامی میتوان گفت که سنت هنر فلزکاری ساسانیان، در دوره اسلامی ادامه یافت. در واقع باید توجه داشت که بنیان هنر فلزکاران دوره اسلامی بر این مبنا قرار گرفته است.