پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی فعالیت ها و خدمات انجمن حامی

عبدالله جون فیلی2

ماجرای حاج شیخ عبدالله فیلبی؛جاسوس انگلیسی که پیش نماز مسجدالحرام بود!

هری سنت جان بریجر فیلبی، یا شیخ عبدالله یک عرب‌شناس، مشاور، کاشف، نویسنده و افسر اطلاعاتی استعماری بود. فيلبي در مدرسه ي وست مينيستر تحصيل کرده و مدارک عالي خود را از کمبريج انگلستان گرفته بود؛ زبان عربي را به خوبي فرا گرفته بود و با علوم اسلامي نيز آشنا بود. وي نزديک هشت سال (1908 تا 1915م) در هند به منافع استعمار انگلستان خدمت کرد و پس از آن، به همراه پرسي کوکس به عراق رفت و مديريت اطلاعات انگلستان را در آن جا بر عهده گرفت

همانطور که در زندگینامه خود می گوید، او «تبدیل به انسانی متعصب» و در سال ۱۹۰۸«اولین سوسیالیست برای پیوستن به خدمات مدنی هند» شد. پس از مطالعه زبانهای شرقی در دانشگاه کمبریج، او در سال ۱۹۰۸ به لاهور در پنجاب فرستاده شد و به زبان های اردو، پنجابی، بلوچی، فارسی و در نهایت عربی تسلط پیدا کرد. او در سال ۱۹۳۰ به اسلام گروید و بعدها مشاور ابن سعود شد و به وی اصرار نمود تا پادشاه کل عربستان سعودی شود. همچنین زمانی که نفت در سال ۱۹۳۸ کشف شد به او برای مذاکره با انگلیس و ایالات متحده کمک نمود؛ وی در ازدواج دوم خود با یک زن سعودی ازدواج کرد.

تنها پسر او از همسر اولش دورا جانستون کیم فلیبی بود که در سراسر جهان به عنوان عامل دوگانه برای اتحاد جماهیر شوروی شناخته شد و در سال ۱۹۶۳ در آن کشور پناهنده شد.

در اواخر سال ۱۹۱۵، پرسی کوکس فیلبی را به عنوان رئیس بخش مالی هیئت دولت بریتانیا در بغداد استخدام کرد، در سال ۱۹۱۶ او به عنوان مامور عالی رتبه دولت برای عایدی مناطق اشغال شده بریتانیا تعیین شد.

در نوامبر ۱۹۱۷ فیلبی به داخل شبه جزیره عربستان در رأس یک ماموریت به سوی ابن سعود فرستاده شد. ابن سعود سردسته وهابیت، جنبشی در اسلام سنی و دشمن سرسخت شریف حسین، رهبر هاشمیان و انقلاب عرب بود. هر دو طرف مدعی «پادشاهی اعراب» بودند. فیلبی مخفیانه شروع به حمایت از ابن سعود کرد با اینکه سیاست انگلیس شریف حسین را پشتیبانی می کرد.

با کشته شدن شکسپير، وي جاي او را کنار عبدالعزيز گرفت. به گفته ي خودش:

(( پس از کشته شدن فرمانده لشکر عبدالعزيز آل سعود … ، کاپيتان شکسپير، به دست لشکر ابن رشيد، نامه اي از رياست اطلاعات انگلستان در لندن به پرسي کوکس ـ زماني که من معاونش در عراق بودم ـ رسيد که از وي خواسته شده بود مرا به جاي کاپيتان شکسپير، نزد عبدالعزيز بفرستد و تمام مسئوليت هاي وي را من عهده دار شوم؛ و در قلع و قمع دشمنان ابن سعود او را ياري دهم …؛ لشکر را بازسازي کنم و نيازهاي تسليحاتي و مالي وي را برآورده نمايم … ؛ در احياي انديشه هاي وهابي تلاش کنم؛ و قبايل و طوايف را براي ياري او تحريک نمايم … ؛ و با استفاده از جاسوسان و مأموران وابسته، دشمنان او را شناسايي نمايم … ))

در سال 1918، (1297ش.) فيلبي فعاليت خود را رسماً در کنار ابن سعود آغاز کرد و در تصرف مناطق باقي مانده ي تحت اشغال ابن رشيد و نيز تسلط ابن سعود بر حرمين شريفين و تشکيل حکومت سعودي، نقشي بسيار اساسي ايفا نمود.

 وي که بعدها در عربستان نمايندگي شرکت خودروساي فورد را بر عهده گرفت، براي رسيدن به هدف هاي خود، در سال 1930 که ديگر جايگاه ابن سعود در شبه جزيره تثبيت شده بود، ادعاي اسلام کرد و به حاج شيخ عبدالله فيلبي معروف شد؛ بدتر آن که حتي در مسجد الحرام، امامت جمعه ي مسلمانان را نيز عهده دار شد! وي از نزديکان درگاه عبدالعزيز بود و در همه ي سفرهاي سياسي و زيارتي امير، همراه او بود.

 عبدالعزيز در اداره ي امور اساسي کشور، با فيلبي مشورت مي کرد و براي آن که احساسات مسلمانان بر ضد او تحريک نشود، فيلبي حضور مستقيم نداشت و همانند جاسوسان، قدرت در سايه بود. وي پس از نشستن آمريکا به جاي انگلستان، تسلط شرکت نفي استاندارد اويل کاليفرنيا را به مدت شصت سال بر مناطق نفتي شرق تثبيت کرد. عبدالعزيز درباره ي او مي گفت:

 “در فتح نجد، فيلبي بسيار به من کمک کرد و در راه ما مجاهدت هاي بسياري انجام داد.”

 خود فيلبي درباره ي روابطش با عبدالعزيز مي گويد:

 “سي و شش سال ـ نيمي از زندگي عبدالعزيز ـ با عبدالعزيز آشنا بودم که اين نصف زندگي وي است؛ و در بيست و سه سال اخير، هميشه با او بودم و ارتباط ما هيچ گاه قطع نشد.”

 

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها