پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

گفتگوی نوروزی مدیرعامل شیما فیلم با مجله کارخانه دار
mina-hormozi
انجام دهنده گفتگو

مینا هرمزی

گفت‌وگو با عبدالرضا نوروزی، مدیرعامل شیما فیلم

مصائب صنایع فرهنگی در ایران؛ تیراژ ۲ میلیونی فیلم خانگی رسیده به ۲۰۰ هزار

کشورهایی که به اهمیت استراتژیک صنایع فرهنگی پی برده و اقدامات مناسبی انجام داده‌اند، امروزه از نظر اقتصادی و همچنین نفوذ فرهنگی، در سطح بین‌المللی، موقعیت برتری دارند. سرمایه گذاران باید با مطالعه و حساب شده وارد این صنعت شوند و در صورت استفاده از تجربیات و بکار گیری بهنگام تکنولوژی، می توانند به موفقیت های سریعی، نظیر اسنپ و دیجی کالا دست یابند

اشاره

اهمیت صنایع فرهنگی در جهان به حدی است که زمانی بخشی از نزاع فکری موافقین و مخالفین نظام سرمایه‌داری را تشکیل می‌داد. تئودور آدرنو و ماکس هورکهایمر از رهبران و نظریه‌پردازان جریان چپ نو، آن را صنعت فرهنگ (Kulturindustrie) نامیدند و باور داشتند که طبقه حاکم در نظام سرمایه‌داری غربی با استفاده از فیلم، کتاب و روزنامه به شکل‌گیری فرهنگ، نگرش و عادت‌ها و بطور کلی به خلق سبک زندگی برای مردم دنیا پرداخته و از این طریق سلطه خود را تحکیم کرده‌اند.

در کشور ما اهمیت تولید ابزارهایی مثل تولید لوح فشرده بطور کلی مورد غفلت قرار گرفته و در زمینه تامین محتوا نیز، به جز کنترل‌های گاه و بیگاه دولتی، از سیاست و قاعده خاصی پیروی نکرده است.

صنایع فرهنگی جدای از نقش آن در حوزه فرهنگ، به لحاظ تکنولوژیک و اقتصادی هم زمینه‌ای مناسب برای سرمایه‌گذاری و ایجاد فرصت‌های شغلی است. به عنوان مثال در دو دهه گذشته، حدود یک میلیارد لوح فشرده در ۲۱ کارخانه مرتبط با این صنعت تولید شده است.

در همین زمینه با عبدالرضا نوروزی، مدیرعامل شرکت شیما فیلم و نائب رئیس کمیسیون فن‌آوری اطلاعات و اقتصاد رسانه اتاق بازرگانی و رئیس اتحادیه صنایع لوح فشرده ایران به گفت‌وگو نشسته‌ایم که بیش از دو دهه است در این زمینه سابقه حضور و کارآفرینی دارد.

درباره موسسه شیما فیلم

خانواده کارآفرین نوروزی، در سال ۱۳۷۳ شرکت شیما فیلم را بنیاد نهادند. این شرکت، یک سال بعد، با تاسیس کارخانه تولید نوارهای ویدئویی در منطقه آزاد کیش فعالیت خود را به عنوان اولین تولیدکننده نوارهای ویدئو و نوارهای کاست در ایران آغاز کرد. پس از گذشت پنج سال از آغاز کار خود، در سال ۱۳۷۹ موفق شد مجتمع کارخانه‌های شیما فیلم را در استان گلستان راه‌اندازی کند. با ورود تکنولوژی لوح‌های فشرده (سی‌دی و دی‌وی‌دی) به ایران، شرکت شیما فیلم با درک ضرورت همگام شدن با موج تغییر به تولید لوح فشرده روی آورد.شرکت شیما فیلم در سال‌های بعد، علاوه بر تولید لوح فشرده، به تولید محتوای CD و DVD هم مبادرت کرد. در اوایل دهه هشتاد با هدف توزیع مناسب و بهنگام خدمات فرهنگی اقدام به راه‌اندازی شبکه پخش مویرگی «بایا» در سراسر کشور کرد و سپس به منظور تامین و توزیع فیلم‌های ایرانی و خارجی «موسسه فرهنگی سینما هفت»، را تاسیس کرد و بسیار درخشید و در نخستین جشنواره فیلم‌های ویدیویی مورد تقدیر قرار گرفت.شیما فیلم به رغم چالش‌های متعددی که دامن همه صنایع فرهنگی را گرفته است، طی بیش از دو دهه گذشته یکی از شرکت های فعال در این حوزه بوده است و علاوه بر نقش عمده‌ای که در تامین نیازهای فرهنگی مردم داشته، با ده‌ها موسسه دیگر در تعامل بوده و صدها شغل ایجاد کرده است. 

صنایع فرهنگی، شکل دهنده هویت ملی است

شروع گفت‌وگوی ما با مدیرعامل شیما فیلم به اهمیت صنایع فرهنگی در جهان به ویژه دنیای تجهیز شده با فناوری اطلاعات اختصاص یافت. هدف ما این بود که بدانیم افراد فعال در این حوزه علاوه بر رعایت جنبه‌های الزام‌آور بیزینسی و یا تجاری، به چه میزان با عمق و کنه تاثیر چنین فعالیت‌هایی بر شکل‌گیری نگرش‌های عمومی در ارتباط هستند، بنابراین در شروع بحث درباره اهمیت سیاسی و ایدئولوژیک صنایع فرهنگی سوال کردیم:

جناب مهندس نوروزی! جنابعالی جدای از اشتغال در صنایع فرهنگی، شخصا چه تصوری از اهمیت و عظمت این صنعت دارید؟

ابتدا باید یادآوری کنم که از حیث رده‌بندی اقتصادی صنایع، این صنعت هم ‌اکنون در ردیف ۵ صنعت اول دنیا قرار دارد. اما به لحاظ میزان تاثیرگذاری، صنایع فرهنگی که به نوعی صنایع رسانه‌ای است، در حقیقت یکی از قدرت‌های اول دنیا محسوب می‌شود. مهم‌تر از جنبه‌های اقتصادی صنایع فرهنگی، باید به جنبه‌های سیاسی و اجتماعی آن توجه شود که یکی از ابزارهای شکل‌گیری هویت ملّی است.

 هالیوود در آمریکا و سپس کشورهای اروپا و آسیای دور با شناخت دقیق و کامل جنبه‌ها و قابلیت‌های این صنعت، توانسته‌ است آن را فراگیر و به سمت جهانی شدن سوق دهد. در واقع کشورهایی که به اهمیت استراتژیک صنایع فرهنگی پی برده و اقدامات مناسبی انجام داده‌اند، امروزه از نظر اقتصادی و همچنین نفوذ فرهنگی، در سطح بین‌المللی، موقعیت برتری دارند و برعکس کشورهایی که به دلایل مختلف، اعم از محدودیت‌های سیاسی و ایدئولوژیک از صنایع فرهنگی خود حمایت نکرده‌اند، امروز به هجوم محصولات و محتواهای فرهنگی بیگانه گرفتار شده‌اند. باید قبول کرد که امروزه صنایع فرهنگی جزئی از زندگی روزمرۀ انسان‌ها شده‌ است.

آیا مقام‌های تصمیم‌گیر در این  زمینه، به همین میزان که شما اشاره کردید به اهمیت آن وقوف پیدا کرده‌اند؟

خیر! در کشور ما متاسفانه غفلت‌هایی نسبت به اهمیت و نقش صنایع فرهنگی وجود داشته و فکر می‌کنم در آینده هم وجود خواهد داشت. شاید یکی از واقعیت‌هایی که امروزه ما تحت عنوان تهاجم فرهنگی با آن مواجهیم، در نتیجه توجه شایسته کشورهای غربی به این صنعت و غفلت ما از آن بوده است. دولتمردان ما باید بدانند که ما یک جزیره نیستیم. نسل جدیدی از محصولات فرهنگی در کشورهای صنعتی در حال تولید است که مسلما مصرف‌کنندگانی در درون کشور ما هم خواهد یافت و ما باید به این مسئله که مصداق تهاجم فرهنگی است آگاه باشیم و با برنامه‌ریزی مناسب مانع اثرات مخرب آن باشیم.

دولتمردان باید به این موضوع مهم توجه کنند که صنعت فرهنگی اکنون به یک مکتب تبدیل شده، در حقیقت یک ایدئولوژی با این سیستم جلو آمده و جای تاسف دارد که ما هنوز نتوانسته‌‌ایم با این ایدئولوژی هم‌سو پیش برویم. بخش فرهنگ و هنر ما تحت تاثیر سیاست‌های داخلی ما است. یعنی با هر جناحی، مسائل فرهنگی هم متاثر از آن جناح می‌شود که این غلط است.

پیش‌خوان فیلم در کنار صندوق سوپر مارکت‌ها، کار ماست

ضعف‌های دولت و دستگاه‌های رسمی در تامین نیازهای فرهنگی جامعه قابل کتمان نیست، اما شیما فیلم مشخصا با چه انگیزه و اهدافی شکل گرفت؟

ما با توجه به درگیری مستقیمی که با این پدیده داشتیم دورنمای نیازهای فرهنگی جامعه را پیش‌بینی کرده و برای حرکت هدفمند و حساب شده، یک چشم‌انداز برای شرکت ترسیم کرده‌ایم. شیما فیلم از اوایل دهه ۱۳۸۰ با توجه به درکی که از ذائقه فرهنگی جامعه و در کنار آن خطر تهاجم فرهنگی و لزوم مقابله با آن را داشت دو موسسه یکی پخش مویرگی «بایا» برای توزیع سراسری و  سپس « موسسه فرهنگی سینما هفت»، را برای تامین و توزیع فیلم‌های ایرانی و خارجی راه‌اندازی کرد که در هر دو، عملکرد موفقی داشته است.

 ما برای اینکه اشتباه‌های گذشته را تکرار نکنیم، ایجاد بخش‌های جدید در شرکت و یا انجام طرح‌های تازه را با مطالعه و بررسی دقیق شروع کردیم. مثلا برای راه‌اندازی همان موسسه فرهنگی سینما هفت حدود دو سال مطالعه کردیم و متوجه شدیم که تمام حلقه‌های قبل و بعد از ما دچار مشکلات جدی هستند. از خرید فیلم، رایت و دوبله که عمدتا خارجی بود، گرفته تا حلقه بعد از ما یعنی شبکه توزیع، اطلاع‌رسانی و تبلیغات، که در اینجا نه وزارت ارشاد کاری کرده بود نه آنهایی که صاحب موسسه‌های فرهنگی بودند.

نتیجه این بررسی ها چه بازتابی بر فعالیت‌های شما داشت؟

هدف البته صرفا رشد شرکت خود ما نبود و رشد و هم‌گرایی صنفی را هم در نظر داشتیم. نتایج تحقیق‌ها، ما را از چالش‌های پیش‌ روی این حرفه آگاه کرد. با همه دوستان جلسه گذاشتیم که چرا ریسک نمی‌کنید؟ چرا کیفیت کار را افزایش نمی‌دهید؟ حتی پیشنهاد دادیم که ما هم در این ریسک بخاطر بازار خود، با شما همراه می‌شویم. اما زیر بار نرفتند.

 در نهایت نتیجه این شد که به مرور زمان مردم اعتبار و اطمینان خود را به این بخش از دست دادند. البته ما ناامید نشدیم و کار را رها نکردیم. اهداف تجاری‌سازی خود را فعال و دنبال کردیم و از سال ۸۴ اغلب مجوزهای فرهنگی در زمینه ساخت موسیقی، نرم افزار، دوبله، استودیو صدابرداری موسیقی و سینما هفت را اخذ کردیم، به این دلیل که خلاء‌ها را پر کنیم. در این میان برای اولین بار یک شبکه پخش راه‌اندازی کردیم که سراسر ایران از توزیع داغ برخوردار باشد. یعنی همه استان‌ها یک زمان دسترسی به فیلم‌ها داشته باشند.

پیش‌خوان کنار صندوق سوپرمارکت‌ها و برنامه‌های دیگر کار ما بود. کارها به خوبی پیش رفت و به مسئولیت خود برای تغییر ذائقه مردم به سمت فیلم‌ها و موسیقی‌هایی با فرهنگ خودی نزدیک می‌شدیم و تحول عظیمی در صنعت رخ داد و تعداد کارخانه‌ها افزایش پیدا کرد و اتحادیه‌ای برای این صنف به وجود آمد. به گونه‌ای که تعداد واحدهای صنعتی تولیدکننده نوار و سی‌دی از ۳ کارخانه به ۲۵ کارخانه رسید که در آن زمان با این تعداد کارخانه نیز هنوز بازار خالی مانده بود و بازار با گستردگی زیادی روبه‌رو شده بود و سینما هفت با افزایش چشمگیری مواجه شد. طوری که استقبال از سینما کاهش یافت و سینمای خانگی رشد کرد اما دولت نهم و دهم جلوی رشد ما را گرفت!

استدلال دولت نهم ودهم از محدودسازی رشد سینمای خانگی چه بود؟

مبنای کار دولت نهم و دهم جمع‌و‌جور کردن فرهنگ بود و به بهانه جلوگیری از نابودی سینما، جلوی فعالیت سینمای خانگی را گرفت.  برخورد هم ابتدا با بزرگان این کار صورت گرفت. در آن دوره ما نزدیک به ۳۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری در فیلم خانگی داشتیم که بنا بر سیاست‌های غلط به هیچ فیلمی مجوز داده نشد. در عوض، تیم جدید وزرات ارشاد برخی رقبا را حمایت کرد که کارهایی با کیفیت بسیار پایین ارائه دادند و آن اعتباری که ما از طرف مردم گرفته بودیم که هر چه به بازار می‌آمد، خریداری می‌کردند، کلا برچیده شد.

در این زمان ما جلسه‌های زیادی برگزار کردیم، که به خاطر ما نه، به خاطر کشور، اعتبار این حرفه را خدشه‌دار نکنید! می‌گفتند شما نمی‌خواهید مردم فیلم‌ها را ارزان‌تر خریداری کنند. این دیدگاه‌ها به فضای امروز رسید که اعتماد مردم از بین رفت و چون سند جامعی برای استفاده درست از رسانه وجود ندارد، شبکه‌های ماهواره‌ای با وجود اینکه محتوای خوبی هم ندارند جای خود را در بین خانواده‌ها پیدا کردند. بد نیست بدانید که در پایان دولت هشتم تیراژ فیلم‌های خانگی به ۲ میلیون رسیده بود اما روند افول ادامه پیدا کرد و الان حتی بهترین فیلم‌ها که رکورد هم زده به۱۰۰ هزار و یا نهایتا ۲۰۰ هزار رسیده است. در حال حاضر که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی فراگیر شده، وضعیت از این هم بدتر خواهد شد. البته هنوز هم به نظر می‌رسد برای این موضوع راهی به نفع صنعت فرهنگی ما پیدا نشده است. از طرف دیگر موضوع مهم دیگری به نام کپی رایت به میان می‌آید که با افزایش قیمت محصولات فرهنگی توجیه هم پیدا کرده، اما باید با برنامه‌ریزی بلند مدت، فرهنگ‌سازی مناسب ایجاد کرد تا مشکلات این صنف حل شود.

قاعده ای بر ساخت فیلم‌ها و تیزرهای صنعتی حاکم نیست!

جنابعالی در اتحادیه موسسه‌های ویدیو رسانه و اتاق بازرگانی هم عضویت دارید. هدف از شکل‌گیری اتحادیه چه بود؟ و آیا از ناحیه این تشکل‌ها اقدامی برای حفاظت از صنایع فرهنگی انجام داده اید؟

ما با راه‌اندازی اتحادیه زیر نظر اتاق بازرگانی تلاش کردیم تا ضمن حفظ انسجام فعالان سینمای کشور، هم‌گرایی صنفی را بین آنان افزایش دهیم. از ناحیه این تشکل‌‌ها هم اقدامات قابل توجهی صورت گرفت. مثلا در همان دولت نهم و دهم که تحریم‌ها شروع شد، مشکل‌های عدیده‌ای برای صنایع «هایتک»((High-Tech که صنعت پر هزینه‌ای است، ایجاد شد. دولت هم این صنعت را از دریافت ارز دولتی خارج کرد. بنده به عنوان رئیس اتحادیه، از طریق وزارت ارشاد، سازمان توسعه تجارت و معاونت ریاست جمهوری رایزنی کردم که در نهایت نتیجه مثبت داد. در آن جلسه‌ها، به آنها گوش زد کردم که صنعت فرهنگی، یک صنعت بسیار مهم است. زیرا همیشه دغدغه نظام حتی رهبر معظم انقلاب این است که باید جلوی تهاجم فرهنگی گرفته شود. به واقع این یک حقیقت است و اصلا شعار نیست.

تاکید کردم که در این میان برای این امر مهم ما به تازگی یک بازار در ایران رایج کردیم که مردم فیلم‌های خود و فیلم‌های خارجی را به گونه‌ای که با فرهنگ ما هم‌خوانی دارد، ببینند. با زحمت بسیار برای مردم اعتماد ایجاد کرده‌ایم که اگر این ارز به ما تعلق نگیرد و قیمت کالاهای فرهنگی گران‌تر شود، قطعا رکود در این صنعت ایجاد می‌شود و مجددا کارهای زیرزمینی فرهنگی که مناسب فرهنگ و ذائقه ایرانی نیست، آغاز خواهد شد. این دفاعیه باعث شد تا ردیف بودجه‌ای تغییر پیدا کند و صنعت فرهنگی شامل ارز دولتی شود.

با همه تلاش‌هایی که انجام شده، ولی هنوز در کشور ما، میان صنعت و فرهنگ شکاف عمیقی وجود دارد. یعنی فیلم و سینما و صنایع فرهنگی در خدمت توسعه اقتصادی و صنعتی قرار ندارد! قبول دارید؟

بله قبول دارم. هنوز در کشور هیچ نظامی برای ساخت موسیقی، تیزر و فیلم صنعتی و البته غیرصنعتی وجود ندارد. درست است که باید خود این صنعت، خلاقیت را ایجاد کند اما در دنیا، همه این مسیرها مدیریت می‌شود. در حقیقت تا سندهای جامعی در سطح تولید سینما، موسیقی و نرم‌افزار در حوزه فرهنگ و ارشاد و بعد در وزارت ارتباطات وجود نداشته باشد، کارها به صورت درست هدایت نخواهد شد. این خلایی هم که اشاره کردید به ضعف صنایع فرهنگی مربوط نمی‌شود بلکه ناشی از ضعف در حوزه سیاست‌گذاری و مدیریت و استفاده ابزاری از صنایع فرهنگی است. در ایران رسانه‌ها از فیلم گرفته تا کتاب و روزنامه به عنوان ابزاری در خدمت سیاسیون قرار گرفته و با نظر آنها بالا و پایین می‌شود. مثلا سینمای ایران این قابلیت را دارد که اسکار بگیرد، اما نمی‌شود، چرا؟ زیرا وقتی دولتمردان ما در وزارت فرهنگ و ارشاد دوست دارند که همه کارها باید طبق یک الگو پیش برود در واقع خلاقیت فکری نویسنده و کارگردان از سطح و استاندارد بین‌الملل خارج می‌شود. به عنوان مثال وقتی اصغر فرهادی با یک کارگردان و نویسنده فرانسوی فیلمی می‌سازد که از الگوی داخل، خارج می‌شود، بازار دنیا آن را خریداری می‌کند. بنابراین ما تا زمانی که فقط با نگاه بازار داخلی با الگوهای سیاست روز داخلی توجه کنیم این صنعت به این منوال خواهد ماند. اگر ما به دنبال صدور فرهنگ اسلامی خودمان به دیگر نقاط دنیا و یا حداقل در میان مسلمانان هستیم، باید محصول‌های فرهنگی را جدی بگیریم.

فرصت‌ها و تهدیدهای کارآفرینی در صنایع فرهنگی

مدیرعامل شیما فیلم در بخش پایانی گفت‌وگو، برای سرمایه‌گذران و کارآفرینان مایل به حضور در عرصه صنایع فرهنگی توصیه‌هایی هم ارائه کرد:

  1. این صنعت به دو بخش تقسیم می‌شود. یکی بخش صنایع تولیدی مثل CD یا DVD و بخش دیگر تولید محتوا است. کسانی باید در بخش تولید محتوا بیایند که فرهنگ، هنر و در کنارش اقتصاد را بشناسند. مواردی وجود داشته که به سرمایه‌گذاران آدرس‌های اشتباه داده شده و از سرمایه‌گذاری در این صنعت متضرر شده‌اند و این ضرر باعث می‌شود که سرمایه‌گذاران بعدی در این صنعت سرمایه‌گذاری نکنند.
  2. در این صنعت باید از تجربیات افراد درگیر استفاده شود که در اتاق بازرگانی برای این منظور مسیر خوبی شکل گرفته است. اگر افراد بدون شناخت بخواهند وارد این صنعت شوند ۱۰۰درصد متضرر خواهند شد، زیرا شناخت بسیار ویژه‌‌ای را می‌طلبد.
  3. با همه اینها، در این حوزه، زمینه لازم برای رشد استارتاپ‌ها فراهم است. اگر سرمایه‌گذران بتوانند در این صنعت به صورت بهنگام از تکنولوژی استفاده کنند، امکان رشد سریع و «برند» شدن را دارند که از نمونه‌های موفق آن می‌توان به دیجی کالا و اسنپ اشاره کرد.

https://www.karkhanedar.com/writers/%d9%85%db%8c%d9%86%d8%a7-%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%b2%db%8c/

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها