پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
موقعیت و امکانات زنان شاغل در کارخانجات بزرگ ایران طی دهه۱۳۵۰
زنان کارگر، از همان لحظهی ورود به کارخانه، فرزندان خودشان را، تحویل شیرخوارگاه میدادند. اگر احتمالاً، زنان کارگری بودند، که به هر علتی نمیتوانستند به کودکان خود شیر کافی بدهند، شیرخوارگاه در سطح شهر، از خانمهایی دعوت بهشیردهی بهاین کودکان میکرد
در همان موقعی که داشتم از بار هتل کوروش اصفهان عکاسی میکردم، روی موضوعات دیگری هم کار میکردم. از آن جمله بودند، کارخانجات ریسندگی و بافندگی اصفهان. که در آن سالها، مرکز پارچهبافی ایران بود.
کارگران این کارخانهها، شامل بسیار زیادی کارگر زن بودند و قوانین کارگری خاصی بر روی فعالیت آنان حکمفرما بود. از آن جمله، که در تمام این کارخانجات، وجود شیرخوارگاه، اجباری بود. و زنان کارگر، از همان لحظهی ورود به کارخانه، فرزندان خودشان را، تحویل شیرخوارگاه میدادند. اگر احتمالاً، زنان کارگری بودند، که به هر علتی نمیتوانستند به کودکان خود شیر کافی بدهند، شیرخوارگاه در سطح شهر، از خانمهایی دعوت بهشیردهی بهاین کودکان میکرد. زیرا که در آن سالها، شیرخشک، نمیدانم در سطح جهان تولید میشد یا نه (زیرا که بیست و نه ساله بودم و از این امر بیاطلاع)؟. ولی، از آن چه که اطلاع دارم، پوشکی در کار نبود و از پارچه استفاده میشد. شیرخوارگاه نیز، بعد از مصرف، پارچهها را میشست و در جوار کارخانه؛ آنها را آویزان میکرد. امر ضد عفونی را نیز، خورشید مجاناً انجام می داد.
نکتهی دیگری را که باید اضافه کنم، این است که در بعضی عکسها قرصهای نان تافتون در کنار کارگران دیده میشود. جریان از این قرار بود که، تمام کارخانهها، هروز میبایستی بههر کارگر، تعدادی قرصنان، که بستگی داشت به تعداد اهالی خانواده، مجاناً میداد. و در تابستانها نیز، اضافه بر نان، یخ هم، داده میشد. در نتیجه در کارخانهها، یک نانوایی و یک کارخانهی یخ سازی وجود داشت! که این جریان را، من در شهر دیگری ندیدم.
نویسنده: کامران عدل