پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
هاشمي رفسنجاني در صنعت ضد انقلاب بود!
هاشمی بیشتر مثل «شاه ضد انقلاب» فکر میکرد تا همکاران «انقلابی» خود!
هاشمی معتقد شده بود که بدون رشد اقتصادی انقلاب اسلامی دوام نمیآورد. بنابراین، از همان اوایل انقلاب از «انقلاب سیاسی» یعنی پرداختن به موضوعاتی نظیر «توسعه سیاسی» و «عدالت» و «استقلال»، بسوی «سازندگی» اقتصادی رفت.
دکتر هوشنگ امیراحمدی استاد دانشگاه راتگرز آمریکا در گفتوگو با مجله کارخانه دار به تحلیل بخشی از ذهنیت و نوع نگاه رهبران جمهوری اسلامی به توسعه صنعت پرداخته و میگوید:
در بین رهبران سیاسی اول انقلاب، آقای هاشمی بیشتر از دیگران «اقتصادی» میاندیشید و به استفاده از اهرم دولت برای پیشبرد اقتصاد معتقد بود. ایشان در بعد از انقلاب، به «برنامهریزی» دولتی زمان شاه برگشت و برنامههای ۵ ساله اول و دوم (بخشی از دوم) را با جدیت اجرا کرد.
آقای هاشمی بیشتر مثل «شاه ضد انقلاب» فکر میکرد تا همکاران «انقلابی» خود! این نوع ذهنیت دو دلیل داشت: اول اینکه، ایشان از یک خانواده مرفه پستهکار و بازرگان میآمد. دوم، ایشان کمتر ایدئولوگ و بیشتر عملگرا بود و به «اسلام سیاسی» بیشتر به عنوان یک ابزار میاندیشید تا یک ایدئولوژی دولت مذهبی.
آقای هاشمی معتقد شده بود که بدون رشد اقتصادی انقلاب اسلامی دوام نمیآورد. بنابراین، از همان اوایل انقلاب از «انقلاب سیاسی» یعنی پرداختن به موضوعاتی نظیر «توسعه سیاسی» و «عدالت» و «استقلال»، بسوی «سازندگی» اقتصادی رفت.
ایشان از انقلاب، که معمولا روی دولت سوار میشود، بسوی تجدید حیات بخش خصوصی رفت، و یا از خودکفائی به ادغام در بازار جهانی، رسید. توجه به اقتصاد و بخش خصوصی ایشان را از دیگران متمایز میکرد و به او کمک مینمود که یارگیریهای جدید درون طبقات متوسط و بالا بکند. در واقع همین تحول، آقای هاشمی را آن «برندی» ساخت که به تداوم سیاسیاش کمک کرد.
در همین باره
Sorry, we couldn't find any posts. Please try a different search.