پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

شرکت معدنی و صنعتی چادرملو

ظرفیت ها و توانمندی های شرکت بین المللی توسعه صنایع و معادن غدیر

توانمندی‌ها و محصولات شرکت فولاد خوزستان

معرفی ظرفیت ها و محصولات شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان

معرفی توانایی ها ، ظرفیت ها و محصولات مجتمع فولاد صنعت بناب

معرفی ظرفیت ها و توانمندی های سازمان نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران

پرفسور کردوانی
انجام دهنده گفتگو

کارخانه دار

پرویز کردوانی درگذشت/ بازخوانی گفتگوی او با نشریه کارخانه دار

كم آبي در ايران مسئله‌اي بسيار بسيار جدي است. به جز دو تا سه استان كشور، بسياري از استان‌ها در مرحله تنش آبي به سر مي‌برند و تعدادي از آنها به مرز بحران آبي رسيده‌اند و نگراني از مهاجرت‌هاي اجباري و به هم خوردن اكوسيستم طبيعي و در نتيجه بروز تنش‌هاي اجتماعي و سياسي بيخ گوش همه ايرانيان قرار دارد. درباره علت كم آبي در ايران ديدگاه‌هاي مختلفي وجود دارد؛ برخي آن را ناشي از دگرديسي و بارش كم در اقليم كل خاورميانه مي‌دانند، عده‌اي آن را به الگوي نامناسب كشاورزي و به ويژه حفر صدها چاه عميق و نيمه‌عميق نسبت مي‌دهند و طرفداران محيط زيست آن را به جانمايي نامناسب صنايع و ايجاد صنايع «آب‌بر» مثل فولاد و پتروشيمي در مناطق خشك كشور مرتبط مي‌دانند

گلاره کلانتری:

 

 اگر چه جنجال عليه صنايع آب‌بر كشور، قدري با سانتيمانتاليزم حاكم در ميان گروه‌هاي زيست‌محيطي كشور، آغشته است، ولي به فرض كه بپذيريم يكي از دلايل كم آبي وجود همين صنايع است، در اين صورت، الان در اين خصوص اساسا چه كاري مي‌توانيم بكنيم؟ در اين زمينه، با آقاي پورفسور پرویز کردوانی استاد دانشگاه و اقلیم‌شناس شهیر گفت‌وگو كرده‌ايم كه در خلال بحث، بپرسيم ساير كشورهاي پيشرفته، رابطه ميان حفظ منابع آبي و توسعه صنعتي را چگونه حل و فصل كرده‌اند؟

جناب دكتر! درباره كمبود آب، اين روزها بحث‌هاي زيادي در جريان است، بيان علمي جنابعالي در اين خصوص چيست و اگر مشكل جدي است، علت اصلي را در چه مي‌دانيد؟

مشكل خیلی جدی است. وضع آب خیلی بد است؛ منتهی اینکه چه زمان منابع آبي به نقطه صفر مي‌رسد، بستگی به نحوه استفاده شهروندان از آب دارد. در بروز اين وضعيت هم عوامل زيادي دخيل است اما پاشنه آشيل بحران آب، سدسازي، چاه‌ عميق، صنايع فولاد و پتروشيمي و شير و شلنگ است. متاسفانه در جانمايي سدسازي‌ها وكارخانه‌ها دقت لازم صورت نگرفته است. صنايع آب‌بر مثل فولاد و پتروشيمي نبايد در مناطق كم آب و مجاورت شهرها تاسيس مي‌شد.

منظورتان از اینکه یکی از عوامل بحران آب را شیر و شلنگ نامیدید، چیست؟

اروپاییان تا صد و هفتاد سال پیش، بخشي از آب مورد نياز خود را از پشت بام‌ها جمع‌آوری و تامین می‌کردند، در بیت‌‌المقدس هم قبل از اینکه این منطقه به دست اسرائیلی‌ها بیفتد، از پشت بام‌ها آب خود را تامین می‌‌کردند. بعد از این مرحله بود که تصفيه فاضلاب و لوله‌کشی آب انجام شد و شیر و شیلنگ را اختراع کردند. اين شير و شيلنگ حتي جاي جارو را گرفت و با همين وسيله به شست‌وشوي خودرو و آب دادن فضاي سبز ساختمان‌ها هم مبادرت كردند و منابع آبي شهرها را به نابودي كشاندند. در كشور ما هم حتي در مناطق شمالي كه ساختمان شيرواني داشتند، باز هم به شير و شيلنگ براي آبياري همه امور روي آوردند.

اين مواردي كه الان درباره نياز فولاد و پتروشيمي به آب مطرح مي‌شود، يعني آن موقع به ذهن سازندگان صنايع ايران نرسيده بود؟

ببينيد! ما كه ابتدا صنعت نداشتيم و اقتصاد ما كشاورزي بود. صنعت چغندر قند و کارخانه پنبه هم در ارتباط با كشاورزي پديد آمدند. در سال‌هاي بعد از انقلاب يك مقدار تغيير در استراتژي اقتصادي پديد آمد. اول قرار شد كشاورزي را توسعه دهند. بعد از آن گفتند خیر، کشورهایی که ترقی کرده‌اند، صنعت داشته‌اند و صنعت توسعه داده شد. بعدا اعلام کردند که این صنایع کارآمد نیستند و صنایعی که کشورهای پیشرفته دنبال کرده‌اند، صنایع فولاد، پتروشیمی و از این قبیل است. اطلاع نداشتند که آن صنایع را حتی در کنار رودخانه هم ایجاد نمی‌کنند بلکه در کنار دریا درست می‌کنند.

خوب آن موضوع تغيير استراتژي اقتصادي و عواقب آن مربوط با سال‌هاي اول انقلاب بود.

خير! الان هم همين اتفاق در جريان است. به ياد داشته باشيد كه هر یک تن فولاد، به 32 متر مکعب آب نياز دارد. ما می‌گوییم آب نیست، اما آقای رئیس جمهور هر ماه برای افتتاح یک طرح به استانی سفر می‌کند. مثلا 1800 طرح در اصفهان افتتاح شده است. 900 طرح در یزد افتتاح شده است. همه اینها طرح تقریبا صنعتی هستند و به مردم نمی‌گویند که  کارخانه فولاد را در آران و بیدگل که در جنوب کاشان و در کنار کویر است، افتتاح کرده‌اند. مثلاٌ گل‌گهر یزد، این شهر کمتر از آران بیدگل و به میزان 60 میلیمتر بارندگی در سال دارد. و يا گل‌گهر سیرجان، مس سرچشمه، چادرملوی یزد، اینها آب ندارند و هر مقدار آبی که موجود بود، استفاده کردند و تمام شده است.

به نظر شما مسائل صنعت ايران با آب، در همين موضوع جانمايي محدود مي‌شود؟

اين بخشي از مشكل و البته بخش بزرگ آن است. دلایل دیگری هم در مورد نقش صنایع می‌توان برشمرد که البته خیلی تاثیرگذار در بحران کم آبی نیستند اما اهميت دارند برای مثال صنايع بايد از پساب خودشان استفاده كنند؛ اما تاکنون هيچ دولتی و هیچ نهادی صنایع را ملزم به چنين كاري نكرده است. در قانون، اولویت مصرف آب، به آب شرب است در حالی كه ساخت صنایع کوچک و بزرگ در نزدیکی شهرهای پرجمعیتی مانند اصفهان و یزد که شهرهای کم آبی هستند، باعث تشدید وضعیت کم آبی در این منطقه شده است. تامین آب صنایع باعث محدودیت در آبرسانی به مناطق مسکونی اطراف شهرها شده است.

جناب پورفسور! به نظر مي‌رسد كه شما اساسا ميانه‌اي با صنعت نداريد؟

من مخالف صنعت نيستم! اما می‌گویم ما براي اينكه به توسعه صنعتی و اقتصادی برسيم، نبايد هزينه‌هاي سنگيني را به کشور تحمیل كنيم.

خوب الان اين كارخانه‌هايي كه به قول شما بد جانمايي شدند را چه مي‌شود كرد؟ نمي‌شود كه تعطيل كرد چون اشتغال و معيشت مردم به آن پيوند خورده است؟

 بايد بررسي كارشناسي و جانمايي مجدد صورت گيرد و كارخانه‌‌هاي آب‌بر به مجاورت درياي شمال يا جنوب منتقل شوند. البته انتقال کارخانه‌ها و صنایع به دو استان گيلان و مازندران ممكن است به نابودي اکوسیستم و سرسبزی و جنگل‌های آن مناطق منجر شود. برخي کارشناسان برای حل مساله كم آبي، پیشنهاد آب خلیج ‌فارس را داده‌اند. در حال حاضر  900 کیلومتر آن را شروع کرده‌اند و تصفیه خانه آن را احداث کرده‌اند. اما این کار به این شیوه درست نیست. سطح آب اقيانوس‌ها در حال بالا آمدن است. به همین دلیل باید کارخانه‌ها با فاصله منطقی از دریا دایر شوند و آب بعد از تصفیه، به وسیله لوله یا تانکر به کارخانه منتقل شود.

يك سوالي كه وجود دارد اينكه اگر همين صنايع پديد نمي‌آمد، با توجه به استعداد كمي كه اقليم ما براي كشاورزي دارد، معلوم نيست الان چه وضعي داشتيم؟

ایران یک کشور کشاورزی است. برای اینکه انواع محصولات در ایران کشت می‌شود. هلند آرزوی کشاورزی را دارد، اما گلخانه درست کرده است. اما در كشور ما در همه جا آب را به صنایع داده‌اند و دیگر برای کشاورزی چیزی نمانده است. در زمان شاه ما آب‌ شیرین کن داشتیم. به کارکنان جنوب با گالن آب می‌دادند و لوله‌کشی انجام نمی‌دادند که آب را تصفیه کنند و به چمن آب بدهند. در هر صورت الان هم مي‌شود برخي صنايع مرتبط با كشاورزي مثل كارخانه‌هاي پنبه و ريسندگي را تقويت كرد.

يعني شما این موضوع که کشاورزی مصرف بالای آب دارد، را قبول ندارید؟ خيلي‌ها به شوخي مي‌گويند، هندوانه به اندازه يك كارخانه آب مصرف مي‌كند؟

همين تصور كه كشاورزي 90 درصد آب را مصرف مي‌كند، باعث شده كه مسئولان آب را به روي كشاورزان بستند و استفاده از چاه‌هاي عميق ممنوع شده و روستاهاي زيادي خالي از سكنه شده‌اند. درباره ميزان آب مورد نياز گندم و هندوانه هم تصورات غلطي به جامعه تلقين شده است. گندم فقط 10 سانتيمتر در خاك ریشه دارد و نيازي به شخم زدن عميق ندارد يا هندوانه حتي با يك كوزه آب مي‌تواند رشد كند. انگور از اين دو هم، آب كمتري مصرف مي كند. بنابراين بخش كشاورزي ايران آب بر نيست بلكه مهندسان و خود كشاورزان از آب زياد استفاده مي‌كنند، چرا كه در اين زمينه آموزش كافي نديده‌اند. كشاورزي خودش يكي از عوامل خودكفايي است.

تجربه ديگر كشورها در اين زمينه يعني هم حل بحران آب و هم صنايع آب‌بر چگونه است؟

تمام صنایع فولاد اروپا و آمریکا در کنار دریا و دریاچه است. در زمينه مديريت بحران كم آبي هم تجربه‌هاي موفقي وجود دارد كه يكي از آنها تجربه لوس‌آنجلس است. در سال 2015 جری براون، فرماندار ایالت کالیفرنیا به منظور مدیریت بحران کم آبی در لس‌آنجلس دو لایحه قانونیِ محدودیت مصرف آب را به تصویب رساند که نه تنها میزان مصرف آب خانگی شهروندان کالیفرنیا را محدود می‌كرد، بلکه مصارف آبی خارج از منزل نظیر آبیاری‌های فضای سبز را نیز شامل می‌شد. این بدان معنی بود که میزان زمان دقیق استفاده‌ شهروندان کالیفرنیایی از آب برای برای حمام، سیفون و حتی شست‌وشوی لباس نیز تعیین شده بود. این قوانین شامل محدودیت‌های اولیه‌ای بود که میزان مصرف خانگی آب را برای هر شخص تعیین می‌کرد؛ استفاده روزانه ۵۵ گالن (۲۰۸ لیتر) به ازای هر شخص محدودیتی است که تا سال ۲۰۲۲ پیش‌بینی شده است و انتظار می‌رود که این رقم تا ۲۰۳۰ به ۵۰ گالن (۱۹۰ لیتر) کاهش یابد.

بر اساس گزارش وب سایت سازمان زمین‌شناسی آمریکا، اگر بخواهیم واقع‌بینانه و عملی به این موضوع بنگریم میزان مصرف آب در شرایط معمول ۳۶ گالن برای پرکردن وان حمام، ۸ الی ۲۷ گالن برای شستن ظرف‌ها، ۳ گالن برای سیفون و حدود ۴۰ گالن برای شست‌و‌شوی لباس‌ها است که این میزان دو برابر آن سهمیه‌ای است که به هر نفر تخصیص یافته بود. اگر اینکار براون نبود، امروز لس‌آنجلس به بيابان تبديل شده بود.

در مجموع خود شما چه توصيه‌اي داريد براي غلبه بر بحران آب در ايران؟

آنچه که مسلم است با قطع آب و برق در تابستان و یا کاهش پوشش گیاهی شهرها این مشکل حل نمی‌شود. با نبود آب جاذبه‌هاي گردشگري ما هم آسيب جدي خواهد ديد. بايد كار اساسي و قاطع انجام داد. مثل كار براون در كاليفرنيا!

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها