پیوندهای مرتبط
 
					
												شرکت ها و تشکل های منتخب
 
					
												چرا تربت جام و تايباد «حاجي فيروز» ندارد؟
از آن گذشته، به دليل هويت عمدتا روستايي مردم شهرهاي كوچك تربت جام و تايباد كه هريك متعلق به يك طايفه يا فاميل خاص بودند، ظاهر شدن افراد بومي در نقش حاجي فيروز آنهم در معرض ديد عموم و طلب عيدي و پول از ديگران، خيلي ممكن نبوده و در حقيقت كاري پَست تلقي مي شده است.
تقريبا از نيمه هاي اسفند هر سال، در خيابان هاي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ، افراد سرخ پوشي را مي بينيد كه با صورت هاي سياه شده، مي رقصند و نويد فرارسيدن نوروز را مي دهند و البته طلب عيدي هم مي كنند.
در باره خاستگاه و منشا پيدايي «حاجي نوروز» در فرهنگ و رسوم ايرانيان، ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد، برخي ريشه آنرا در اساطير ايراني مي دانند و برخي هم آنرا پديده اي مربوط به نظام برده داري تلقي مي كنند. اما در هر صورت، يك رسم قديمي است كه از ديرباز تا كنون در ميان مردم شايع بوده است.
مفهوم سياه بازي در عروسي هاي محلي
در شهرهاي تربت جام و تايباد و نيز شهرهاي جديد تر باخرز و صالح آباد، ما هيچ وقت با پديده « حاجي فيرروز» مواجه نبوده ايم. البته نمايش «سياه بازي» ( كه برگرفته از همان تاتر روحوضي ايرانيان است) در اين مناطق وجود داشته و عموما در مراسم عروسي اجرا مي شده است، هر چند به مانند ساير مناطق ايران، نام آن لزوما «مبارك» نبود.
به اين ترتيب كه در عروسي هاي قديم، بعد از پايان ساز و دهل، نمايشي اجرا مي شد كه «ارباب» و « نوكر» نقش هاي اصلي و ثابت آن را بازي مي كردند. نوكر كه صورت خود را با دوده ديگدان يا لوله بخاري سياه مي كرد، از طريق بيان جملات و يا انجام حركات طنز آميز، تماشا چيان را مي خنداند.
بن مايه اصلي گفتار و رفتار نوكر يا سياه( طبقه فرودست) ، نقد سبك زندگي ارباب ( طبقه حاكمه و فرادست) و از آن طريق نقد مناسبات نا عادلانه اجتماعي بود. نوكر و يا رعيت، حرفها و اعتراضاتي كه نمي توانست، آشكارا بيان كند، در قالب طنز و نمايش شبانه بيان مي كرد. شايد هم اين دريچه اي خودساخته براي شنيدن حرفهاي زير دستان بود.
علت غيبت حاجي فيروز در جام و تايباد
اما نمايش« سياه بازي» با پديده «حاجي فيروز» متفاوت است. غيبت حاجي فيروز در فرهنگ و رسوم مردم منطقه ما، نيازمند پژوهش و بررسي است اما اجمالا شايد بشود به عوامل زير اشاره كرد:
1- دوري از درياي جنوب
حاجي فيروز، با صورت سياه، ممكن است به نوعي ياد آوري رسم «برده داري» باشد. برده داري البته بيشتر در ميان روميان، اعراب و اروپائيان مرسوم بود اما به تدريج در ميان ساير ملل هم گسترش يافت و عمده تجارت برده از طريق درياها، انجام مي شد.
در ايران به دليل وجود دهقانان خرده مالك و نيز الگوي سهم بري كه رعايا از عايدات كشت املاك اربابي، سهم مي بردند، خيلي نيازي به حضور برده ها براي كار بر روي اراضي كشاورزي احساس نمي شد و به جاي آن بيشتر از غلامان و از نژادهاي مختلف استفاده مي شد. تعداد غلامان شمشير زن در ايران، به اندازه اي افزايش يافت كه منشا پيدايي سلسله هايي همچون غزنويان شدند.
اما بعضا، برده هايي نيز از هندوستان و آفريقا، از طريق درياهاي جنوب ، وارد كشور مي شدند و در منزل برخي اشراف و اربابان خدمت مي كردند و گاه در برخي مجالس براي ايجاد طرب وادار به رقصيدن مي شدند. در مناطق جام و تايباد، به دليل دوري از دريا، هيچ وقت حضور و ورود بردگان سياه پوست، رونق نداشته است. به همين دليل، زمينه و دليلي براي باز نمايي و يا نمايش رسم برده داري در قالب شخصيت حاجي فيروز هم مهيا نبوده است.
2- لزوم حفظ اعتبار فاميلي
در گذشته نه چندان دور، نقش حاجي فيروز را معمولا «كوليان» هندي تبار بازي مي كردند كه بعضا بصورت مهاجر وارد ايران شده بودند. اين ها داراي مشاغل، سكونت گاهها و حتي طبقه اجتماعي خاصي نبودند و بازي در نقش حاجي فيروز و يا ديگر نمايش هاي خياباني، اغلب جنبه تكدي گري و درآمد زايي داشت.
در درون شهرهاي تربت جام و تايباد اما هيچ وقت فرصت شغلي براي جذب مهاجراني از اين دست، وجود نداشته و كوليان معمولا در حاشيه روستاها و بصورت موفقت سكونت مي كردند و برخي مشاغل فصلي، مثل آهنگري ( ساخت يا تعمير ابزارآلات كشاورزي) و يا نعلبندي را انجام مي دانند، بنابراين ما خيلي شاهد تردد و يا حضور آنها در خيابانهاي اين دوشهر نبوده ايم.
از آن گذشته، به دليل هويت عمدتا روستايي مردم شهرهاي كوچك تربت جام و تايباد كه هريك متعلق به يك طايفه يا فاميل خاص بودند، ظاهر شدن افراد بومي در نقش حاجي فيروز آنهم در معرض ديد عموم و طلب عيدي و پول از ديگران، خيلي ممكن نبوده و در حقيقت كاري پَست تلقي مي شده است. همچنين رقص و آواز و تنبك نوازي در ملاء عام نيز از سوي بسياري از خانواده هاي اصيل و سنتي، اعمال سبك سرانانه و يا به قوق خودشان «مطرب بازي» به حساب مي آمد و استقبالي از آن صورت نمي گرفت.
در قديم، ارتباطات فاميلي به نحوي بود كه اجازه نمي دادند يكي از اعضاي فاميلي به خاطر فقر، درگير تكدي گري شود و از سويي، افراد نيازمند نيز، از بيم به خطر افتادن اعتبار فاميلي، حاضر به چنين كاري نمي شدند. الان متاسفانه آن حمايت هاي فاميلي از بين رفته است و خوشبختانه عزت و مناعت طبع در ميان خانواده هاي فقير منطقه باقي مانده است.
يك توصيه خلاقي
به همين دليل نوعي فقرپنهان در ميان برخي از مردم وجود دارد كه حتي از ديد نهادهاي حمايتي مثل كميته امداد و بهزيستي نيز پنهان مانده است. درهمين جا و از همين فرصت، استفاده مي كنم تا توصيه كنم كه در اين روزهاي سخت، مراقب افراد نيازمند درون فاميل باشيد تا آبرو و منزلت اجتماعي آنها به خطر نيفتد.
در مجموع به دلايلي كه عنوان شد و دلايل ديگري كه بايد به آن پرداخته شود، فرهنگ حاجي فيروز در ميان مردم تربت جام، تايباد و نيز باخرز و صالح آباد، رايج نشد. جنبه هاي اسطوره اي آن كه مدعي مي شود از داستان خون سياوش اخذ شده نيز، به دلايل ديگري در مناطق ما فرصت ظهور و بروز نداشت.
در همین باره
پیشنهادها
خوانده شده ها
آخرین خبرها
مطالب مرتبط
تبلیغات
 
					
												 
					
												 
					
													 
					 
					 
					 
					 
				 
						 
					 
					 
					 
					 
					 
					 
					 
					 
					 
					 
					