پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
علت اصلي مخالفت آمريكايي ها با ساخت كارخانه «ذوب آهن » در ايران دهه 40
دکتر علیاصغر سعیدی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران است که سالهاست در زمینة تاریخنگاری صنعت و صاحبان صنایع در ایران مشغول پژوهش و نگارش است. او در باره علت اصلي مخالفت آمريكا در دهه 1340 با ساخت كارخانه ذوب آهن در ايران ديدگاه متفاوتي دارد كه با ديدگاه روشنفكران چپ ايران بسيار متفاوت است
دكتر سعيدي در اين زمينه به مجله كارخانه دار مي گويد: دهه 1340، روشنفکرها هم به وسیلة تفسیرهای طبقاتی و مثلا حرفهای جلال آلاحمد با بحث غربزدگی و مفاهیمی چون امپریالیسم و مصرفزدگی که تفسیر مسلط روشنفکران چپگرا بود، پرداختند.
نفوذ [جهانی] ادبیات چپ در بین چپگرا[های ایرانی] هم وجود داشت و این باعث شد که مفاهیم و تئوریهای روز، مانند تئوری وابستگی و تئوری والرشتاین مورد استفاده روشنفکران ایرانی قرار بگیرد. مثلا در طبقهبندی والرشتاین، جامعه ایران در دهه 40 جامعه پیرامونی بود که بایست مواد اولیه صادر میکرد، ولی کشورهای امپریالیستی حاضر نبودند که به کشورهای پیرامونی چون ایران، تکنولوژیهای سرمایهای بدهند.
حتی وقتی که دولت شوروی حاضر شد که ذوبآهن به ایران بدهد، تفسیر نیروهای چپ این بود که ببینید اولین تکنولوژی را هم یک دولت چپ میدهد نه آمریکا. البته حرفشان درست بود [که آمریکاییها ذوبآهن را ندادند]، ولی منطق آن صرفا اقتصادی بود نه ایدئولوژیک.
آمریکاییها اجازه تاسیس ذوبآهن به خیلی کشورها نمیدادند چون اتحادیه کارگران فولاد در آمریکا مخالف بود و از طریق دولت آمریکا به آلمانیها اجازه نمیدادند با ایران قرارداد ببندند تا کارگرانشان بیکار نشوند. ایرانیان چندین دفعه در زمان شریف امامی میخواستند با آلمانیها مذاکره کنند برای تاسیس کارخانه ذوبآهن. ولی در لحظه آخر امریکاییها نگذاشتند و بعد شاه برای تعادل بخشیدن به ارتباطاتش با شوروی در فضای جنگ سرد، معاملهای انجام داد و قرار شد که شورویها در مقابل دریافت گاز، کارخانه بدهند.
طرح لولهکشی گاز به شوروی را هم خودشان انجام دادند و در مقابل شوروی چندین کارخانه در ایران ساخت؛ از جمله کارخانههای تراکتورسازی و ماشینسازی و ذوبآهن.