پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی توانمندی ها و محصولات شرکت نورد و لوله اهواز

مسئولیت اجتماعی ای اس جی

مسئله درک و استقرار ESG در ایران

 استقرار ESG یا منظور کردن ملاحظات محیط زیستی، مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی در برنامه ها و گزارشات بنگاه های اقتصادی از موضوعات بسیار مهم و روز دنیاست. کمپانی های بزرگ جهان سال هاست که به تدریج استراتژی خود را بر مبنای آن بنیاد کرده اند و در چند سال آینده به صورت یک اصل پذیرفته و به صورت یک روند مدیریتیِ کاملا ادغام شده، تا محدوده شرکت های کوچک و متوسط گسترش پیدا خواهد کرد

 شهریار عامری- اما متاسفانه در کشور ما درک صحیحی از این روند وجود ندارد و ما معمولا وقتی به فکر فهم امور و پیدا کردن راه چاره می افتیم که تا گردن در باتلاق مشکلات فرو رفته باشیم، که صد البته خیلی دیر است.

من در این یادداشت کوتاه قصد ندارم که تمام زوایای مطلب را باز کنم و تنها به دلایل آنچه عدم درک صحیح از ESG خواندم اکتفا می کنم.

1. خطای سهل انگاری

در ایران همه، همه چیز را می دانند و خیلی نیازی به تخصص و عمیق تر شدن ندارند، حداکثر اینکه موانع را دور می زنند. بخصوص مدیران و در مواردی که موضوع بین المللی است. سال ها دوری از جهان، زبان ندانی، مطالعات و دوره های مدیریتی کم و ناکارآمد، دانشگاه های نازل، فارغ التحصیلان کیلویی، مدرسین و کارشناسان کم دان و همه و همه دست به دست هم می دهند تا موضوعات تازه و استانداردهای جهانی (از قبیل ایزو ها، EFQM، تعالی سازمانی، مدیریت یکپارچه، روند های گوناگون سبز و ..) به سخره گرفته شوند و ESG هم می رود تا به همان سرنوشت دچار شود.

2. خطای مقاومت در برابر تغییر

من بارها در نگاه مدیران نفتی و غیر نفتی خوانده ام که با پوزخندی منتظرند که مزخرفات و حرفهای (غیر کاربردی) ما تمام شود تا به کارهای خیلی خیلی مهمی برسند. در مورد ESG در چند نشست کارشناسی شنیده ام که “ای آقا، این همان مسئولیت اجتماعی شرکت هاست دیگر، حالا اسم و لباسش را عوض کرده اند”

3. خطای فهم مسئولیت اجتماعی 

سال هاست که در ایران یک سیستم اقتصادیِ کمی سوسیالیستی، بخشی نئولیبرالی، گاهی اسلامی، اغلب هردمبیلی برقرار است که برای رفع فقر مستضعفان سازمانی دارد که صاحب و مالک نیمی از سرمایه های کشور است و اگر مستضعفی به این اموال چپ نگاه کند کارش با کرام الکاتبین است. مسئولیت اجتماعی شرکتی از نظر این نگاه اقتصادی یعنی صدقه دادن به این و آن و چون در اینجور موارد “گاهی اسلامی” غلبه دارد بیشتر کار به ساختن مسجد و حسینیه و حداکثر چند مدرسه ختم می شود. طبیعی است که این اعمال با تعریف مسئولیت اجتماعی شرکت های جهانی یکی نیست و البته که مسئولیت اجتماعی هم همان ESG نیست.

4. خطای نداشتن ذینفعان

شکل گیری پدیده ESG در غرب نتیجه ملاحظاتی است که از طرف ذینفعان متعددی حاصل شده است. در راس این ذینفعان شرکت های عظیم سرمایه گذاری و خود صاحبان سهام شرکت ها هستند. در ایران بورس و بازار سرمایه کاریکاتوری از بازارهای سرمایه جهانی است و نقش مهمی در شکل گیری مسئولیت شرکت ها ندارد. سیر منظور کردن ملاحظات رگولاتوری های بین المللی و خود موسسات مالی در نحوه عمل و استراتژی های شرکت ها (اغلب دولتی یا خصولتی) در ایران شکل نگرفته است.

علاوه بر بخش سرمایه گذاری، شرکت های متعدد حسابداری (غول های جهان گزارشگری نظیر دیلویت، KPMG، مکنزی Pwc و .. )، شرکت های بیطرف جمع آوری اطلاعات، تهیه کنندگان گزارشات، شرکت های نرم افزاری، شرکت های رتبه بندی و خود رگولاتوری های بین المللی که همه و همه در موضوع ESG ذیمدخل هستند در ایران هنوز وجود خارجی ندارد.

5. خطای تاریخی

پدیده های جهانی نتیجه و دست مایه نیازها، چالش ها و سعی و خطاهای متعدد در طول زمان هستند. برای مثال نطفه ESG از سالهای 1920 و بخصوص بعد از سقوط بازارهای سرمایه در سالهای 1930 بسته شده و در سالهای بعد از 2000 با دخالت سازمان ملل متحد و استقبال غول های سرمایه گذاری جهان (یک قلم Black Rock که بیش از 11 تریلیون دلار را مدیریت می کند) به تدریج جا باز کرده و امروز به بخش اساسی استراتژی شرکت های چند تریلیون دلاری تبدیل شده اند. این در حالی است که در ایران کسی حتی حوصله خواندن تاریخ شکل گیری امور را ندارد و طوطی وار و سطحی به امور پرداخته می شود.

در نهایت عده ای میگویند به فرض اینکه حرف های بالا صحیح باشد، این پدیده جهانی چه ربطی به ما دارد؟

ربط اش اینست که استانداردهای ESG (و نه مسئولیت اجتماعی!) دارد اجباری می شود و وقتی به محدوده زنجیره تامین رسید (Scope 3) ما دیگر نمی توانیم محصولات پتروشیمی، فولاد و حتی نفت بفروشیم.

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها