پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

photo_2020-03-13_14-43-51

نگاهی به فیلم «گزارش» کیارستمی

آرزوی خانه دار شدن طبقه متوسط در سالهای پایانی حکومت

فیلم آب سردی است بر رومانتیسیسم «زمان شاه» در ذهنیت امروزین ما ، قیمت نفت پس از چند سال ترقی که پول هنگفتی را نصیب خزانه دولت کرد ، کم کم در اواخر سال ۱۹۷۷ رو به کاهش گذاشته است ، دولت در دوره چند ساله وفور پترودلار بخش زیادی از آن را قصد کسب مشروعیت-همانند سایر دولتهای رانتیر-  بی محابا به بدنه اقتصاد کشور تزریق کرد ،  در نتیجه در دوره ای کوتاه سطح رفاه آنهم در شهرهای بزرگ خصوصا تهران افزایشی گسترده داشت ،  البته بازهم به سان سایر دول رانتیر ، برندگان این «خوان نعمت» عمدتا مقاطعه کاران دارای روابط خاص با دربار،سرمایه داران دارای رانت و کارخانه داران مورد حمایت سوبسید های دولتی بودند.

 

نوشته رامین البرزی:

فیروز کوهی تیپکال طبقه متوسط:

در تهران سال ۱۳۵۶،«فیروزکوهی»کارمندی دون پایه در اداره ی دولتی است که علیرغم میل باطنی اش به اصرار دو همکارش و از برای بیشتر کردن شانس ترفیع رتبه کاریش به جشن تولد رئیس اداره می رود ، اما آنقدر زرنگ نیست که در باندزمین خواری رئیس و دو همکارش وارد شود، از سوی دیگر با همسرش مشکل دارد که بخش عمده آن از عدم توانایی وی برای رهن آپارتمانی «آبرومند  برای خوانواده اش می باشد، پیشنهاد رشوه مویدی مالیاتی را رد می کند که برایش گران تمام می شود و….

کارمند بخت برگشته ی داستان   مصداق تیپیکال شهرنشین ایرانی در اواسط دهه ۱۳۵۰ است ، تورم گسترده ناشی از تزریق پول به بدنه اقتصاد و رشد سرسام آور قیمتها خصوصا زمین و آپارتمان صاحب خانه شدن را  برای بخش اعظم طبقات متوسط و پایین اقتصادی  ساکن تهران را  به یک رویا تبدیل کرده بود.  بوروکراسی اداری فاسد و ناکارآمد است و  فقط افراد «زرنگ» توانسته اند بار خود راببندند (دو همکار  و رئیس اداره ی شخصیت اصلی فیلم)

«گزارش»  اولین فیلم بلند عباس کیارستمی اگرچه نقد تیزبینانه ی  شرایط اجتماعی کشور در آن دوران بود اما  کیارستمی آنقدر آگاه بود که برخلاف عمده هم نسلانش به ورطه ستایش لمپنیزم  در فیلم هایش فرو نغلتد.

نفت و بخش خصوصی 

فیلم آب سردی است بر رومانتیسیسم «زمان شاه» در ذهنیت امروزین ما ، قیمت نفت پس از چند سال ترقی که پول هنگفتی را نصیب خزانه دولت کرد ، کم کم در اواخر سال ۱۹۷۷ رو به کاهش گذاشته است ، دولت در دوره چند ساله وفور پترودلار بخش زیادی از آن را قصد کسب مشروعیت-همانند سایر دولتهای رانتیر-  بی محابا به بدنه اقتصاد کشور تزریق کرد ،  در نتیجه در دوره ای کوتاه سطح رفاه آنهم در شهرهای بزرگ خصوصا تهران افزایشی گسترده داشت ،  البته بازهم به سان سایر دول رانتیر ، برندگان این «خوان نعمت» عمدتا مقاطعه کاران دارای روابط خاص با دربار،سرمایه داران دارای رانت و کارخانه داران مورد حمایت سوبسید های دولتی بودند.

بخش «خصوصی» واقعی که در دهه ۱۳۴۰ توانسته بود بدون وابستگی به پترودلار های دولتی موفقیت های قابل اعتنایی کسب کند و جای پایی محکم در بازار های منطقه ای بدست بیاورد ،در اواسط دهه ۱۳۵۰ جای خود را به سرمایه دارن «کم خطر تر» رانتی داد، درآن سوی دیگر ،بخش اعظم جامعه حتی شهرنشین ایران آن زمان عملا سود چندانی از این مواهب نبردند،باز هم مانند سایر دول رانتیر نفتی که در صحاری خاورمیانه به وفور یافت می شدند و می شوند.

مقایسه ایران و کره:

مقایسه میزان و الگوی صادراتی ایران و کره جنوبی که هنوز رشد اقتصادی انفجاری دهه ی ۱۹۸۰ به بعد خود را نیز شروع نکرده بود، در سال۱۹۷۸-سال منتهی به انقلاب- گویای این واقعیت است که ایران تا رسیدن به « دروازه های تمدن بزرگ» سالها فاصله داشت ، از صادرات ۱۷ میلیارد دلاری ایران ۸۶ در صد نفت خام ،۷/۳ درصد مشتقات نفتی ،۲/۳ درصد فرش  تشکیل میدادند ، بزرگترین اقلام صنعتی صادراتی کابل و سیم بود با سهم ۰/۱۷درصد از کل صادرات ،در مقابل  کره جنوبی ۱۴ میلیارد دلار صادرات داشت که مهمترین اقلام عبارت بودند از : لباس ۲۹ درصد ، وسایل الکترونیکی ۱۶ درصد ، تجهیزات ساختمانی ۹ درصد

در همین باره

Sorry, we couldn't find any posts. Please try a different search.

پیشنهادها

خوانده شده ها