شاخص سود

 «در ستایش سود»

یکی از انگاره‌های اصلی چپ برای تاختن به بازار مسئلۀ «سود»ـ است. خیلی به سود حمله می‌شود. البته سعی می‌کنند تظاهر کنند به اینکه تمایزاتی بین انواع سود قائل می‌شوند، اما در انتها به کلیت سود حمله می‌کنند. حمله به سود یکی از محبوب‌ترین حملات روشنفکری است؛ البته روشنفکران چپ و راست در این فقره خیلی همسُرایی دارند

مهدی تدینی- تلاش انسان برای کسب سود از فعالیت اقتصادی‌ با دست گذاشتن روی موارد مبالغه‌آمیز و استثنایی زیر سؤال می‌رود.  روشنفکران  خیلی علاقه دارند به کاسبان حمله کنند؛اگر کاسبان نباشند، روشنفکران باید برگردند به دامان طبیعت و زیست اجتماعی رو از نو شروع کنند. ولی خب از علایق روشنفکری، حمله به «سود» است.

می‌شود قبول کرد که تلاش برای کسب سود در جاهایی با رفتارهای نادرستی همراه می‌شود. اما خب می‌شود بفرمایید چه رفتار انسانی‌ای را می‌شود پیدا کرد که آمیخته به رذایل نباشد؟! آدمیزاد این هنر را دارد که مقدس‌ترین چیزها را هم به رذایل آغشته کند؛ تازه اگر کل ان تقدس رذیلت نباشد! پس وا بدید لطفاً! کنش انسانی با رذایلی همراه است، این کنش هر کجا می‌خواهد باشد! چون عده‌ای استاد دانشگاه در نوشتن مقاله دزدی علمی می‌کنند یا درست رفرنس نمی‌دهند یا از دانشجو بیگاری می‌کشند، باید نفس کار علمی را زیر سؤال برد؟ نه طبعا!

یک پدیده را باید بر اساس کارکرد کلانش روی زندگی بشر داوری کرد. در این میان، «سود»، دقیقاً یعنی به دست آوردن پول بیشتر از یک کار اقتصادی، یکی از حیاتی‌ترین ویژگی‌های کنش انسانی و از پایه‌های تمدن. «سود» روابط انسان‌ها را تنظیم می‌کند و اگر نباشد جایگزینش آشوب و سرکوب و زور و چماق است!

سود خودسری میان انسان‌ها را کاهش داده یا حتی از بین می برد:

اگر سود نبود، انسان‌ها از چه طریقی می‌توانستند بده‌بستان هایشان با هم دیگر را بسنجند و یک معیار معقول برای «انصاف» داشته باشند؟

● اگر سود نبود، همه حس می‌کردند دیگران انصاف را در حقشان رعایت نکردند.

● اگر سود نبود همه فکر می‌کردند دیگران حقشان را خورده‌ اند.

● اگر سود نبود، انسان‌ها دائم مجبور می‌شدند علیه همدیگر خشونت بورزند.

● اگر سود نبود، سوءتفاهم کل روابط انسانی را متلاشی می‌کرد.

● اگر سود نبود، همه هم مقصر بودند و هم بی‌تقصیر.

● اگر سود نبود هیچ‌کس نمی‌فهمید چه کاری خوب و چه کاری بد است؛ چه تولید و چه فعالیتی مفید و چه تولید و فعالیتی زیان‌ده است.

می توان گفت: کسانی که به سود حمله می‌کنند و می‌کردند، تبهکارانی در جامۀ پیامبران دروغین‌ اند که اگر به آرزوهایشان برسند، خشونت را جایگزین محاسبۀ منصفانه می‌کنند و بشر را به بدویت برمی‌گردانند. البته تجربۀ سوسیالیستی نشان داد که جامعۀ بدون سود چه شکلی دارد: زور جایگزین سود شد؛ زور چه کسی؟ زور دولت؛ زور حکومت؛ زور جمعی! زور اجتماع. بله مردم روی هم شمشیر نکشیدند، چون یک هیولا ان بالا گذاشتند که به همه گفت این است که من به نام اجتماع حکم می‌کنم و همه خفه! البته این فقط یکی از زوایای دیدِ این مسئله‌ست. کلاً آدم‌هایی که سود را زیر سؤال می‌برند، از جمله خطرناک‌ترین انسان‌ها هستند. از خطرناک‌ترین عناصر ضداجتماع!

و در نهایت: تکامل محاسبۀ سود یکی از عوامل بسیار مهم در تمدن بشر و گذار به پیشرفت دائم بود. سود ابزاری برای مهار خودسری انسان است. و البته اگر دیدید کسی رفت روی منبر تا از دیدگاهی اخلاقی سود را زیر سوال ببرد، این توضیحات را که من گفتم را ندهید، فقط به او بگویید حرف نزن! یا بگویید  بیا پایین سرمان درد گرفت همین.

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها