پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی توانمندی ها و محصولات شرکت نورد و لوله اهواز

رویای توسعه ایران

رویای توسعه ایران: کامیابی و ناکامی رضاشاه

اما سیستم توزیع نا کارآمد و در کنار آن تفکر غالب  قائم به شخص بودن طرح ها با تفکر نظامی بدون در نظر گرفتن بحث مهم آمایش سرزمینی در دوره رضاشاه ؛ عملا رشد اقتصادی با نرخ ایده آل نتوانست ایران را به مسیر توسعه متوازن و پایدار و مستمر هدایت کند

 

سالها است که در اقتصاد ایران ؛ اندیشمندان و حکومت ها به دنبال راهها و روشها مدرنیزاسیون جامعه یا توسعه بنا به دیدگاه‌ها و دانسته ها و برداشت خود از مفهوم توسعه درست یا غلط بوده اند

جهت بررسی این روند یک مبنای شروع تاریخی به جهت حرکت جهشی در اقتصاد ایران را ؛ یعنی دوره حکومت پهلوی اول ؛ مبنا قرار داده و سیر تحول و اتفاقات طرحهای توسعه را تا به امروز بررسی خواهیم کرد.

این مبنا را می‌توانستیم از سده ها و دوره های قبل نیز در نظر بگیریم.

اما به دلیل  شدت و سرعت رخ داد تحولات و تاثیرات آن در جامعه ایران و ملموس بودن به لحاظ زمانی و در دسترس بودن اطلاعات مستند ؛  بنا بر این مبنا در این تحلیل گذارده شده است.

در مباحث کلی و اساسی توسعه دو عنصر به عنوان پایه باید در نظر گرفته شود :

جمعیت و جامعه انسانی

جمعیت  و جامعه انسانی در واقع تولید کننده و مصرف کننده و ادامه دهنده طرح توسعه هستند.

تعداد ؛ تخصص ؛ ترکیب جنسیتی و سنی و اسکان ؛ نرخ رشد ؛ درآمد سرانه و فرهنگ غالب جهت تدوین یک طرح توسعه جزو الزامات برای موفقیت است.

جغرافیا

منظور از جغرافیا ؛ محدوده ارضی متعلق به جامعه و کشور ؛ امکانات طبیعی ؛ سطح سرمایه ؛ پتانسیل ها و مزیت های اقتصادی و تکنولوژی موجود در جامعه و کشور است.

بر این اساس بررسی موضوع را آغاز می کنیم.

 دوره رضا شاه یا پهلوی اول

حرکت تفکر مدرنیته شدن ایران از دوران مشروطیت آغاز شده بود . اما این حرکت بیشتر سیاسی و آزادی خواهانه بود تا اینکه یک حرکت اقتصادی باشد.

با رخ داد وقایع تاریخی ؛ رضا شاه به قدرت می رسد و سلسله قاجار توسط مجلس موسسان منحل و منقرض اعلام می‌شود.

کشور ایران در آن زمان عملا چیزی به نام صنعت و تولید مدرن و امکانات اولیه رفاهی شهری و  در یک کلام اقتصاد مدون نداشت. ( منظور از اقتصاد حالت عام است)

جمعیت ایران در شروع دوره پهلوی اول به دلیل نبود آمارها دقیقا مشخص نیست..

براساس برآورد سازمان ملل یازده میلیون نفر و بر اساس برآورد مرکز آمار ایران ۹/۷ میلیون نفر ایران جمعیت داشته است.

این آمار در پایان دوره رضا شاه ( سال ۱۳۲۰) باز به شکل برآوردی وجود دارد. برآورد سازمان ملل ۱۴ میلیون نفر و برآورد مرکز آمار ایران ۱۲/۸ میلیون نفر را نشان می دهد.

در شروع حکومت رضا شاه ؛ کشور عملا هیچگونه ساختار حکومتی نوین کشور داری را نداشت. فقر اقتصادی تقریبا شامل اکثریت غالب جمعیت کشور بود.

سیستم اقتصادی مبتنی بر کشاورزی سنتی و روابط اربابی بود و به جز از بخش نفت که در اختیار شرکت انگلیسی بود؛ عملا می‌توان گفت که هیچ صنعت مادر و برجسته ای در کشور وجود نداشت.

اما رضا شاه و تکنوکرات‌ها و بوروکراتهای کنار و همراه او با تفکرات فرهنگی و سیاسی منبعث از نهضت مشروطیت و تلاش برای مدرنیته کردن ایران و با روش انتخابی بنا به تفکر خودشان ؛ یعنی مدرنیته کردن دستوری از بالا به پایین ؛ حرکات عالی و جاه طلبانه ای را در مسیر رشد اقتصادی ایران انجام دادند.

از این دست اقدامات می‌توان از نوسازی ارتش ایران ؛ سیستم های امکانات شهری مانند آب شرب و برق و مخابراتی ؛ بحث انرژی اتمی ؛ سیستم های نوین آموزشی و بهداشتی و رفاهی شامل مدارس ؛ دانشگاه‌ها بیمارستان ؛ ایجاد سیستم قضایی ؛ ایجاد کارخانه های بزرگ مانند ذوب آهن ؛ مرکز آمار و اسناد و ساختار دولتی نوین و نهایتا اوج آن احداث راه آهن سراسری شمال جنوب ایران نام برد.

در واقع بسیاری از امکانات امروزی ایران در آن دوره پایه گذاری شده است.

در همین دوره ترکیب جمعیتی به لحاظ رشد صنعتی کشور شروع به تغییر و گسترش شهرها شده بود. این رشد صنعتی منجر به رشد اقتصادی با نرخ بالا و حرکت به سمت مدرنیته در کنار اقدامات فرهنگی نیزشد . ظاهرا درآمد کل و درآمد سرانه و رفاه عمومی افزایش یافته بود و سطوح مختلف تکنولوژی قابل رویت بود .

اما سیستم توزیع نا کارآمد و در کنار آن تفکر غالب  قائم به شخص بودن طرح ها با تفکر نظامی بدون در نظر گرفتن بحث مهم آمایش سرزمینی ؛ عملا رشد اقتصادی با نرخ ایده آل نتوانست ایران را به مسیر توسعه متوازن و پایدار و مستمر هدایت کند.

در این میان باید اضافه کنیم که مفهوم توسعه در بین مجریان در این دوره فقط افزایش کمی فاکتورهای اقتصادی بود ؛ یعنی فقط رشد اقتصادی واقع شده است.

این دوره را می‌توان یکی از ادوار و فرصت‌های طلایی ایران به جهت انجام برای برنامه توسعه به دلیل اقتدار کامل حکومت و تبعیت اکثریت غالب مردم دانست که متاسفانه به دلایل:

– رفتارهای تخریبی بخش سنتی

– عدم تفکر و مدیریت سیستمی

– عدم رعایت آمایش سرزمینی

– عدم درک درست از مفهوم توسعه

– وقوع تغییرات سیاسی داخلی و خارجی

قابلیت انجام و اجرا پیدا نکرد.

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها