پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
از اين «صمت»: روز نوشته هاي قاسم خرمي
سازمان گسترش به مثابه بخشي از هويت صنعتي ايران مدرن
سه شنبه 17 مهر، روز انتصابات بود. رئيس سازمان گسترش و معاونت معدني وزاتخانه منصوب و معارفه شدند و يكي از معاونت هاي ستادي وزارتخانه نيز در هم ادغام شدند
تغييرات مديريتي وزارت صمت به خاطر وقوع حادثه طبس و نيز سفر وزير و معاون اول به اجلاس اوراسيا، با تاخيراتي مواجه شد و از اين بابت انتقاداتي متوجه اين وزارتخانه بود. البته استعلام هاي قانوني هم به دليل گستره تغييرات مديريتي در كشور، اين روزها، قدري زمانبر است. خوشبختانه، آنطور كه از بيشتر دستگاهها به گوش مي رسد همكاري هاي اطلاعات سپاه با دولت جديد در اين زمينه، خيلي خوب و شايد بي سابقه بوده و اين احتمالا با حضور و نگرش آقاي كاظمي در راس اين سازمان بي ارتباط نيست. اينها نشانه هاي خوبي است كه نبايد ناديده گرفته شود.
وزارت صمت يكي از بزرگترين و راهبردي ترين وزارتخانه هاي كشور به حساب مي آيد و تغييرات مديريتي آن به شدت بازتاب مي يابد. روزي نيست كه در رسانه ها و شبكه هاي اجتماعي پيش بيني و پيشنهادي صورت نگيرد و روزي هم نيست كه عليه يك گزينه پيشنهادي، مطلب انتقادي و عموما تخريبي درج نشود. برخي رسانه ها، خودشان فردي را بي دليل به عنوان گزينه پيشنهادي معرفي مي كنند و خودشان هم روز بعد، نقدي طويل در باره گزينه پيشنهادي درج مي كنند.
در ميان مناصب مرتبط با وزارت صمت، رياست دو سازمان بزرگ ايدرو و ايميدرو هميشه بحث انگيز و قابل توجه بوده است. طبق گزارش مقايسه اي كه چند روز پيش خواندم، وضعيت كاري و درآمدزايي ايدرو در چند سال اخير خيلي كاهش داشته است و بازگشت اين سازمان عظيم به جايگاه واقعي خودش، از برنامه هاي وزير جديد صمت است.
آقاي اتابك در مراسم معارفه رئيس جديد ايدرو هم اشاره هاي دقيقي به سابقه و اهميت اين سازمان كرد. و گفت سن ايدرو از سن خيلي از شما بيشتر است. در ميان آن جمع، سن ايدرو حداقل از سن فرشاد مقيمي مديرعامل جديد سازمان گسترش بيشتر بود 😉
من فكر مي كنم ايدرو حتي از ايميدرو هم براي وزير صمت مهمتر باشد. البته اين برداشت من است و دست آخر اين قبيل برداشت ها كار دست من خواهد داد😉. فقط مطمئن هستم با اين وزيري كه من ديدم، ماجراي پست بگير و در روئي در كار نخواهد بود و عنقريب فصل حساب و جواب و رسيدگي به عملكرد هاي مديران منصوب فراخواهد رسيد. كاش توي كشور شرايطي از حيث پاسخگويي حاكم شود كه هر كسي جرات نكند مسئوليت سنگيني را به راحتي بپذيرد
از نظر حقير، يكي، سازمان گسترش و يكي، ذوب آهن اصفهان، فقط واحد توليدي و صنعتي به حساب نمي آيند بلكه بخشي از هويت ملي ايران جديد نيز محسوب مي شود. تاسيس اين دو سازمان ، نشانه اي از تحقق روياي نخبگان ايراني براي دست يابي به درجه اي از توسعه صنعتي بود. روياهايي كه اغلب با شكست و ناكامي روبرو مي شد.
سازمان گسترش و نوسازي ايران (ايدرو) از سال 46 كه توسط مرحوم رضا نيازمند، پايه گذاري شد، نمادي از تكنوكراسي و تخصص گرايي به حساب مي آمد و سالهاي زيادي هم اين شيوه و شاكله را حفظ كرد؛ به جز در سال آخر حكومت پهلوي كه هوشنگ ثابتي برادر پرويز ثابتي معاون ساواك، به رياست اين سازمان گمارده شد و كار رژيم هم يكسره شد.
من اگر جاي رئيس جديد ايدرو بودم هيچ مديري را منصوب نمي كردم مگر اينكه حداقل يكبار كتاب « تكنوكراسي و سياستگذاري اقتصادي در ايران» كه شرح شرايط تاسيس ايدرو است را خوانده باشد. احتمالا الان مديران ايدرو مي گويند خدا را شكر كه نشدي 😉
در همین باره
پیشنهادها
خوانده شده ها
آخرین خبرها
مطالب مرتبط
تبلیغات