پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
شکست ایران در چالدران، نشانه بی خبری شاه اسماعیل صفوی از تحولات زمان
شکست شاه اسماعیل در چالدران فقط شکست نظامی نبود، بخشی از سرزمین ایران در ترکیه و عراق فعلی از دست رفت اما مهمتر اینکه افسانه و اسطوره مرشد کاملِ شبه نظامیانِ قزلباشانِ همیشه پیروز، شکست خورد. شاه اسماعیل بعد از جنگ چالدران تا آخر عمر دچار افسردگی و تالم روحی شد و دیگر هیچ وقت به حالت قبلی بازنگشت.
امروز 31 مرداد مصادف با شکست بزرگ ایرانی ها از عثمانی ها در جنگ معررف چالدران است که در روز اول شهریور ۸۹۳ شمسی اتفاق افتاد و هزاران ایرانی کشته شدند. عکس زیر مربوط به محل دفن قربانیان این جنگ نابرابر در نزدیک بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی است.
شاه اسماعیل صفوی که در همه جنگ ها پیروز شده بود و همه شورش ها و جنبش های داخلی را در هم شکسته بود نهایتا وارد نخستین جنگ خارجی با سلطان سلیم عثمانی شد. بدون آنکه بداند جنگ با یک دولت مسلح به جنگ افزارهای مدرن، به مانند جنگ با ایلات و قبایل و فرقه ها و مذاهب و منتقدان داخلی نیست.
شاه اسماعیل انسان بسیار شجاع و نابغه و جنگ آوری بود به حدی که واقعا این تصور جا افتاده بود که« اسماعیل در هیچ نبردی شکست نمی خورد»! او در ۱۳ سالگی آققونیلوها را شکست داده بود اما این شاهِ شجاع از تحولات دنیا بی خبر بود و در جنگ چالدران با ۴۰ هزار نیرو وارد نبرد با سپاه ۲۰۰ هزارنفری عثمانی شد که به لحاظ نیروی انسانی ۵ برابر سپاهیان او بود.
عثمانی ها، چندین ارابه توپ نظامی همراه داشتند. سلاح ایرانیان شمشیر و تیر و کمان بود و تا آن زمان در طول عمرشان آنهمه آتشبار نظامی ندیده بودند. سپاه صفوی چنان غره بود که چند قبضه توپ هم که از جنگ دیگری غنیمت گرفته بودند با خود نبردند و حتی اجازه ندادند تعدادی از قزلباش هایی که در خراسان مستقر بودند برای کمک به تبریز بیایند.
سپاه ایران و سربازان و سرداران قزلباش که دور شاه اسماعیل را گرفته بودند، آنقدر با این جنگ هیجانی و احساسی و شعاری برخورد کردند که فرصت تفکر و تعقل و تدبیر از آنها گرفته شد. چندتن از فرماندهان عاقل تر به محض اطلاع از ادوات نظامی و تعداد جنگ آوران عثمانی، به شاه اسماعیل پیشنهاد دادند که به هر طریق ممکن از این نبرد امتناع کند که شاه را خوش نیامد و نزدیک بود آن افراد به عنوان ترسو و قائن مورد تعقیب و محاکمه قرار گیرند.
نورعلی خلیفه لو و محمدخان استاجلو از فرماندهان نظامی ایران که با استراتژی نظامی عثمانی ها اشنا بودند، مجددا پیشنهاد دادند که به دلیل پرشماری سپاه عثمانی بهتر است به آنها فرصت استقرار و آرایش نظامی یا حداقل استقرار توپ های نظامی داده نشود و شبانه به دشمن حمله شود. در این هنگام، دورمش خان شاملو یکی از سپهسالاران سپاه ایران جلو پرید و مخالفت کرد و به شاه اسماعیل گفت بهتر است اجازه دهیم عثمانی ها کاملا مستقر شوند و با آنها جنگی جوانمردانه و دلیرانه در پیش بگیریم تا از ما در تاریخ به نیکی و جوانمردی یاد شود.
در شروع این جنگ بزرگ تا آنجا که به شجاعت و شمشیر زنی و زور بازرو مربوط می شد، شاه اسماعیل و سپاهیانش خوب جنگیدند، جناح چپ لشکر عثمانی شکست خورد، حسن پاشا فرمانده بزرگ به همراه ۴۰ هزار نفر از عثمانی ها کشته شدند و سلطان سلیم که فکر می کرد کارش تمام است شروع به عقب نشینی کرد تا از مهلکه جان سالم به در برد. سپاه ایران در تعقیب او بود که به ناگاه با سدی از توپ های نظامی مواجه شدند که ۱۲ هزار ینچری آماده شلیک بودند.
باشلیک هر بار توپ ها، صدها نفر از سپاهیان و سرداران ایران به زمین می افتادند در همین حال هم حاضر به عقب نشینی نشدند و زمانی که خود را به توپ ها رساند و آنها را از کار انداختند که ۲۵ هزار نفر کشته دادند، درفش ارتش ایران به دست دشمن افتاد و نزدیک بود شاه اسماعیل هم کشته شود!
شکست برق آسای «اسطوره شاه اسماعیل» غیر قابل باور بود، به سلطان سلیم خبر دادند که برگرد ! شاه اسماعیل از اسب افتاد و کشته شد. سلطان سلیم باور نمی کرد و با این تصور که این ممکن است نقشه ایرانی ها باشد به رغم برخورداری از ۱۵۰ هزار سرباز در مقابل ۱۵ هزار سرباز باقی مانده صفوی، دستور عقب نشینی داد و حکومت صفوی باقی ماند.
شکست چالدران درس های بزرگ و پیامدهای ناگواری داشت. به نظر دکتر جواد طباطبایی در کتاب« دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران»، شکست شاه اسماعیل درچالدوران و امتناع از بکارگیری سلاح های مدرن نشانه شکست اندیشه خلاف زمان بود. ساختار حکومت صفوی مرکب از تشییع ،تصوف و سلطنت، بیش از آنکه «اندیشه» باشد «مذهب» بود ، بنابراین مانع درک شرایط جدید شده بود. شاه اسماعیل به مصالح ملی بی اعتنا نبود اما آن را در بستر تحولات مدرن پیگیری نکرد.
شکست شاه اسماعیل در چالدران فقط شکست نظامی نبود، بخشی از سرزمین ایران در ترکیه و عراق فعلی از دست رفت اما مهمتر اینکه افسانه و اسطوره مرشد کاملِ شبه نظامیانِ قزلباشانِ همیشه پیروز، شکست خورد. شاه اسماعیل بعد از جنگ چالدران تا آخر عمر دچار افسردگی و تالم روحی شد و دیگر هیچ وقت به حالت قبلی بازنگشت.
اسماعیل صفوی در مرحله اول از خودش شکست خورد؛ از تعصب، توهمات و خرافات مذهبی و مهمتر از همه؛ از بی خبری از اقتضائات دنیای جدید!
نویسنده: قاسم خرمی مدیرمسئول نشریه کارخانه دار