امیر کبیر و شاعر متملق

ماجراي اميركبير و شاعر متملق؛ تملق شنيدن هم نوعي بيماري است

حکایت منظوم روباه و کلاغ را که نمایان‌گر شخصیت‌های متملق و چاپلوس است در کتاب‌های درسی خوانده‌ایماز همان دوران دبستان در قالب های مختلفی مانند همین حکایت روباه و کلاغ به ما آموختند که تملق و چاپلوسی، از رذایل اخلاقی است که به هیچ وجه شایسته یک فرد مومن و اخلاق مدار نیست و اصولا باید گفت یک فرد سالم و متعادل به لحاظ روانی، نه اهل تملق گویی است و نه اهل تملق شنیدن.

 

واقعیت این است که تملق و چاپلوسی به عنوان بیماری که به پیکر جامعه آسیب می رساند شناخته می شود، بیماری که آفت ها و آسیب های زیادی در پی دارد. ریشه این بیماری شخصیتی و فرهنگی هم به نظام تربیتی خانواده و شکل گیری پایه های شخصیتی برمی گردد و هم به زیرساخت های فرهنگی یک جامعه و متاسفانه باید بپذیریم در جامعه ما نیز به طور آشکار این بیماری نمای زشت خود را نشان می دهد.

در تاریخ هم بسیاری از نمونه های این مسئله و ناهنجاری های آن به چشم می خورد. رشد فرهنگ تملق و چاپلوسی به شیوه برخورد و رویارویی فرد یا افرادی بستگی دارد که مورد تملق و چرب زبانی قرار می گیرند. کم نشنیده ایم از پادشاهان و حکامی که به طور آشکار از کسانی که به صورت مبالغه آمیز و بیمارگونه به مدح و ستایش آن ها می پرداختند، حمایت های بسیاری نشان می دادند.

گفته می شود زمانی که امیر کبیر به صدر اعظمی ناصرالدین شاه رسید میرزا حبیب الله شیرازی متخلص به قاآنی از شاعران بزرگ دربار فتحعلیشاه و دربار محمدشاه با لقب «حسان‌العجم» و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه بود.

او شاید اولین شاعر ایرانی است که به زبان فرانسه تسلط داشت و در ریاضیات، کلام، حکمت و منطق نیز استادی مسلم به شمار می‌رفت.

۱۶۳ سال پیش از این او چکامه بلند و غرّایی در مدح و ثنای امیر کبیر سروده و در وصف امیر، او را جانشین وزیر ظالم قبلی یعنی حاج میرزا آقاسی نامیده بود:

به جای ظالمی شقی، نشسته عالمی تقی/ که مؤمنان متقی‌ کنند افتخارها.

ولی برخلاف مخدومان سابق، امیر کبیر که نه خریدار الفاظ پر طمطراق و تهی از معنی بود و نه معتاد به تملّق گویی‌های خادمان، چنان‌ برآشفت که در جا مستمری وی را قطع کرد و گفت: تو که تا دیروز مدح میرزا آقاسی می گفتی و امروز که او نیست ، ظالم شقی اش می خوانی و این بار مدح من می گویی!

او حاجی میرزا آقاسی را پیشتر “قلب‌ گیتی”، “انسان کامل‌” و “خواجه دو جهان‌” خوانده بود!

در پی قطع مقرری شاعر متملق ، اعتضاد السلطنه وساطت کرد تا بلکه امیر کبیر او را ببخشد. امیرکبیر نیز از دیگر تخصص های قاآنی جویا شد و وقتی دانست که او به زبان فرانسه تسلط دارد، برقراری حقوق قاآنی را مشروط به ترجمه کتابی در زمینه فلاحت (کشاورزی) از زبان فرانسه به زبان فارسی کرد.

تاریخ گواهی می دهد قاآنی ، پس از مغضوب و معزول شدن‌ امیر کبیر در اشعارش از او به خصم خانگی‌ و «اهرمن خو و بد گوهر» یاد کرد.

باید دانست بیش از آن که فرد متملق در بروز این رفتار مقصر باشد، فردی که مورد تملق واقع می شود مقصر است که زمینه و فرصت این کار را برای فرد متملق فراهم می کند تا دیگران این کار را انجام دهند.

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها