پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

دولت پزشکیان

چطور حکمرانی را فشل کنیم

چندی پیش سندی در فضای مجازی وایرال شد که دستورالعملی بود از طرف سرویس اطلاعاتی انگلیس برای جاسوس های نفوذی به دشمن. در این سندِ سال های1940، با جزئیات و به تفصیل اشاره شده بود که چطور می شود با عملیات خرابکارانه سیستم حکمرانی کشور دشمن را به هم ریخت

شهریار عامری- من در آغاز به مستند بودن آن دستورالعمل شک کردم ولی بعد از جستجو اصل سند را پیدا کردم و تعجبم بیشتر شد. برای کوتاهی سخن، آن دستورالعمل را در پنج اصل زیر خلاصه کرده ام:

1. مراکز تصمیم گیری را تا می توانید افزایش دهید

2. برای هر کاری یا تصمیمی یک کارگروه، کمیته، شورا …. تشکیل دهید و تعداد اعضا را تا می توانید افزایش دهید

3. کارها و تصمیمات مهم و بنیادی را معطل و بجای آن به امور روزمره و کم اهمیت بپردازید

4. با هر نوع تغییر و بهبودی مخالفت کنید و زمان تصمیم گیری را به تعویق بی اندازید و تصمیم نهایی را به مشورت بیشتر و نظرات کارشناسی دیگران منوط کنید

5. افراد همراه، بله قربان گو، کیف کش . . . را ارتقا دهید و صاحب نظران و افراد برجسته را به کارهای بی اهمیت و کوچک وادارید یا حذف کنید

مهمترین شاخص تعیین موفقیت و یا شکست کشورها در طول زمان، مقایسه تولید ناخالص داخلی (GDP) آنها است. تولید ناخالص ملی یا داخلی ایران در سال 1976، قبل از شروع خیزش های انقلابی 68 میلیارد دلار بوده است (به روایت آمار بانک جهانی). در همین سال GDP کشورهای اسرائیل، ترکیه و کره جنوبی، به ترتیب 16، 51 و 30 میلیارد دلار بوده است. در سال 2023 بانک جهانی GDP همان سه کشور اسرائیل، ترکیه و کره جنوبی را به ترتیب 513، 1130، 1713 میلیارد دلار اعلام کرده است. بدون در نظر گرفتن اینکه منابع ایران با هیچ یک از این سه کشور قابل مقایسه نیست و با فرض مساوات، با بستن یک تناسب ساده می شود گفت که اگر بنا بود GDP ایران با روند ترکیه رشد کند در 2023 باید به 1506 میلیارد و با رشد مساوی با اسرائیل 2180 و با رشد مساوی با کره 3883 میلیارد دلار می شد. ولی بر اساس گزارش متورم شده ارسالی (نرخ تسعیر واقعی و دولتی) از ایران به بانک جهانی حجم اقتصاد ایران 370 میلیارد دلار است. یعنی بین یک چهارم تا یک دهم آنچه می باید باشد. یعنی انقلاب شکوهمند اسلامی، اقتصادی را که 1.3 برابر ترکیه، 2.3 برابر کره جنوبی و 4.25 برابر اسرائیل غاصب بوده تحویل گرفته و بعد از 45 سال اقتصادی که یک سوم ترکیه، یک پنجم کره جنوبی و هفت دهم اسرائیل است را تحویل داده است.

در مورد بحث بالا باید از چه سازمان یا مقامی در ج. ا. پرسش کرد؟ از وزارت اقتصاد؟ سازمان برنامه و بودجه؟ از رئیس های ادوار بانک مرکزی؟ از وزرای ادوار نفت و نیرو؟ از معاونین ادوار رئیس جمهور؟ از خود رئیس های جمهور؟ از نمایندگان ادوار مجالس؟ از کمیسیون های ادوار مجالس؟ از رئیس های ادوار مجالس؟ از شورای نگهبان؟ از دیوان محاسبات؟ از بازرسی کل کشور؟ از مجمع تشخیص مصلحت؟ از دیوان عدالت اداری؟ از دیوان عالی کشور؟ از رئیس های ادوار قوه قضاییه؟ از مجلس خبرگان؟ از یکی از صدها شورای عالی؟ از اندیشکده ها، پژوهشکده ها، از دانشگاه های بی شمار؟ از کارشناسان و متخصصانی که هر روز از گوشه و کنار می رویند؟ از بیت رهبری؟

بودجه سال 1404 (خاطرتان هست که سال 1404 قرار بود ما کجا ها باشیم) تسلیم مجلس محترم شد. کمیسیون محترم تلفیق بودجه بناست این بودجه که صدو هفتاد و هفت صفحه دارد را بررسی کند و به دولت بگوید کجاهای بودجه را چاق کند و از کجاهایش بزند. این کمیسیون بیش از چهل عضو دارد! ریز و درشت، بدون در نظر گرفتن کوچکترین ارزیابی صلاحیت اظهار نظر در یک موضوع اقتصادی، بدون گرفتن یک درس 101 در زمینه میکرو یا ماکرو اقتصاد، همینطور دورهمی باید در مورد امر خطیر بودجه کشور تصمیم بگیرند (اینکه خود بودجه با چه وضعی نوشته می شود، بماند). معلوم نیست چطور بناست تقسیم کار کنند، فرآیند کارشان چیست، انتظار از ایشان چیست؟ در راس شان هم همان نماینده محترمی ست که در زمان آقای روحانی برجام را زیر سوال برد و طرحی را علیه عضویت در برجام به قانون تبدیل کرد.

یعنی خلاصه به عنوان یک شهروند از کجا باید فهمید تصمیماتی که منجر به چنین فاجعه ی عظیم اقتصادی در یک کشور شده از کجا آمده است؟ چه کسی یا کسانی مسئولند؟ 700 میلیارد دلار درآمد نفت زمان آن مرد محترم کجا رفت، زیان قطع رابطه با جهان چند تریلیون دلار بوده است؟ چه کسی این زیان های نسلی را به مردم بر می گرداند؟ چه کسی برای ما جنگ تجویز می کند؟ ما را به انتظار وا می دارد؟ چه کسی حواس مردم را از بدبختی های بزرگی که به سرشان آمده پرت می کند و به فیلتر و حجاب مشغول شان می کند؟

من آقای پزشکیان را دوست دارم، مرد محترم، راستگو و خوش نیتی ست. وفاق هم خیلی خوب است، ساده لوحی اما ممکن است کار را خراب کند. یک جراحی اساسی در اقتصاد، ساختار اداری، فرآیند تصمیم گیری . . . لازم است، اما بیمار خیلی مطیع و سر به راه روی تخت عمل دراز نکشیده!

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها