پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی توانمندی ها و محصولات شرکت نورد و لوله اهواز

صنعت در دوره قاجار در گفتگو با هوشنگ امیر احمدی
انجام دهنده گفتگو

کارخانه دار

گفتگو با هوشنگ امير احمدي در باره اقتصاد سياسي صتعت در ايران (بخش دوم)

شکل گیری سرمایه داری در ایران دوره قاجار، تحول طبیعی«دیگر بازار» نبود

در فرم تولیدکننده خُرد، صنعت از قرن‌ها پیش در ایران وجود داشته است اما از نوع مانوفاکتوری آن در اواسط قرن نوزده شکل گرفت. شاید بشود امیرکبیر را مبتکر حرکت بسوی مانوفاکتورسازی در ایران دانست. می‌گویم شاید، چون هم‌زمان تولیدکنندگان زیادی هم به آرامی و مستقل به این سو در حرکت بودند. نقش امیرکبیر اما ستودنی است چون در دوره ایشان، رقابت خارجی داشت این تولیدکنندگان خرد ایرانی را ورشکست می‌کرد و تجار هم عمدتا در تجارت با خارج (روس و انگلیس) پول می‌ساختند و به صنعت داخلی توجه چندانی نداشتند. در چنین وضعیتی، امیرکبیر تنها حامی صنعت بود.

 

جناب دکتر امیر احمدی!

برای ورود به بحث اصلی بد نیست از اینجا شروع کنیم که چه دوره ای در تاریخ ایران را می شود نقطه شروع صنعت و شکل گیری سرمایه داری صنعتی در ایران نامید؟

بطور عام و سنتی، در سطح جهان، صنعت با تولیدکننده خُرد دستی شروع شد و به مانوفاکتور (کارخانه سنتی) رسید و از آنجا هم به صنعت مدرن پیشرفت کرد. این را هم یادآوری کنم که برای رسیدن به مرحله مانوفاکتور، کشورها دو مسیر را تجربه کرده‌اند؛ یا از تولید خُرد به مانوفاکتور تحول پیدا کردند و یا تجار بزرگ تولیدکنندگان خُرد را زیر چتر کارفرمایی خود جمع کردند و به ایجاد مانوفاکتور پرداختند. در مسیر اول، تولیدکننده، مستقیم، سرمایه‌دار صنعتی می‌‌شود. در مسیر دوم، تجار، سرمایه‌دار صنعتی می‌شوند.

در ایران، این شق دوم عمده بوده است ولی بدلیل رقابت خارجی ناقص ماند. در همین حال هم بعد از اصلاحات ارضی زمان شاه، تعدادی از زمین‌داران هم سرمایه‌دار صنعتی شدند. متخصصان صنعتی معتقدند که مسیر اول، یعنی از تولیدکننده مستقیم به سرمایه‌دار صنعتی، پیشرفته‌ترین و بادوام‌ترین نوع صنعتی شدن است. این را هم اضافه کنم که بطور سنتی هر دوی این شقوق در چهارچوب «تحول طبیعی» (به معنی دیگر بازار) شکل می‌گرفته‌اند. در کشورهایی که این مسیرها برای صنعتی‌شدن مقدور نشدند، دولت‌ها با «سیاست‌گذاری صنعتی» کشورهایشان را صنعتی کرده‌اند. در ایران مسیر تحول طبیعی با ورود امپریالیست‌ها در اواسط قرن ۱۹ فلج شد، و در زمان معاصر هم در دوره‌هایی از طریق سیاست‌گذاری کوشش‌هایی برای صنعتی کردن کشور انجام شد ولی در مجموع توفیق قابل توجهی حاصل نشده است.

 

پس شما پیدایی صنایع ماشینی و مانوفاکتوری در ایران را مربوط به همان قرن نوزدهم می‌دانید؟

بله. البته در فرم تولیدکننده خُرد، صنعت از قرن‌ها پیش در ایران وجود داشته است اما از نوع مانوفاکتوری آن در اواسط قرن نوزده شکل گرفت. شاید بشود امیرکبیر را مبتکر حرکت بسوی مانوفاکتورسازی در ایران دانست. می‌گویم شاید، چون هم‌زمان تولیدکنندگان زیادی هم به آرامی و مستقل به این سو در حرکت بودند. نقش امیرکبیر اما ستودنی است چون در دوره ایشان، رقابت خارجی داشت این تولیدکنندگان خرد ایرانی را ورشکست می‌کرد و تجار هم عمدتا در تجارت با خارج (روس و انگلیس) پول می‌ساختند و به صنعت داخلی توجه چندانی نداشتند. در چنین وضعیتی، امیرکبیر تنها حامی صنعت بود.

این حمایت کافی و موثر بود؟

خیر! حتی ایشان هم، سوای محافظت تولیدکنندگان از رقابت و «توطئه» خارجی‌‌ها، درک لازم را از صنعت و چگونگی ایجاد آن نداشت. با وجود این، با قتل امیرکبیر، به دستور ناصرالدین شاه، صنعت ایران هم به قتل رسید. در واقع، ایران در اواسط قرن نوزده تولیدکننده و کارخانه‌های کوچک بیشتری داشت تا در آخر دوره قاجار. رقابت خارجی و استعماری، این تولیدکننده‌ها را نابود یا فلج کرد و بخشی از آنها را به سوی کارگری در کشاورزی تجاری (نظیر تریاک، کنف، پنبه، ابریشم و غیره) و مشاغل دیگر فرستاد. عده دیگری هم ورشکسته شدند و به خارج (روسیه، قفقاز و ترکیه) مهاجرت کردند. در همین حال هم تجار، به جای به کارگیری سرمایه‌های خود در صنعت، بسوی زمین بازی، کشاورزی تجاری و تجارت بین‌المللی پر سود کشیده شدند. تنها عده قلیلی از تجار ملی، که پیشکسوت بورژوازی در ایران بودند (نظیر امین‌الضرب، نقشینه و ملک)، راه صنعت را ادامه دادند. اما آنها هم عمدتا بدلیل بی‌توجهی حاکمان قاجار به صنعت نوپای کشور و ناآشنایی با الزامات صنایع جدید توفیق چندانی نداشتند. 

دکتر هوشنگ امیراحمدی صاحب‌نظر ایرانی مقیم آمریکا و استاد دانشگاه راتگرز (دانشگاه ایالتی نیوجرسی) است. کتاب‌های «ابزارهای توسعه صنعتی»، «انقلاب و گُذار اقتصادی: تجربه ایران» و «اقتصاد سیاسی ایران در دوره قاجار» از مهمترین آثار او در ارتباط با صنعت و توسعه اقتصادی و صنعتی در ایران است. امیر احمدی قبل از عزیمت به آمریکا، در کارخانه قند لرستان و بویراحمد و نیز سازمان گسترش و نوسازی صنایع اشتغال داشته است. اوکارشناس ارشد مدیریت صنعتی و دکترای برنامه‌ریزی و توسعه بین‌المللی است. بخش اول گفتگو در سایت مجله کارخانه دار موجود است

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها