profile-image
قاسم خرمی

مدیر مسئول نشریه کارخانه دار

روزنامه نگار، پژوهشگر مسائل صنعتی و دارای دکترای علوم سیاسی در گرایش مسائل ایران از دانشگاه تربیت مدرس. سردبیر پیشین روزنامه های همبستگی و قانون

مطالب مرتبط با نویسنده

ناصرميناچي؛ ارشاد ساز و ارشاد شده!

1403-11-05

قضاوت منصفانه در باره عملكرد، ميناچي مثل قضاوت در باره دكتر علي شريعتي، به هيچ وجه كار ساده اي نيست. در مجموع اگر اين نقد عبدالكريم سروش بر شريعتي وارد باشد كه او يك مذهب عقلاني شيعي را تبديل به يك ايدئولوژي سرد و زمخت كرد، ناصر ميناچي با ساخت حسينه ارشاد، مكان و محل چنين آزمايشگاهي را در اختيار شريعتي قرار داد. 

بیشتر بخوانید

“کیسی هوگلفینک”، عکاس زن آلمانی، حدود ده سال پیش مجموعه‌ای از عکس‌های خود را از دهه شصت ایران در فلیکر منتشر کرد. این عکس‌ها زندگی در دوران انقلاب اسلامی و سال‌های جنگ ایران و عراق را به‌خوبی نمایش می‌دهند.هوگلفینک در خاطرات خود از روزهای جنگ ایران و عراق، به ذکر تجربیاتش از خاموشی‌های شبانه، کوپن‌های سهمیه‌ای، بمباران شهرها و هیجان و التهاب آن دوران پرداخته و تأکید کرده که ایرانیان با همبستگی و امید، سال‌های سخت جنگ را پشت سر گذاشتند.

1403-10-29
بیشتر بخوانید

كسي كه به نام «بازرگان » بود و نه به پيشه و حرفه

1403-10-29

با خط مشي سياسي بازرگان، مي توان مخالف بود اما تاكنون هيچكس در صداقت، باورمندي، اعتدال، وطن خواهي و سلامت نفس او ترديد نكرده است. به همين دليل، عبدالكريم سروش، در باره اش نوشت كه «بازرگان، فقط به اسم بازرگان بود، نه به پيشه و حرفه »! و حتي آيت الله مصباح يزدي هم يكبار خطاب به رحيم مشايي كه باد تلفيق اسلام و باستان در سر انداخته بود، گفت كه بي خود اداي بازرگان را در نياوريد كه او آدم سالم و صادقي بود!

بیشتر بخوانید

چه مي ديده است آن غمناك؟!

1403-10-27

خلاصه ابراهيم نبوي، مثل خيلي از ما مادرمرده هاي نوستالوژي زدهِ شرقي مسلك، آدم آن فضاها و ديارها نبود، او هم لابد بعد از مدتي به اين نتيجه رسيد، نوشتن و  مبارزه كردن و وطن خواهي، يعني ايستادن در همان جايي كه استخوان پدرمان زيرخاك آن دفن است ؛ گرچه در وطن خودش هم غريب بود، سرانجام غريب غرب هم شد!

بیشتر بخوانید

شبی که پدرم، به اعتبار من، ریسک کرد و باخت !

1403-10-23

پدرها را دريابيد و خوشحال كنيد تا وقتي مي بينند و مي شنوند و مي توانند لبخند بزنند و افتخار كنند.

بیشتر بخوانید

گلایه های «پیرمرد کبریت ساز» در آخرین روزهای زندگی

1403-10-18

توکلی: می گفت از تمام اسناد و خاطرات مربوط به آن دوران، فقط همین آلبوم عکس باقی مانده است. همه اموال من و ثروت پدرم در سال ۵۸ مصادره شد. او گلایه داشت که حتی موسوی تبریزی، همشهری او و از مقامات قضایی وقت، که در باره منشا ثروت خانوده او آگاهی کامل داشته است نیز در این مصادره دخیل بوده و رای علیه او داده است!

بیشتر بخوانید

اعلاء الدين مير محمد صادقي؛ سلطان گچ و سيمان اتصال مذهب و سياست و تجارت در ايران

1403-09-28

روزي كه انقلابيون چپ انديش و مسلمان و دريافت كنندگان كمك هاي مالي حاج ترخاني، كتابي و ميرمحمد صادقي، ايدئولوژي انقلاب اسلامي را ضد سرمايه داري خواندند و اموال همه سرمايه داران مشهور حتي كارخانه « گچ رامهرمز» علاء الدين مير محمد صادقي را نيز در ميان فهرست اموال مشمول مصادره ها قرار دادند، حاج اعلاء تازه فهميد كه با چه قلاب خود ساخته اي صيد شده و گرفتار آمده است.

بیشتر بخوانید

«رژيم حقيقت» ميشل فوكو و محدوده دخالت دولت در اقتصاد

1403-09-26

به باور فوکو، رابطه و ميزان دخالت حكومت هاي اروپايي در اقتصاد نيز تابعي از همين گفتمان ها و مصلحت ها دولت و بر اساس عقلانیت بوده و پدیده تاریخی به حساب نمی آید. به عنوان مثال در قرون وسطي كه دولت ها سعادت اخروي به جاي رفاه دنيوي را دنبال مي كردند، گرچه در جزئي ترين امور مردم دخالت مي كشد اما بحثي از اهداف اقتصادي و توسعه دولت در ميان نبود.  دولت ها در شکل مرکانتالیستی به دنبال انباشت پول، افزایش جمعیت و رقابت با دولتهای خارجی و به طور کلی بر قدرت نامحدود در اهداف خارجی استوار بودند و دخالت در اقتصاد براي افزايش قدرت دولت بويژه جهان گشايي هاي استعماري، مجاز شمرده مي شد. از قرن 18 به بعد با طرح نظريه آدام اسميت، حكومت ها به دنبال محدود سازي خود و دفاع از رفاه ملت و منافع اقتصادي شهروندان رفتند و اقتصاد سياسي و اقتصاد بازار شكل گرفت و «رژيم حقيقت» جايگزيني تاريخمندي و قانون مندي شد.

بیشتر بخوانید

یادی از سید احمد شاه تایباد

1403-09-21

در ميان بزرگان، ريش سفيدان و معتمدان شهر تايباد، پير مرد خوش كلام و پر جنب و جوشي بود كه با دستار بزرگ و سبز رنگش، از ديگران متمايز مي شد؛ او را سيد احمدشاه حسيني مي ناميدند و در یک زمانی يك تايبادي بود و يك سيد احمد شاهي….

بیشتر بخوانید

 ۸۰ روز پرفشار

1403-09-17

روز اولي كه از طرف مهندس اتابك وزير محترم صمت دعوت به همكاري شدم، قرار بود در نمايشگاه بين المللي تهران مشغول به كار شوم اما بنا به اضطراراتي موقتا به روابط عمومي رفتم تا در حوزه اطلاع رساني كمك كنم. اين ماجرا را در نخستين شماره روزنوشته هايم در وزارت صمت مفصل نوشته ام

بیشتر بخوانید