دادگاه مه آفرید امیر خسروی
نویسنده

صدیقه موسوی

نویسنده

مه آفريد امير خسروي؛ مردي كه دوست داشت رئيس جمهور شود

وقوع فسادهاي مالي بزرگ در ايران بعد از انقلاب، از دهه 1370 شروع شد و طي دو دهه بعد به تعداد و ارقام حيرت آوري رسيد. همه اين فسادها با همكاري و يا تباني مديران ارشد دولتي صورت گرفت، بنابراين در اصطلاح حقوقي به «اختلاس ها» و در نگاه عامه به دزدي هاي دولتي و چند ميلياردي مشهور شد. براي كشوري كه با ايدئولوژي ديني و اسلامي و حول رفع فساد و تبعيض انقلاب كرده بود، مشاهده اين درجه اشكار از تباهي، به منزله افت و افول بود . افشاي اين فساد به مردمي كه عمدتا در گير فقر و سطوح نازلي از زندگي مادي بودند شوك وارد كرد. احمد توكلي مسئول ديدبان شفافيت اعلام كرد كه كه اختلاس ها ممكن است حتي به سقوط حكومت منجر شود.

رساندن رتبه فسادها از يكان و دهگان به هزاران، كاري بود كه فقط از عهده مه آفريد اميرخسروي بر مي آمد. رقم اختلاس 3 هزار ميليارد توماني در اين پرونده به قدري بزرگ بود كه تمام فسادهاي قبل و بعد از خود را تحت تاثير قرار داد.

مه آفريد امير خسروي متولد سال 1348 در رودبار گيلان، با معدل معدل ۱۰٫۴۲ از دبيرستان فارغ التحصيل شد و در رشته مهندسي عمران دانشگاه آزاد واحد زنجان پذيرفته شد. او بعد از گذراندن 6 ترم و مشروطي در برخي دروس با معدل 23/6  از اين دانشگاه اخراج و به مشاغل آزاد روي آورد.

نخستين فعاليت اقتصادي مه آفريد و برادرانش راه اندازي يك واحدا دامداري و گاوداري با استفاده از طرح هاي زود بازده بود. دسترسي به همين نوع وامها مه آفريد را وسوسه كرد تا از طريق همين سرمايه اوليه، شانس خودر را در ديگر فعاليت هاي اقتصادي نيز آزمايش كند با همه اينها تا سال 1384 يعني شروع دولت احمدي نژاد تخلف خاصي در پرونده مه آفريد ثبت نشده است.

در سال 1385 او شركتي با عنوان «شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا» با 50 ميليون تومان سرمايه ثبت كرد. برخي رسانه ها بعدها مه آفريد را به اشتباه امير منصور آريا نيز مي ناميدند. تمام اتفاقاتي كه سرنوشت مه آفريد را ديگرگون كرد طي دوسال بعدي اتفاق افتاد. در جلسه 30 بهمن1387 هيات مديره اين شركت اعلام شد كه ميزان سرمايه 50 ميليوني به 20 ميليارد تومان افزايش پيدا كرده است. اين اتفاق در يك كشور داراي اقتصاد ازاد مي توانست خبري شوكه كننده باشد اما در درون اقتصاد رانتي ايران ، هيچ توجه و ترديدي ايجاد نكرد!

اوج جهش مشكوك شرکت توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا در سال ۸۹ بود كه در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توانست ۹۴٫۹۶ درصد از سهام ماشین‌سازی لرستان، ۹۵٫۲ درصد از سهام گروه صنعتی فولاد ایران، ۹۵ درصد از سهام مهندسی خط و ابنیه فنی راه‌آهن (تراورس) و ۳۹٫۵ درصد از سهام فولاد اکسین خوزستان را خریداری نماید. يكياز سايت ها مدعي شده بود كه سهام  برخي از اين شركت ها بدون طي تشريفات قانوني و صرفا در قبال پرداخت 5 درصد ارزش اسمي خريداري شده بود.  وي همچنين در اسفند همان سال موافقت بانك مركزي براي تاسيس بانكي با عنوان «بانك آريا» را هم گرفت و شروع به پذيره نويسي و استخدام كارمند كرد.

در 15 مرداد 1390، مه آفريد بدون اينكه در باره اتهامات او توضيحات چنداني ارائه شده باشد بازداشت شد اما در كمتر از 20 روز بعد رسانه ها از وقوع اختلاسي بزرگ و بي سابقه در كل تاريخ ايران خبر دادند .مه آفريد توانسته بود طي سالهاي 88 تا 90 حدود 3هزار ميليارد تومان را از طريق شبكه بانكي ايران به سرقت ببرد. او همچنين متهم بود كه ۲۳۰ هکتار زمین در کیش و صدها هکتار زمین در کاشانک تهران را به  قیمت ۱۶ ریال برای هر متر مربع در اختیار قرار گرفته‌است

در اين اختلاس 7 بانك از جمله بانك صادرات و تعداد زيادي از مديران ارشددولت احمدي نژاد، نمايندگان مجلس و نيز فرزندان مقامات كشور درگير بودند. مه آفريد البته قول داده بود كه در جلسات بعدي اسامي تعداد ديگري از مقامات را افشا كند. بر اساس حکم بدوی صادر شده ۴ تن از متهمان به اعدام، ۲ تن به حبس ابد و سایر متهمان نیز به حبس‌های طولانی مدت محکوم شدند اما نهايتا مه آفريد اميرخسروي  در بامداد روز سوم خرداد ۱۳۹۳ به عنوان مفسد فی الارض به دار مجازات آویخته شد.

روند و ظهور سقوط مه آفريد تا حد زيادي با نابساماني هاي سياسي و اقتصادي كشور در ارتباط بود. ميزان فسادهاي او  در سال ۸۸ کمتر از ۸۰ میلیارد تومان، در سال ۸۹ حدود ۸۰۰ میلیارد تومان و در سال ۹۰ نیز ۲۸۰۰ میلیارد تومان بوده‌است. در اين مقطع كشور درگير چالش هاي سياسي ناشي از انتخابات 88 بود . بنابراين او فرصت يافت كه در غياب رسانه هاي منتقد و به دور از نظارت هاي معمول تا جاي ممكن شبكه فساد خود را گسترش دهد. جهرمي رئيس بانك صادرات حتي به رغم تذكر دستگاههاي نظارتي مبني بر عدم پرداخت تسهيلات به شركت امير منصور آريا بازهم تاكيد مي كند كه اين شركت ديون خود را تسويه كرده است

مه آفريد اگر چه افراد زيادي را درگير فساد كرد اما خود او قرباني اقتصاد رانتي بود. گفتگوي رد وبدل شده ميان او و قاضي پرونده گوياي بسياري از چيزهاست. قاضي او را كند ذهن مي نامد و براي اين منظور به ناكامي هاي تحصيلي او اشاره مي كند. مه آفريد پاسخ مي دهد : “آقای نماینده دادستان حرف‌هایی از معدل ۱۰ دیپلم من به میان آورد در حالی که اگر فرض کنیم من از نظر ذهنی کندذهن باشم حاضرم با بزرگ‌ترین دکترای اقتصاد ایران بحث و چالش کنم. حاضرم در یک اتاق دربسته تحت الحفظ باشم و پس از تنها ۴ سال ۴ شرکت خریداری شده را به سوددهی برسانم بدون آنکه یک ریال به من پول بدهید

اين ادعاي مه آفريد كه در يك اتاق دربسته مي تواند شركتي را به سود دهي برساند، ادعاي بزرگي است و فقط در يك اقتصاد رانتي مي تواند قابل باور باشد. در كدام اقتصاد سالم دنيا تا كنون يك مديري موفق شده است بدون ارتباط با جامعه و كارگر و مصرف كننده و ماليات گيرنده و همه مصائب موجود، صرفا بر اساس توانايي مادر زادي خودش يك شركت را به سود دهي برساند؟! اين همه اعتماد به نفس فقط مي تواند محصول حمايت هاي رانتي باشد. همين اعتماد به نفس تزريقي و كاذب سبب شده بود كه به گفته همسرش او فكر كند  كه در چنين كشوري مي تواند رئيس جمهور شود.

مه آفريد امیرخسروی در دوازدهمین جلسه دادگاه گفته بود: «فرض کنید که من را اعدام کردید. آیا مملکت اصلاح می‌شود؟».اين سوال مهمي بود كه يك متهم مي توانست طلبكارانه از قاضي بپرسد و البته پاسخي نيابد.

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها