پیوند‌های مرتبط

photo_2018-12-13_12-07-26

شرکت ها و تشکل های منتخب

معرفی فعالیت ها و خدمات انجمن حامی

تایباد مقاله خدا دوست

تأملی در مکان یک نام جای تاریخی؛

چرا جای نام “توی” نمیتواند با “تایباد” یکسان پنداشته شود؟

موضع "توی" و "تایباد" دو نام­جای متفاوت و برخوردار از هویت مستقل مکانی هستند که در طول تاریخ همواره به نام و موقعیت نسبی آنها اشاره شده است. در این میان هریرود نقشی اساسی در تعیین موقعیت نسبی این سرزمین­ها بر عهده داشته و بر اساس آن می­توان گفت موضع "توی" احتمالاً در شرق هریرود قرار داشته و تایباد نیز در غرب هریرد قرار داشته و دارد. تایباد هیچگاه به­صورت تای/ توی در متون قبلی ذکر نشده است که بتوان پس از حملات مغولان به آن پسوند "آباد" را افزود.

 

 

جواد خدادوست

مقدمه

نام­های جغرافیایی بخش مهمی از مواریث فرهنگی یک سرزمین به ­شمار می­روند که می­توانند در بازشناسی تاریخ یک قوم یا ملت و یا نقش اجتماعی، فرهنگی و تاریخی آن مکان جغرافیایی سهم سترگی داشته باشند. از این روی شناخت نام­جای­های تاریخی یکی از مهم­ترین دغدغه­های اهالی تاریخ است و روش­های متفاوتی از جمله مطالعات تطبیقی متن- ماده جهت شناخت آن به ­شمار می­رود. متن، به مثابه متون تاریخی و بیشتر تواریخ محلی است که به دانشمندان در شناخت فضایی کمک می ­نماید و ماده، تمام یافته­ های منقول و غیرمنقول مرتبط را در بر می­گیرد که یا تا کنون پایدار باقی مانده ­اند و یا از طریق بررسی­ها یا کاوش­های باستان­شناختی بدست آمده ­اند. در این ­باره، یکی از مهم­ترین چالش­هایی که پژوهشگران ممکن است با آن روبرو شوند، تشابهات اسمی دو مکان در بستری تاریخی است.

به ­عنوان مثال می­توان به نام­جای تاریخی “مالین” اشاره نمود که در واقع نام دو مکان تاریخی متفاوت اما نزدیک بوده است: اولی در جنوب هرات، در کرانه هریرود و در میانه راه هرات- فراه که امروزه هم وجود دارد و پل بزرگ مالین بر روی آن زده شده است و دومی، کرسی باستان ولایت بزرگ باخرز در غرب هرات و در میان ارتفاعات باخرز و بزد است که هم ­اکنون ویرانه ­های شکوهمند آن در جنوب شهر باخرز خودنمایی می­کند. بنابراین مشاهده می­شود که منطقه ­ای کوچک نام­های جغرافیایی همسان به چه ترتیب است و پژوهشگر نیازمند دقت فراوان در تمایز و تشخیص آنها از یکدیگر است. با توجه به آنچه گفته شد، در نوشتار پیش رو تلاش دارم تا با یک مطالعه تطبیقی ابتدا به تشخیص جای ­نام “توی” پرداخته و سپس نقاط افتراق این مکان با ده “تایباد” را نشان داده و در نهایت به بررسی مکان واقعی تایباد تا پیش از سده نهم هجری بپردازم. پیش از ادامه بحث خاطرنشان می ­سازم که بخش بزرگی از این نوشتار برگرفته از رساله دکتری اینجانب با عنوان “مناسبات فرهنگی- اجتماعی ولایت باخرز در دوران اسلامی” است.

جای­نام توی/ طوی

توی یکی از نام­جای ­هایی است که به ­صورت پراکنده در برخی منابع تاریخی به ­آن پرداخته شده است. از جمله نخستین منابعی که به دهی تحت عنوان “توی” اشاره نموده است، کتاب پیراسته تاریخنامه هرات است. سیفی هروی در وصف لشکرکشی مغولان از “حصار توی” به­ عنوان موضعی در مسیر بادغیس به کوسویه نام برده و آورده است: «چون تولى خان حصار كو و كورينان را فتح كرد، از بادغيس عزيمت هرات كرد. گفتند، كه درين برابر، حصار توى‏ فوشنج است و بعد از وى، حصار كوسويه.» (سیفی هروی، 1381: 16). همچنین جوزجانی نیز همین عبارات را درباره موضعی به ­نام توی نقل کرده است (جوزجانی، 1363: 2/108). با گذر از حملات مغولان، نخستین بار فصیحی خوافی و نیز حافط ابرو در ذکر وقایع دوران شاهرخ تیموری به ذکر موضعی به ­نام توی پرداخته ­اند که در درک موقعیت نسبی این سرزمین کمک بسزایی می ­نماید. آنان آورده ­اند: «حضرت اعلی روز شنبه به مرغزار قریه دهران/ دیران، یکشنبه به توی، دوشنبه به کوسویه، سه ­شنبه به رود چخچران، چهارشنبه به ساریقمیش جام و پنجشنبه و جمعه آنجا توقف افتاد (فصیحی خوافی،1386: 3/1092؛ حافظ ابرو، :1380
4/714). از میان مواضع مذکور، موقعیت قرارگیری چندین مکان را میتوان تشخیص داد که همگی میان کوسویه و
پوشنگ باستانی قرار گرفته اند. قریه دهران که دقیقا قبل از توی قرار گرفته است، در 11 کیلومتری غرب پوشنگ و 91
کیلومتری جنوب­ شرق کوهسان کنونی است. ویرانه ­های کوسویه نیز که امروزه در جوار شهر کنونی کوهسان قابل مشاهده است و مراد از رود چخچران/ چغچران نیز همان هریرود است که دارای بیشه ­های مناسبی جهت شکار بوده است. بنابراین و با توجه به مسیر حرکت شاهرخ که از هرات به ­سمت هریرود حرکت کرده است، می­توان اینگونه نتیجه گرفت که موضعی جای­نام توی در شرق هریرود قرار داشته است.

افزون بر این توی که به آن پرداخته شد،

جای­نام تایباد

تایباد یکی از مواضع دیگری است که در متون تاریخی پراکنده­ای در دوران مذکور به ­آن اشاره شده است. نخستین بار در منابع سده ششم هجری به این موضع اشاره شده است. یاقوت حموی، تایاباذ را دهی از پوشنگ معرفی نموده است (حموی، 1380: 1/700). همچنین سدید­الدین غزنوی در مقامات ژنده ­پیل بارها به این موضع تحت عنوان تایباد/ تاباد/ تایاباد اشاره نموده است (غزنوی، 1345: 106، 162، 188، 223، 229، 236، 249، 252 و 253). همچنین مستوفی هروی در مقدمه کتاب الفتوح ابن عثم کوفی، این نکته را خاطرنشان می­کند که در قریه تایباد به کتابت این کتاب پرداخته است (کوفی، 1372: 53). وی از ساخت مجتمعی بزرگ مشتمل بر خانقاه، مسجد و بناهای وابسته به ­دست وزیر خوارزمشاهی، مؤیدالملک قوام­ الدین ابوبکر در تایباد یاد کرده است.

پس از حمله مغولان تایباد از معدود دهات باخرز است که حافظ ابرو از آن یاد کرده است (حافظ ابرو، 1349: بیست­وهشت) و مورخان دوره تیموری از ملاقات تیمور با زین ­الدین تایبادی در قصبه تایباد یاد کرده ­اند (خواندمیر، :1380: 3/430؛ زمچی اسفزاری، 1338: 2/37)؛ و سپس در دوران شاهرخ تیموری بر مزار زین ­الدین تایباد در قریه تایباد، مزار و خانقاهی ساخته شده است. بنابراین نام تایباد نیز پیش و پس از حملات مغولات بر همین وزن همواره وجود داشته است.

نتیجه ­گیری

با توجه به آنچه گفته شد می­توان اینگونه فرض نمود که موضع “توی” و “تایباد” دو نام­جای متفاوت و برخوردار از هویت مستقل مکانی هستند که در طول تاریخ همواره به نام و موقعیت نسبی آنها اشاره شده است. در این میان هریرود نقشی اساسی در تعیین موقعیت نسبی این سرزمین­ها بر عهده داشته و بر اساس آن می­توان گفت موضع “توی” احتمالاً در شرق هریرود قرار داشته و تایباد نیز در غرب هریرد قرار داشته و دارد. از سوی دیگر در گونه­ شناسی نام ­های جغرافیایی شهرهای ایران پسوند “آباد” به معنای آبادانی است و در مقابل خراب تعریف می­شود؛ اما آنگونه که در متون تاریخی مشاهده می­شود، تایباد هیچگاه به­صورت تای/ توی در متون قبلی ذکر نشده است که بتوان پس از حملات مغولان به آن پسوند “آباد” را افزود.

البته درباره توی هنوز هم راه تحقیق و پژوهش باز بوده اما تا اندازه زیادی می­توان اطمینان داشت که موضع توی با تایباد یکسان نیست.

منابع

  • جوزجانی، منهاج­الدین سراج ابوعمر عثمانی. (1363). طبقات ناصری. تصحیح عبدالحی حبیبی. تهران: انتشارات دنیای کتاب.
  • عبدالله بن لطف­الله، حافظ ابرو. (1380). زبده­التواریخ. به کوشش سیدکمال حاج سیدجوادی. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  • حموی، یاقوت. (1380). معجم­البدان. ترجمه علینقی منزوی. تهران: انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور.
  • خوافی، فصیح. (1386). مجمل فصیحی (جلد اول، دوم و سوم). تحقیق و تصحیح محسن ناجی نصرآبادی. تهران: انتشارات اساطیر.
  • خواندمیر، غیاث­الدین بن همام­الدین. (1380). تاریخ حبیب­السیر (جلد سوم و چهارم). تهران: انتشارات خیام.
  • زمچی اسفزاری، معین‌الدین. (1338). روضات‌الجنات فی اوصاف هرات (جلد اول و دوم). تصحیح سید محمدکاظم امام. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
  • غزنوی، سدید­الدین. (1345). مقامات ژنده­پیل. به کوشش حشمت­الله مؤید سنندجی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

 

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها