مسجد اها سنت تايباد 3

با اشاره به بزرگترين مسجد اهل سنت ايران

«معماری یادمانی»؛ عنصر گمشده چشم انداز شهری منطقه تربت جام، تایباد و باخرز

ما در منطقه ای زندگی میکنیم که از پیشینه ای درخشان و بناهای تاریخی ارزشمندی برخوردار بوده و میتوان از آنها به عنوان الگویی برای ساخت سازه های جدید بهره برد. مجموعه مزار شیخ احمد جامی، مزار مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی، مدرسه غیاثیه خرگرد و یا مسجد ملک زوزن نمونه های درخشان و شکوهمندی از نبوغ و خلاقیت نیاکانمان هستند که با توجه به سبک های معماری ایرانی ساخته شده اند و با گذشت قرنها و گزند حوادث مختلف هنوز هم از سوی هنرشناسان مورد تحسین قرار می گیرند.

جواد خدا دوست:

معماری را «موسیقی تجسد یافته»، «آینه تاریخ» «دفتر ثبت آثار بشری» و «بیانکننده ایدهها و ارزشها» تعریف نموده اند. به بیان بهتر، معماری تبلور فرهنگ و اندیشه انسان و تجلی عینی ارزشها و باورهای هر قوم و ملت است

هر چه بنیان های فرهنگی ملتی استوارتر و ریشه دارتر باشد، تجلیات هنری آن ملت هم در طول تاریخ تکامل آن یکنواخت تر و از نوسانات و تحولات و گسست گی ها بیشتر برکنار میباشد. بر همین اساس معماری ایرانی، همچون بسیاری از مظاهر فرهنگی ایرانیان، در طول تاریخ حیات خود، از پیوستگی و تداوم کم نظیری برخوردار بوده است.

 

البته این سخن به معنای تقلید صرف از پیشینیان نیست، بلکه به معنای استفاده از اصول مشخص در معماری است که متناسب با روحیات و جهان بینی ایرانیان راه تکامل پیموده و شیوه ی خاص خود را پی ریزی نموده است. معماری ایرانی در طول تاریخ درخشان و شکوهمند خود، به مثابه یک خاطره جمعی مشترک برای تمامی کسانی که در این پهنه زیسته اند، هویت ساخته و به عنوان بخش عینی فرهنگ ایرانی جلوه گر شده است.

 

 شهرهای کهن ایران به زیباترین وجه بیانگر هویت کالبدی و بصری برای درک کارکردهایشان بوده اند؛ اما امروزه منظر شهرها معمولاً فاقد چنین هویتی اند و سیمای عناصر شهری بازتابی از هویت ساکنان آن به شمار نمی رود. نگاهی به تجربه ساخت بناهای عام المنفعه همچون مساجد در منطقه ما نیز حکایت از این امر دارد که در توسعه شهرهای کنونی توجه چندانی به مقوله هویت در منظر شهری نشده است.

 

 از نمونه های شاخصی که در این نوشتار قصد اشاره به آن را دارم، مصلی بزرگ اهل سنت تایباد است. این مسجد/ مصلی که از آن با عنوان بزرگترین مسجد اهل سنت ایران یاد میشود، فاقد هرگونه عنصر هویت بخش ایرانی است و اگر کسی تصاویری از این مسجد ببیند ناخودآگاه فکر میکند با مسجدی در ترکیه سر و کار درد.

 

 حال آنکه سرزمین ترکیه هزاران فرسنگ با این منطقه و مسجد فاصله دارد. در واقع الگوی ساخت این مسجد، مسجد ایاصوفیه و به طور کلی سبکی است که از آن با عنوان سبک ترکی عثمانی یاد میشود. ویژگی مهم و شاخص این سبک بهره گیری از نیم گنبدهایی است که گنبد مرکزی را بر دوش خود حمل مینمایند و در پیرامون مسجد نیز مناره های ظریف موشکی شکل ساخته میشود.

 

 افزون بر این، از سنگ مرمر سفید به جای کاشی در تزیین استفاده میشود، چراکه کاشی با هوای مرطوب ترکیه سازگاری نداشته و مخصوص مناطقی با آب و هوای خشک همچون ایران است. از منظر عرفانی و جنبه های روانشناختی، مساجد عثمانی دارای شکوه شاهانه هستند، حال آنکه مساجد ایرانی دارای معنویت و حس آرامش هستند و به اصطلاح «مردم وار» ساخته میشوند.

 

 با توجه به انچه گفته شد، بدیهی است که این مسجد که قرار است بزرگترین مسجد اهل سنت ایران باشد حداقل از نظر نقشه و تزیینات هیچ قرابتی با مساجد یا بناهای ایرانی که حداقل در این منطقه ایجاد شده ندارد و جای خالی هویت ایرانی- اسلامی به شدت در ساخت و تزیین آن احساس میشود.

 

این در حالی است که ما در منطقه ای زندگی میکنیم که از پیشینه ای درخشان و بناهای تاریخی ارزشمندی برخوردار بوده و میتوان از آنها به عنوان الگویی برای ساخت سازه های جدید بهره برد. مجموعه مزار شیخ احمد جامی، مزار مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی، مدرسه غیاثیه خرگرد و یا مسجد ملک زوزن نمونه های درخشان و شکوهمندی از نبوغ و خلاقیت نیاکانمان هستند که با توجه به سبک های معماری ایرانی ساخته شده اند و با گذشت قرنها و گزند حوادث مختلف هنوز هم از سوی هنرشناسان مورد تحسین قرار می گیرند.

 

 به نظر میرسد این بناهای تاریخی میتوانند و میتوانستند الگوهای شایسته تری برای خلق مساجد جدید باشند، چنانکه استفاده از الگوی مدرسه غیاثیه خرگرد در ساخت مساجد جامع خواف و مسجد اعظم مشهد ریزه به خوبی مورد استفاده قرار گرفته و اگرچه نمونه های مذکور صرفاً به تقلید از یک اثر تاریخی پرداخته اند، اما وجود هویت و خاطرات جمعی ساکنان یک سرزمین در آن میتواند جنبه مقبولیت عمومی اثر را افزایش دهد.

 

یادمان باشد که سازه هایی که امروز میسازیم توسط آیندگان قضاوت خواهد شد و قطعا الگوی ترکی عثمانی نمیتواند بیان کننده هویت منطقه ای با هزاران کیلومتر فاصله و با پیشینه مشخص ایرانی- اسلامی باشد.

 

 

در همین باره

پیشنهادها

خوانده شده ها