پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
مرحوم تقی توکلی: برای توسعه صنعت باید روحیه ملی تقویت شود
نسل ما « دلهِ دزد» نبودند، واقعا می خواستیم برای مملکت کاری بکنیم
ما هم سعی کردیم دلهدزدی در پول ملت نشود. علاقه به مدیرعامل بودن و ماندن نداشتم، اگرچه وزیر هم شدم. نسل ما که در کار بودند عمدتا اینطور فکر میکردند. دنبال منافع خود نبودیم، میخواستیم به کشور خدمت کنیم، اسممان بماند و شرافت انسانی حفظ شود. البته الان هم هستند آدمهایی که اینطور فکر کنند، همه که دزد و فاسد نیستند! الان هم اگر از نیروی موجود در متفکران و جوانان کشور استفاده شود شاید ظرف کمتر از ۷ تا ۱۰ سال صنعتی شویم.
زمانی که در دبیرستان البرز تهران تحصیل میکردم همزمان بود با قدرتگیری مصدق. آن زمان دو تا شعار بود. یکی شعار چپها و توده ای ها که خواهان لغو قرارداد [۱۹۳۳] بودند، یکی هم شعار راستها یا ملیّون. ملیّون معتقد به ملی کردن نفت بودند و خوشبختانه من هم از ۱۴-۱۵ سالگی بر این عقیده بودم.
فعالیتهای سیاسی من در بحبوحه جنبش ملیکردن صنعت نفت زیاد بود و خوب، آن سالها در عین جوانی خیلی فعال و به اصطلاح «گردنکلفت!» شده بودم. همین موجب شد که توسط تودهایها تهدید به قتل شوم. ازاینرو، خانوادهام تصمیم گرفتند که مرا به آمریکا «تبعید» کنند. و برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک به ایالت نبراسکای آمریکا رفتم. در آنجا هم قدری فعال بودم.
من یکی از همراهان حزب پان ایرانیست بودم. من نهمین فرد بودم. زمانی که مدرسه البرز میرفتم پدرم برایم اتومبیل خرید و آن اتومبیل کلا در راه حزب استفاده میشد. زمانی که در دبیرستان البرز تحصیل میکردم، دوستانم مانند آقای عالیخانی {که بعدها وزیر اقتصاد شد} و دیگران، دانشگاهی بودند.
آقای عالیخانی سرگروه پانایرانیستها در دانشگاه تهران بود. منتها قدرت حرکت اعتصابات در اختیار من بود. عکسی از من در سال ۱۳۲۸ گرفته شده بود که زیر آن نوشته بودند: «تقی کبریتساز، رئیس اعتصابات تهران»!
تاثیر روحیه ملی بر توسعه صنعتی
عشقِ زیادی در قلب ایرانیان هست. ایرانی احساساتی و ملیگراست. این عشق بر صنعت هم تاثیرگذار بوده است. شما باید به این بیاندیشید که چطور شد که تجار واردکننده کالای خارجی تبدیل شدند به کارخانهدار تولیدکننده کالا در داخل؟ آقای لاجوردی و آقای برخورداری و … اینها بازرگان بودند، چطور شد که اینها تولیدکننده شدند؟ چطور شد که صنعت اینقدر رشد کردند که شدند صادراتچی؟
الان دیگه شما نمیتوانید آن کار را بکنید! الان همه واردکنندهاند و دارند مملکت را میفروشند! به عنوان مثال، ۳۲۸ تن فندک وارد کردهاند. کلنگ وارد کردند! این کارها واقعا بیانصافیست، اقلا بگذارید یک عده که در محلههای شهرهایمان چکش میزنند و این اقلام را تولید میکنند، نانشان را بخورند! الان علاقه و مهر ایرانیت است که انگار مرده است. ببینید دیگر! جوانان امروز اکثرا دغدغه لذت فردی خود را دارند. پس ایران چه میشود؟ مملکت چه میشود؟
نسل ما دله دزد نبودند،می خواستیم برای کشور کار بکنیم
گذشته از این، در پروژههای ملی باید روحیه ملیگرایی و وطنخواهی ایجاد کرد. سیستم و سازمان موفق می شود که احساس کند در هیچ شرایطی دروغ گفته نمیشود، مخصوصا از جانب مدیران بالاتر. اگر کسی اینکاره نیست، بهتر است عذرخواهی کند و کنار رود. چون در طرحهای کلان که متعلق به ملت است و مال جد و آباء من که نیست، نمیشود، باید شبانه روز برای منافع ملت کار کرد.
ما هم سعی کردیم دلهدزدی در پول ملت نشود. علاقه به مدیرعامل بودن و ماندن نداشتم، اگرچه وزیر هم شدم. نسل ما که در کار بودند عمدتا اینطور فکر میکردند. دنبال منافع خود نبودیم، میخواستیم به کشور خدمت کنیم، اسممان بماند و شرافت انسانی حفظ شود. البته الان هم هستند آدمهایی که اینطور فکر کنند، همه که دزد و فاسد نیستند! الان هم اگر از نیروی موجود در متفکران و جوانان کشور استفاده شود شاید ظرف کمتر از ۷ تا ۱۰ سال صنعتی شویم.
تکه ای از خاطرات مرحوم مهندس تقی توکلی مالک کبریت سازی توکلی در گفتوگو با مجله کارخانه دار
در همین باره
Sorry, we couldn't find any posts. Please try a different search.
پیشنهادها
خوانده شده ها
آخرین خبرها
مطالب مرتبط
تبلیغات