پیوندهای مرتبط
شرکت ها و تشکل های منتخب
زَک یادگاری، نماینده نسل زد
هنگامیکه نام «مدیرعامل یک شرکت هوش مصنوعی» را میشنویم، بسیاری از ما تصور میکنیم قرار است مهندسی خودساخته را ببینیم که از یکی از برترین دانشگاههای جهان فارغالتحصیل شده و دستکم ۵ تا ۶ سال در یکی از غولهای فناوری جهان کار کرده است
سینا فغانی- اما اینجا ماجرا متفاوت است! مدیرعامل این داستان یک نوجوان ۱۸ ساله ایرانی است که استارتاپ خود را از خانه پدر و مادرش در روزالین نیویورک آغاز کرده است.
علاقه زَک به برنامهنویسی یکشبه به وجود نیامده بود. همهچیز زمانی آغاز شد که ۷ ساله بود و عاشق بازی ماینکرفت بود. بسیاری از مادران آن زمان شکایت میکنند که «از پای رایانه برخیز!» اما مادر زَک برعکس عمل کرد. بهجای شکایت، او را به یک اردوی تابستانی برنامهنویسی فرستاد.
البته پشتکار زَک نیز تأثیر بسیاری داشت. او پس از اردو، دست نکشید. شروع کرد انواع ویدئوهای برنامهنویسی را در بزرگترین دانشگاه آنلاین جهان یعنی «یوتیوب» مشاهده کند. آنقدر جدی بود که گاهی به اساتید و بارگذاران پیام میفرستاد و پرسش میکرد تا مطلب را بهخوبی فرا بگیرد.
اینجا بود که زَک داستان ما با اندکی خلاقیت، هوش و استعداد ذاتی ایرانی، خود را نشان داد. او تارنمای Totally Science را ایجاد کرد تا دانشآموزان بتوانند فیلترهای اینترنت مدارس را دور بزنند و بازیهایی را که دوست دارند بدون هیچگونه فیلتری انجام دهند. بعداً همین وبسایت را به قیمت ۱۰۰ هزار دلار به شرکت بازیسازی Freeze Nova فروخت.
پس از ماجرای Totally Science، زَک قصد کرد یک نرمافزار وایرال بسازد. به قول خودش: «هر فردی در جیبش یک گوشی دارد.» اما ایدهها یکییکی شکست میخوردند. تا اینکه یک روز، از دل تجربه شخصی، ایدهای به ذهنش رسید. زَک همیشه ورزش میکرد و رژیم میگرفت، اما وزنش همچون بسیاری از ما ایرانیان کاهش نمییافت. به دنبال یک اپلیکیشن کالریشمار میگشت، اما مشکل این بود که باید همهچیز را دستی وارد میکرد. این کار خستهکننده بود. همان لحظه چراغی در ذهنش روشن شد: «این هم ایده یک نرمافزار وایرال است»!
بلافاصله ایده را با سه تن از دوستانش، هنری لانگمک، بلیک اندرسون و جیک کاستیو، مطرح کرد. همگی با هم به این نتیجه رسیدند که یک مدل هوش مصنوعی بسازند که تنها با عکس گرفتن از غذا، کالری را محاسبه کند.
یادگاری و هنری (که از دوران اردوی تابستانی رفیق بودند) کدنویسی را بهعهده گرفتند. تیم نیز یک کمپین آزمایشی ۲ هزار دلاری در شبکههای اجتماعی راهاندازی کرد. بازخوردها آنقدر مثبت بود که بلیک و زَک گفتند: «بسیار خوب، هزینههای عملیاتی و بازاریابی را برای شش ماه ما خودمان تأمین میکنیم». اینگونه بود که Cal AI متولد شد.
نتایج باورنکردنی بود: ماه نخست ۲۸ هزار دلار درآمد. ماه دوم؟ به ۱۱۵ هزار دلار افزایش یافت. سپس تیم شروع کرد به استخدام نیرو. زَک نیز پس از تابستان، هفتهای ۴۰ ساعت پای اپلیکیشن نشست؛ هم برنامهنویسی میکرد، هم ایدههای جدید ارائه میداد، هم درسهای دبیرستانش را میخواند.
به لطف حمایت مادر و پدرش، توانست معدل کامل ۴.۰ را نیز حفظ کند. خودش میگوید: «مادرم بسیار خوشحال است، خودش هم از اپلیکیشن استفاده میکند. بهطور کلی بسیار به من افتخار میکنند.»
Cal AI اکنون ۳۰ کارمند دارد و ماهانه حدود ۱٫۴ میلیون دلار سود ناخالص به دست میآورد؛ رقمی که پس از کسر سهم اپل و گوگل از فروش اپلیکیشن محاسبه شده است. به گزارش CNBC Make It، سود عملیاتی خالص ماهانه اپلیکیشن نیز به حدود ۲۷۴ هزار دلار میرسد.
البته، هرکس فکر میکند «ساخت اپلیکیشن هزینهای ندارد»، به شدت در اشتباه است. هزینههای Cal AI تقریباً با درآمدش برابر است. برای مثال تنها برای تبلیغات و بازاریابی، ماهانه حدود ۷۷۰ هزار دلار هزینه میکنند. همچنین هزینه کارکنان، نرمافزار، امور حقوقی و حسابداری نیز وجود دارد. با این حال، بنیانگذاران بخشی از درآمد را بهعنوان سود سهام تقسیم میکنند. خود زَک همین اخیراً چکی به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار برداشت کرده است.
اما همهچیز نیز بیمشکل نیست. برخی مشتریان از دقت اپلیکیشن شکایت دارند. میگویند هنوز برخی غذاها شناسایی نمیشوند و باید دستی وارد شوند. زَک در پاسخ میگوید: «عدهای تصور میکنند اپلیکیشن باید اشعه ایکس داشته باشد! یعنی از یک کاسه غذا عکس بگیرید و حتی مواد ته کاسه را نیز تشخیص دهد. چنین چیزی ممکن نیست.»
با همه اینها، هدف بزرگ زَک این است که Cal AI را به بزرگترین اپلیکیشن کالریشمار جهان تبدیل کند. یعنی باید رقیب اصلی، MyFitnessPal با بیش از ۲۷۰ میلیون کاربر را شکست دهد. طبق آمار، تا جولای ۲۰۲۵ اپلیکیشن بیش از ۸.۳ میلیون بار دانلود شده و تیم قصد دارد با افزایش هزینه بازاریابی و افزودن ویژگیهای جدید این فاصله را کاهش دهد.
اکنون برای نخستینبار، زَک مدیرعامل است، آن هم در شرکتی که کارکنان بزرگسالی دارد و خانوادههایشان به حقوقشان وابستهاند. خودش میگوید: «دیگر مانند پروژههای پیشین نمیتوانم چند ماه ناپدید شوم. مسئولیت جدی است.»
با اینکه اهداف بزرگی دارد، اما میگوید مدیریت Cal AI را تنها تا دو سال دیگر ادامه میدهد. سپس یا شرکت را میفروشد، یا مدیریت را به فرد دیگری واگذار میکند تا خودش بتواند استارتاپ جدیدی راهاندازی کند. چیزی که مسلم است این است که پروژه بعدی او نیز با هوش مصنوعی پیوند خورده است. به قول خودش: «امیدوارم پروژه بعدی واقعاً آیندهام را شکل دهد و بخشی از میراثم شود.»